
بریدههایی از کتاب اعترافات
۳٫۱
(۱۴)
افراد حقیری که قدرت ناگهانی به دست میآوردند بیشتر اوقات بدترین سوء استفاده کننده از آن هستند.
Mary gholami
دوستانتان را به خود نزدیک کنید، اما دشمنان را نزدیکتر.
Mary gholami
شروع کردند به گریه کردن. آن موقع با خودم فکر کردم برای چی گریه میکنند؟ شما که باید خوشحال باشید که خلاص شدید. اما این دقیقاً همان چیزی است که از آن روز به بعد برای من اتفاق افتاد، دلیل آن را فهمیدم. همهچیز را در خودتان میریزید، هرچه که باشد، تا این که به بدترین قسمت میرسید. وقتی در امنیت قرار میگیرید، میتوانید تمام اشکهایی که نتوانسته بودید بریزید را گریه کنید.
Mahtab
یک کلاه لبهدار سفید هم بود که فقط در صورت حضور مردها باید آن را روی سرم میگذاشتم، چون میگفتند مردها با موها تحریک میشوند و این باعث میشود کنترلشان را از دست بدهند
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
حرفهایی میزدند تا او را آرام کنند مثل "تو باید قوی باشی". سعی میکردند همه چیز را بهتر جلوه بدهند. اما وقتی به زن میگویند باید قوی باشد، این میتواند فشار زیادی به او بیاورد. این هم یک چیز دیگر است که یاد گرفتم.
Mahtab
در سنی به سر میبردم که در آن پدر و مادرها به یکباره از همهچیزدان به کسانی تبدیل میشوند که هیچ چیزی نمیدانند.
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
افراد حقیری که قدرت ناگهانی به دست میآوردند بیشتر اوقات بدترین سوء استفاده کننده از آن هستند.
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
میخواست قلمرو خدا روی زمین باشد، اما به طرز شرم آوری نرخ بالایی از مهاجرت را به نام خودش ثبت کرده.
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
همسران او عادت به مردن داشتند: فرمانده جاد به شدت به قدرتهای احیاگری زنهای جوان باور دارد
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
وقتی بچهدار نمیشوی کار دیگری غیر از تبدیل شدن به آنت یا مارتا برایت وجود ندارد.
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
کیف دستی همراهشان نبود: اجازه نداشتیم همراه خود بیاوریم. بنابراین، نه شانه، نه رژ لب، نه آینه، نه بستهٔ قرص ضدسرفه، نه دستمال کاغذی. این که چقدر بدون اینها احساس برهنگی میکنید واقعاً جالب است.
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
شهادت دختران جوان – در صورتی که قابل بازجویی باشد که در این مورد شک دارم – هیچ ارزشی نداشت. حتی در مورد زنان بالغ هم همینطور بود، اینجا در گیلیاد، چهار شاهد زن معادل یک مرد هستند.
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
از قربانیهای اجدامان بهره میبردیم. مدام این را به یاد میآوردیم و دستور میگرفتیم تا قدردان باشیم. اما قدردان بودن برای نبود یک چیز ناشناخته، کار سختی بود.
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
کتابها خیلی قدیمی بودند، و عکسهایشان در آردواهال دستکاری شده بود. جِین یک دامن بلند و بلوز آستین بلند به تن داشت، اما میتوانستید قسمتهایی را که با رنگ روی دامن از زانو به پایین کشیده بودند ببینید. آستینهایش هم بالای آرنجش بود. موهایش هم قبلاً حجابی نداشت.
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
وسایل نوشتاری از امتیازات ویژهٔ فرماندهان و آنتها بود. این چیزها برای عموم مردم در دسترس نبود؛ زنها از آنها استفاده نمیکردند. بیشتر مردها هم همینطور.
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
ترسیدم که ایمانم را از دست بدهم.
اگر هیچوقت ایمان نداشته باشید، معنی آن را نمیفهمید. حس میکنید که بهترین دوست شما دارد میمیرد؛
کاربر ۵۱۵۶۸۶۵
حجم
۳۹۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۶۰ صفحه
حجم
۳۹۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۶۰ صفحه
قیمت:
۸۷,۰۰۰
تومان