برخی از بیماران تکنیک تخیل فعال یونگی را یاد میگیرند که از این طریق میتوان در زمان بیداری با این لایههای عمیقتر روان ارتباط برقرار کرد.
momo.enjo
ناخودآگاه خود به دو دسته ناخودآگاه شخصی و روان عینی تقسیم میشود. اوایل، یونگ به جای روان عینی اصطلاح «ناخودآگاه جمعی» را استفاده میکرد و هنوز هم در بحث تئوری یونگ این اصطلاح زیاد استفاده میشود. اصطلاح روان عینی معرفی شد تا از تداخل این مفهوم با گروههای مختلف انسانی جلوگیری شود، چون یونگ میخواست به ویژه روی این نکته تأکید کند که اعماق روان انسان درست به اندازه تجارب بیرونی و جمعی دنیای «واقعی» واقعیت دارد.
momo.enjo
تمایلات و انگیزههایی که توسط خانواده طرد شدهاند از بین نمیروند؛ بلکه به شکل تصویری از منِ دیگر در زیر ناخودآگاه شخصی جمع میشود. این منِ دیگر همان چیزی است که یونگ آن را سایه مینامد، چون وقتی که یکی از اعضای یک جفت متضاد در «نور» خودآگاه قرار میگیرد، بخش مقابل که طرد شده به «سایه» ناخودآگاه وارد میشود.
از آنجا که محتویات یا ویژگیهای سایه به طور بالقوه بخشی از من در حال رشد بوده، هم چنان حامل احساس هویت شخصی هستند، اما از نوع طرد شده و پذیرفته نشده و معمولاً با احساس گناه همراه هستند. از آنجا که سایه در اوایل رشد از هویت من جدا افتاده، احتمال برگشت مجدد آن و ادعای بخشی از زندگی خودآگاه اضطراب ایجاد میکند.
احسان رضاپور
برگرداندن آگاهانه محتویات سایه دو اثر مثبت دارد: حوزه فعالیت من را وسیعتر میکند، به علاوه انرژیای را که قبلاً برای حفظ و سرکوب این ویژگیهای سایه مصرف میشد آزاد میکند.
احسان رضاپور