بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آقا و خانم ریواز | طاقچه
تصویر جلد کتاب آقا و خانم ریواز

بریده‌هایی از کتاب آقا و خانم ریواز

نویسنده:کاترین لووی
انتشارات:نشر کتاب کوچه
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأی
۵٫۰
(۱)
راهروهای پیچ در پیچ بیمارستان‌ها را عامدانه به این شکل طراحی می‌کردند تا بیماران، حتی خوشبین‌ترین آنها و ساده‌انگارترین آنها بی‌درنگ بفهمند که علاوه بر سردرگمی در بیماری خود، در این راهروهای در هم و بر هم، با تابلوهای راهنمای ضد و نقیض، درهای ورود ممنوع، آسانسورهای غیرمجاز، دیوارهای تخته چندلا، رنگ‌های تیره و تار و بوهای شیمیایی نیز گمگشته بودند. هر آدم طبیعی و سالمی در چنین مکانی، بدون نگرانی برای خود یا برای نزدیکانش بی‌درنگ برمی‌گشت، در حالی که بسیاری آدم‌های دیگر، از ترس گمگشتگی با سماجت در این راهروها سرگردان بودند.
محبوبه غلامی
همه می‌دانند که نخستین پادزهر هر بیماری، همانا زیبایی و هماهنگی است، در حالی که من برای یک بار دیگر شاهد بودم که چطور در مکانی که ادعای تسکین و درمان داشت، با لجاجت سعی شده بود هر گونه نشانی از زیبایی و هماهنگی را حذف کنند.
محبوبه غلامی
تأکید کرده بود هیولاها دیگر در تاریکی جنگل پنهان نمی‌شوند، حالا با چهره‌ای پنهان در کنار ما گام برمی‌دارند
محبوبه غلامی

حجم

۲۹۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۴۰ صفحه

حجم

۲۹۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۴۰ صفحه

قیمت:
۳۸,۰۰۰
۲۲,۸۰۰
۴۰%
تومان