جملات زیبای کتاب بامداد | طاقچه
تصویر جلد کتاب بامداد

بریده‌هایی از کتاب بامداد

انتشارات:انتشارات ندوی
امتیاز
۴.۵از ۱۳ رأی
۴٫۵
(۱۳)
«هر انسانی که به دنیا می‌آید برایش ستاره‌ای در آسمان روشن می‌شود و روزی که از دنیا برود، ستاره هم می‌میرد.»
کاربر ۵۴۸۲۷۰۵
(۱) «پریچهر» وقتی به خانه رسید، مادرِ پیرش تازه از «آتشکده» برگشته بود. پیرزن هرروز صبح برای نیایش به آتشکده می‌رفت و اندکی هیزم برای روشن نگه‌داشتن آتشِ مقدس و خوراکیِ نذری برای «مُغ» همراه خود می‌برد. آثار خستگی بر چهرهٔ گُل‌افتادهٔ دخترک نمایان بود. او صبح زود با پدرِ پیرش برای جمع‌آوری محصول کشاورزی به مزرعه رفته بود و اکنون، دم‌دمای ظهر و در هوای گرم‌وسوزان به خانه برگشته بود.
«ألْڪُࢪديԃ⁴»

حجم

۲۵۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۸۶ صفحه

حجم

۲۵۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۸۶ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان