بریدههایی از کتاب قلعه حیوانات
۳٫۳
(۱۴)
«اسنوبال این کار را کرده است تا بدین وسیله به علت اخراجش از ما انتقام بگیرد و حالا که او زحمات یکسالهٔ ما را برباد داده است من همینجا حکم اعدامش را صادر میکنم. هر حیوانی که بتواند این حکم عادلانه را اجرا کند نشان درجهٔ دوم “حیوان قهرمان” به علاوهٔ نیم کیلو سیب را از من جایزه میگیرد. و اگر کسی بتواند او را زنده دستگیر کند یک کیلو سیب پاداش میگیرد.»
Naarvanam
«اما آیا قانون طبیعت چنین است؟ یعنی این سرزمین آنقدر بدبخت و فقیر است که نمیتواند رفاه و آسودگی ساکنین خود را فراهم کند؟ نه، رفقا، اصلاً چنین نیست. هزار مرتبه میگویم که نه چنین چیزی نیست!
Naarvanam
و حیوانات همهٔ حرفهای او را باور میکردند، زیرا در واقع آنها دوران جونز و همهٔ خاطرات مربوط به آن را از یاد برده بودند. آنها خوب میدانستند که زندگی این روزهایشان بسیار سخت است و معمولاً گرسنه و سردشان است، اما از طرفی یقین داشتند که در گذشته وضعشان خیلی از این بدتر بوده است و یا لااقل دوست داشتند باور کنند که چنین بوده است.
Naarvanam
«دوستان! پیام من به شما این است: شورش! شورش! البته نمیدانم این شورش و طغیان چه زمانی رخ خواهد داد. این هفته، هفتهٔ دیگر، یا شاید هم سال دیگر؛ ولی حتم دارم که شاید دیر و زود داشته باشد، ولی سوخت و سوز ندارد. یعنی قطعاً روزی عدالت روی زمین برقرار خواهد شد. بنابراین رفقای من، بقیهٔ عمر کوتاه خود را به این موضوع بیندیشید و فراموش نکنید که این پیام مرا به کسانی که بعد از شما میآیند برسانید تا نسلهای آینده نیز به تلاش و مبارزهٔ خود ادامه دهند تا سرانجام به پیروزی برسید.
Naarvanam
جیرهٔ غذایی حیوانات باز هم کمتر شد. برای صرفهجویی در نفت، روشن کردن چراغ در آخورها ممنوع شد. اما خوکها در این صرفهجویی نقشی نداشتند و در ناز و نعمت بودند و روز به روز چاقتر میشدند.
Naarvanam
«رفقا! این نکته را همواره به ذهن بسپارید که هرگز نباید عزم و ارادهتان سست شود و مراقب باشید که هیچ بحث و موعظهای نباید شما را از رسالتی که بر عهده گرفتهاید گمراه سازد.
Naarvanam
دست، مشخصهٔ انسان است و انسانها از آن برای انجام دادن همهٔ جنایتهای خود استفاده میکنند.»
Naarvanam
مزرعهداران ظاهراً با او همدردی میکردند، اما کمکی به وی نمیکردند. در واقع، هر کدام از آنها سعی میکردند به نحوی از این موضوع سوء استفاده کنند.
Naarvanam
مزرعهداران ظاهراً با او همدردی میکردند، اما کمکی به وی نمیکردند. در واقع، هر کدام از آنها سعی میکردند به نحوی از این موضوع سوء استفاده کنند.
Naarvanam
او نفوذ زیادی روی گوسفندان داشت و این اواخر که آنها شعار «چهارپا خوب، دوپا بد» را حفظ شده بودند به آنها یاد داده بود که در لحظات حساسِ سخنرانی اسنوبال این شعار را سر دهند و نظم جلسه را بر هم بزنند.
Naarvanam
بنجامین تنها حیوانی بود که از هیچ طرفی جانبداری نمیکرد. او به هیچ یک از این وعده و وعیدها باور نداشت و میگفت زندگی چه با آسیاب بادی چه بدون آن همیشه سخت میگذرد.
Naarvanam
حیوانها هم گاهی موافق این بودند و گاهی موافق آن و نمیدانستند که چه کسی درست میگوید در واقع در هر لحظه موافق کسی بودند که در حال سخنرانی بود.
Naarvanam
او به آنها گفت که در گذشته هیچ قانونی در مورد منع داد و ستد با انسانها و استفاده از پول به تصویب آنها نرسیده است و گفت شاید به دلیل دروغهای اسنوبال است که چنین تصوراتی را در ذهن خود دارند، اما چون حیوانها با شک و تردید به صحبتهای او گوش میدادند، اسکوئیلر از آنها پرسید: «ممکن است خواب دیده باشید؟ آیا قانونی که از آن صحبت میکنید در جایی نوشته شده است؟» و چون این موارد در جایی نوشته نشده بودند حیوانات پذیرفتند که اشتباه میکنند.
Naarvanam
قانون چهارم بر علیه استفاده از ملحفه به هنگام خوابیدن است. چرا که آن اختراع انسانهاست. ما ملحفهها را کنار انداختهایم و لای پتو میخوابیم. تختخواب جای راحتی برای خوابیدن است اما نه آنقدر راحت که آرامش ما را تأمین کند، چرا که میدانید کار فکری ما خیلی سنگین است. شما که نمیخواهید ما را از استراحت و آرامش محروم کنید؟ شما که نمیخواهید ما آنقدر خسته شویم که نتوانیم وظایف خود را انجام دهیم؟ و بدون شک هیچ یک از شما نمیخواهد که جونز و دار و دستهاش دوباره برگردند؟»
Naarvanam
مرغها تحت مدیریت سه مرغ اسپانیایی سعی کردند با ناپلئون مبارزه کنند. از این رو، برای تخم کردن روی بام شیبدار خانه میرفتند و آنجا تخم میکردند تا تخمها به زمین بیفتند و بشکنند. ناپلئون برای مقابله با آنها بیرحمانه دستور داد تا جیرهٔ غذایی مرغها قطع شود و هر حیوانی که به آنها آذوقه برساند به مرگ محکوم شود. و سگها بر اجرای فرامین او نظارت داشتند. مرغها بعد از پنج روز مقاومت تسلیم شدند و برای تخمگذاری به لانههایشان برگشتند. در طی این ماجرا، نُه مرغ کشته شد. جسد مرغها را در باغ دفن کردند و اعلام شد که علت مرگ آنها خروسک بوده است. ویمپر از این ماجرا بویی نبُرد و تخممرغها به موقع به او تحویل داده شدند. یک اتومبیل هفتهای یک بار برای بردن تخممرغها به مزرعه میآمد.
Naarvanam
حیوانها گیج و سردرگم شده بودند. آنها به خاطر داشتند یا تصور میکردند که به خاطر دارند، که اسنوبال در جنگ گاودانی فداکاری زیادی کرد و هر لحظه از جنگ او بود که به حیوانات روحیه میداد تا ایستادگی و مقاومت کنند. حتی به یاد داشتند که گلولهٔ تفنگ جونز شانهٔ او را زخمی کرد. ابتدا مشکل میتوانستند باور کنند که در تمام این مدت اسنوبال جاسوس و همدست جونز بوده است. حتی بوکسر که به ندرت سؤال میکرد گیج شده بود.
Naarvanam
به هر حال برای اسکوئیلر دشوار نبود که علیرغم واقعیات مسلم و آشکاری که وجود داشت، به حیوانات اثبات کند که هیچ نوع کمبودی وجود ندارد و اگر جیرهٔ غذایی آنها کم شده است بنا بر ضروریات دیگری بوده است و اینکه در مقایسه با دوران جونز همه چیز وضع بهتری دارد
Naarvanam
حجم
۱۱۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
حجم
۱۱۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
قیمت:
۴۶,۰۰۰
۲۳,۰۰۰۵۰%
تومان