بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زنی در فصل پنجم | طاقچه
تصویر جلد کتاب زنی در فصل پنجم

بریده‌هایی از کتاب زنی در فصل پنجم

انتشارات:نشر روزگار
امتیاز:
۳.۶از ۸ رأی
۳٫۶
(۸)
امیدوارم هیچ مادری داغ نبینه، ولی بی مادری ام خیلی سخته، فکرشه بکن، ازراه برسی...بایه شوقی بیای خانه ولی نه غذایی باشه نه آرامشی...نه حتی‌کسی‌که دوستت داشته باشه...
یك رهگذر
«آرزویم فقط این است زمان برگردد تیرهایی‌که رهاشد زکمان برگردد سال هاست منتظرسوت قطارم که کسی باسلام وگل سرخ وچمدان برگردد ...»
یك رهگذر
-«یتیمی...چه حسّی داره؟» موهایش ژولیده شده وریشش درآمده بود. به صورتم زل زد: «آی نگو...خیلی سخته، پشتت یه دفه خالی میشه... بی‌کس میشی ... خیال مُکُنی هیچکَه دورو ورت نیس ...انگار ...»
یك رهگذر
گاهی خدابرای اینکه بنده هاشه امتحان بکنه به اونهاسختی میده، گاهی‌م یه چیزهاییه ازاونها می‌گیره تا بهتر از او بهشان بده...
یك رهگذر
اگه یه روزنواشی مَه مُردم.
یك رهگذر
مادرم میگه غریبی سخته...خداییش راست میگه ...
یك رهگذر
«رنج که ازحد بگذرد روح را می خشکاند ونابود می‌کند.»
یك رهگذر
«عاشق‌کسی بشوکه ماندنیه، نه منِ فانی.»
یك رهگذر
«کی‌آمدی، چطور، کدامین دعاگرفت؟ درحیرتم‌که ازچه زمان عشق پاگرفت کی‌آمدی‌که اینهمه درخویش مُرده ام؟ کی‌آمدی‌که چشمم اینهمه عزاگرفت؟ »
m-a
...انگارهمهمه‌ای جهان را فرابگیرد، یا قلبی لای دوتکه آجر بماند، یا زنی پاره‌های طفلش رادرآغوش بفشارد.
آرزو
«مگه شما همیشه نمیگی اگه خدا نخواد برگی از درخت نمی افته، یعنی الان خدا خواسته‌که اوبچه ها بمیرن؟»
آرزو
-«ولی اگه بمباران نمی شد او بچه ها الان زنده بودن، یعنی خدا اِنقدرنامهربانه، آخه چرا باید بخواداونها بمیرن؟»
آرزو

حجم

۶۳۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۹۴ صفحه

حجم

۶۳۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۹۴ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان