. از او پرسیدم که چه اتفاقی افتاده؟ گفت: «دوست ندارم اسباببازی دست کسی باشم. من زندگی خوبی دارم، تنها مردی را میخواهم که زندگی و خانوادهای با او تشکل دهم و همدیگر را تکمیل کنیم. فکر نمیکنم هنوز آمادگی حرفی را که زدهای داشته باشی».
او رفت و من را تنها گذاشت. تصور اینکه بخواهم با زن دیگری باشم، برایم غیرممکن بود. مارجری به دنبال چنین مردی بود و من هم متوجه شدم که باید برای به دست آوردنش تلاش کنم. او به من فهماند که چه قوانینی دارد و باید براساس آنها عمل کنم.
مردها موجودات ساده و منطقی هستند. برای اینکه بتوانند شاد باشند، به زنها نیاز دارند. اگر شما به مردتان بگویید که چه چیزی را دوست دارید یا ندارید، تمام تلاش خود را میکند تا خواسته شما را برآورده سازد.
صحبت مارجری با من مانند یک اخطار لطیف بود. اگر میخواست انگشت اشاره خود را به سمت من بگیرد و با تندی حرف بزند، شاید تصمیم دیگری میگرفتم.
زینب
هر چقدر هم قوی هستید، اجازه دهید مرد تلویزیون را جابهجا کند، هر چقدر هم پولدار هستید، اجازه دهید مرد بخش مهمی از مخارج شما و خانه را بپردازد، اینگونه مردانگی ما و خانم بودن شما ثابت میشود.
کاربر 4748
اگر هیچ زن غریبهای به نیاز مردان متاهل پاسخ ندهد، روابط در خانوادهها پایدارتر خواهد شد.
fatemeh_ghafary
مردها موجودات ساده و منطقی هستند. برای اینکه بتوانند شاد باشند، به زنها نیاز دارند. اگر شما به مردتان بگویید که چه چیزی را دوست دارید یا ندارید، تمام تلاش خود را میکند تا خواسته شما را برآورده سازد.
fatemeh_ghafary
مردها وقتی میبینند که زنی برای خودش احترام قائل است، شماره تلفنش را به هر کسی نمیدهد، بعد از ساعت مشخصی از شب، به تلفن کسی پاسخ نمیدهد، آنجایی که باید جدی است و هر جا که خودش صلاح دید شوخی میکند، میداند که این زن برای صید نیست و راهش را میگیرد و میرود.
fatemeh_ghafary
بین دو مرد در نظر بگیرید:
مرد اول: «سلام، حالت چطوره، راستی دیدی اون همکارمون همون لباسی که من پوشیدم رو پوشیده»؟
مرد دوم: «دیگه اونو نپوش».
ali karegaran