بریدههایی از کتاب باشگاه مشتزنی فمینیستی
۳٫۹
(۲۹)
قانون هیچ کاری از دستش برنمیآید. ما باید خودمان دستبهکار شویم. زنان این کشور باید انقلابی شوند.
شرلی چیشولم، نخستین زن آفریقایی نامزد ریاستجمهوری آمریکا
helya.B
وقتی مردی در آینه نگاه میکند و شغل آیندهاش را تجسم میکند، خودش را در لباس یک سناتور میبیند. اما زنان هرگز تا این حد جسور نیستند.
مری ویلسون
helya.B
مادلین آلبرایت گفته است: «در جهنم جایی مخصوص زنانی در نظر گرفته شده است که از یکدیگر حمایت نمیکنند.»
yasamin
این زیبایی باشگاه مشتزنی بود که هریک از ما در مقطعی از زمان افسردگی، بیکاری، بیهدفی، شکست، رها کردن بهداشت شخصی یا داشتن احساس شادمانی را تجربه کرده بودیم. و تنها راه ادامه دادن این بود که وقتی شرایط خوب است روی کمک هم حساب کنیم و وقتی شرایط بد است همدلی کنیم، اما هیچیک از ما در تمام مسیر موفق نبودیم و این طبیعی است. یادم هست که آماندا میگفت: «اصلاً همین خوب است. میتوانیم در عین اینکه شادیهایمان را جشن بگیریم به بداقبالیهایمان بخندیم.»
:)
ترس زنان از شکست از همان ابتدا جلوی دست و پایشان را میگیرد.
باران ریزوندی
برای من جالب بود که در کشوری همچون آمریکا که خود را مهد آزادی مینامد نیز این تبعیض در حدی است که فعالان مدنی زیادی به آن پرداختهاند. وقتی آخرین گزارش سازمان مردمنهاد اکسفام را دربارهٔ این موضوع خواندم، بیشتر متعجب شدم زیرا در این گزارش هم اشاره شده بود که تنها در کشورهای درحالتوسعه تبعیضهای فراوان متوجه زنان شاغل نیست بلکه اتحادیهٔ اروپا هم از این مشکل رنج میبرد. بهعنوان مثال در اتحادیهٔ اروپا زنان برای حقوق برابر باید سالانه پنجاهونه روز بیشتر از مردان کار کنند.
Z.SH
میشل اوباما
او بهعنوان زنی جوان، وکیل و بانوی اول، عادت داشت در طول شب بیدار بماند و با خود فکر کند: «آیا من زیادی بلندپرواز نیستم؟ آیا من زیادهروی نمیکنم؟» او میگوید: «به ناگاه احساس کردم از اینکه نگران باشم دیگران دربارهٔ من چه فکری میکنند، خسته شدم به همین دلیل تصمیم گرفتم دیگر گوش ندهم.»
helya.B
قانون شمارهٔ سه باشگاه مشتزنی را به یاد بیاورید: ما وطنپرستانه با دشمن و نه با خودمان میجنگیم. عضویت در این باشگاه به این معناست که شما سوگند یاد کردهاید که به دیگر زنان کمک کنید. و معنایش این نیست که فقط حرفش را بزنید و شعار دهید.
yasamin
این اثر، کتابی است که با هرگونه جنسیتزدگی زیرپوستی در نبرد است، از طرفی کتابی است که دربارهٔ دست به دست هم دادن برای مبارزه با هر نوع بیعدالتی سخن به میان میآورد. عضو باشگاه مشتزنی بودن به این معناست که همنوعان زن خویش را حمایت کنید؛ معنای دیگرش این است که با صدای بلند علیه نژادپرستی، جنسیتزدگی، هوموفوبیا و زنوفوبیا در هر شرایطی اعتراض کنیم. قدرت در تعدد، نهفته است. اکنون بیش از همیشه نیاز داریم کنار هم باشیم و مردان و زنان دیگر را نیز بههمراهی خود مشتاق کنیم.
PHOENIX
متناسب با سنم رفتار کنم؟
این جملهٔ متناسب با سن، چه مزخرفی است؟
چرا باید میزان سن برایم مهم باشد؟
سن اقیانوس از نوح هم رد کرده اما کافیاست پایت را از گلیمت درازتر کنی تا با تمام قوا تو را غرق کند.
دختر بارون
واگویههای منفی را خُردوخمیر کنید
از خودتان بپرسید بر اساس کدام شواهد و مستندات فکر میکنید برای این کار نسبت به دیگران صلاحیت کمتری دارید. حالا بپرسید آیا شواهدی هست که نشان دهد شما به اندازهٔ بقیه دارای صلاحیت هستید یا حتی بیشتر از آنها تجربه و تخصص دارید. ده مورد بنویسید که نشان دهد شما توانمند هستید.
helya.B
چندبار تابهحال مردی را دیدهاید که روی کیبورد میکوبد، گوشی تلفن را روی طرف مقابل قطع میکند، سر همکارش فریاد میکشد و باز همه به او احترام میگذارند؟ این در حالی است که وقتی زنی چنین کاری کند، همه او را دیوانه میپندارند. ناعادلانه اما حقیقت است: مردان وقتی عصبانی میشوند، به اعتبار کاری دست مییابند و دیگران آنها را دلسوز و پرشور میپندارند، اما زنان وقتی عصبانی میشوند، اعتبار کاری خود را از دست میدهند. پس نفسی عمیق بکشید، صدایتان را صاف کنید. واضح و آگاهانه صحبت کنید. خشم شما منطقی و معتبر است، اما آن را در مسیری استراتژیک خرج کنید. به همکار مرد خود اجازه ندهید به خودش جرئت دهد که به شما پوزخند بزند و به رفقایش بگوید: «دیدید گفتم؟!»
باران ریزوندی
مطالعهای نشان میدهد که افرادی که در جمع برای خودشان و کامیابیهایشان اعتبار قائل میشوند (اگر من نباشم، زندگی بیمعنا میشود) بسیار خواستنیتر از افرادی هستید که خودشان را سرکوب میکنند (بودن و نبودن من فرقی به حال دیگران ندارد).
باران ریزوندی
درون هر زن یک رزمآور زندگی میکند.
aida
قانون هیچ کاری از دستش برنمیآید. ما باید خودمان دستبهکار شویم. زنان این کشور باید انقلابی شوند.
:)
این کتاب برای زنانی مثل ماست که رفتارهای جنسیتزده دیدهاند، اما خودشان را متقاعد کردهاند که این مسئلهٔ مهمی نیست یا دستکم این مسئله تقصیر ما نیست.
مهرسا.س
ربکا سالنیست، رماننویس در مقالهای توضیح داد که چگونه در یک مهمانی، مردی به او توصیه کرده که باید کتاب جدیدی را که تازه منتشر شده، بخواند و بررسی کند. کتابی که اگر اجازه میداد ربکا هم حق حرف زدن داشته باشد، حتماً متوجه میشد نویسندهاش خود ربکاست و این نشان میداد که مرد حتی آن کتاب را نخوانده است.
helya.B
اگر چیز جدیدی را امتحان نکنید، چطور میتوانید یاد بگیرید؟
Elahe
«این کتاب حرف نیست. عمل است.»
مهرسا.س
البته یک ایدهٔ بکر دیگر هم وجود دارد: ما میتوانیم تا جایی که دلمان بخواهد گریه کنیم.
میتوانیم گریه کنیم زیرا چیزی اتفاق افتاده، زیرا همه فراموش میکنند، زیرا ما زنان حرفهای بالغی هستیم که کار خوبی داریم و میخواهیم آن را حفظ کنیم و میدانیم که دیگر زنان محل کار ما نیز دارند داخل دستشویی پنهانی گریه میکنند.
Tooska
فمینیست/ اسم:
فردی که به برابری بین دو جنس اعتقاد دارد. (شما!)
helya.B
«این کتاب حرف نیست. عمل است.»
helya.B
اولویتبندی گستاخانه
از گفتن عباراتی چون «حتماً انجامش میدهم»، «اختیار دارید»، «انجام وظیفه میکنم» دست بردارید. اگر حس میکنید دارید بهسوی فرسودگی قدم برمیدارید، دست از بله گفتن به هر خواستهای بردارید. این رویه را پیش بگیرید: به هر درخواستی که سودی برای خودتان ندارد، نه بگویید. پس انجام کارهایی که فقط به نفع طرف مقابل است، ممنوع! فقط کارهایی را انجام دهید که خودتان را هم تا حدودی راضی کند. معنایش این است که فعالیتهای گروهی مربوط به شرکت که شما برای آماده شدن در آن تحت فشار قرار میگیرد را با یک «نه» محکم رد کنید. دلسوزی برای همکاری که میخواهد چند روزی مرخصی بگیرد و به خارج از شهر برود و حالا از شما درخواست کرده جای او هم در دفتر باشید نیز ممنوع! هرگاه حال خودتان را خوب کردید و فرسودگی و خستگی بیش از حد از وجودتان رخت بربست، دوباره میتوانید در حق دیگران لطف کنید اما در حال حاضر فقط در حق خودتان لطف کنید.
helya.B
موفقیت را تجسم کن
وزشکاران المپیک همین کار را میکنند؛ افسران نظامی هم همینطور. دقیقاً قبل از هر رویدادی تجسم کن که شرایط موفقیتآمیز دلخواهت چگونه است.
helya.B
مردم گاهی از من میپرسند فکر میکنم چه زمانی تعداد زنانی که در دادگاهها کار میکنند، کافی خواهد بود؟ و پاسخ من این است که وقتی آنها نُه نفر باشند.
روث بیدر گینزبرگ، قاضی دستیار دیوان عالی ایالات متحدهٔ آمریکا
helya.B
جای خوشحالی دارد که بگویم اکثر زنان با این پدیده آشنا هستند. ما صدایمان را بالاتر میبریم، اما غرش یک مرد صدای ما را خفه میکند. ما ایدهای را با لحنی خجالتآمیز و همراه با تردید مطرح میکنیم و یک آقا با صدایی کلفت خودش را وسط میاندازد. شاید ما هوشش را داشته باشیم، اما او تارهای صوتیاش را دارد. همان تارهایی که ما را به ساکت شدن وامیدارد، اعتماد ما را میگیرد و اعتبار کاری ما را زیر سؤال میبرد.
باران ریزوندی
میتوانید این خانم را در کلاس درس پیدا کنید. او دستش را با تردید فقط برای یک لحظه بالا میبرد و فوراً آن را پایین میآورد زیرا نگران است که مبادا پاسخی که میدهد، صددرصد درست نباشد.
باران ریزوندی
اینکه خوب هستم
به این معنا نیست
که زودباور و سهلگیر هستم
milad
بیل میگوید مهمترین کاری که هر فرد میتواند برای بهبود روش تعامل خود با دیگران انجام دهد این است که دست از زبان آبکی بردارد. او اضافه میکند: «همین زبان آبکی نیمی از زمان جلسات ما را میگیرد.»
milad
یادمان باشد جملات نیمهحقیقت اما مطمئن، همیشه حقایق نامطمئن را در هم میکوبند.
دلقک
حجم
۱۰۰۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱۰۰۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۴۵,۵۰۰
۳۱,۸۵۰۳۰%
تومان