بریدههایی از کتاب اولیس از بغداد
۴٫۵
(۸)
ما مطمئن نیستیم که دوستانمان واقعاً دوستانمان باشند.
پویا پانا
پسر امریکا، نه پسر والدینش، او شایستگی آنچه را که دیگران به او دادهاند به خودش نسبت میدهد. بهراستی که خودپسندی زیبا است! چنین خودخواهی کوتهفکرانهای شگفتانگیز است! این تکبری که با آن مسؤولیت آنچه را که از دیگران دریافت کردهایم خود به عهده میگیریم، با شکوه است! من به بوش حسادت میکنم. چقدر به کسانی که از شانس اقامت کردن در مکانی قابل سکونت لذت میبرند حسادت میکنم.
🍃Moh3n
با این وجود سیاستمداران زبردستی که مردم ما را به شکنجه شدن محکوم کرده بودند آرامآرام در کشورشان پیرتر خواهند شد، من اکنون در یکی از این کشورها اقامت دارم، کشوری پوشیده از افتخارات، مزین به نشانهای بسیار برای اعمال انسان دوستانهشان، حال آنکه از خوابی لذت میبرند که هرگز خاطرهٔ وحشتهایی که آنها ایجاد کردند و از آن بیخبرند لطمهای به آن خواب نمیزند.
🍃Moh3n
سازمان ملل تصمیم گرفت که عراق را تحریم کند. نمیدانم که سیاستمداران پولدار، شکم گنده و نالایقی که این تحریم را مقرر کرده بودند، اگر برای لحظهای خودشان را جای ما، عراقیها، تصور میکردند آیا میتوانستند مثل ما این تحریم را تحمل کنند؛ من شک دارم، این تنها عذر و بهانهای است که من از آنها بیرون میکشم.
🍃Moh3n
برایم تعریف کنید که چه چیزی شما را وادار به ترک کشورتان کرد؟
- کشورم؟
- بله عراق کشور شماست.
- من احساس نمیکنم که در یک کشور بهدنیا آمدهام، بلکه احساس میکنم در یک تله متولد شدهام.
پویا پانا
نوع بشر برای آرام کردن وجدانش، بدترین خیالبافیها را انجام میدهد، کاری که حواس او را پرت میکند و باعث میشود که او نتواند چشمانش را بر روی حقایقی که در اطرافش اتفاق میافتد باز کند
پویا پانا
. اعتماد به نفست را حفظ کن، مشکلات خودشان کمکم به استقبال راهحلهایشان میروند.
فریبا
.. هوم... تو میدانی که با مادرت نمیشود برای زمان زیادی بحث کرد، او همیشه با سر در گم کردنت، با منحرفکردنت از فکر اولیه و گیر انداختنت با نظر و فکر خودش، بحث را به نفع خودش تمام میکند.
فریبا
اروپاییها به لطف روشنفکرهایشان میتوانند به آسودگی در یک جهان دوگانه زندگی کنند: از صلح صحبت میکنند و جنگ راه میاندازند، عقلانیت و خردگرایی را خلق میکنند و با تمام نیرو آدم میکشند، آنها حقوق بشر را ابداع میکنند و شمار زیادی از دزدیها، الحاقها و کشتارها را در تمام طول تاریخ بشری مرتکب میشوند. مردم خندهداری هستند این اروپاییها، دوست من، مردم خندهداری هستند، مردمی که سرشان با دستهایشان ارتباط برقرار نمیکند.
- و با وجود این، تو میخواهی که در اینجا زندگی کنی رفیق؟
فریبا
تنها ترس همهگیر و جهانی، ترس یگانه، ترسی که ذهن همهٔ ما را به خود مشغول میکند، ترس از هیچ چیز نبودن است. برای اینکه هرکسی آن را تجربه کرده است، ولو برای یک ثانیه در طول روز:
فریبا
به طرف دیوار و شانهها و سکوتم را در مقابل او قرار دادم: جای هیچ پرسشی نبود، من حتی فکر کردن به چنین راهحلی را هم رد میکردم.
در طول آن ماههای ناپایدار، با نشاطترین و سرزندهترین خواهرزادهام، سلمای شش ساله، مرا در تمامی شغلهای جدیدی که بهدست میآوردم همراهی میکرد: ذهنش پر بود از مکانهایی که من میبایست در هر ساعتی از روز در یکی از آن مکانها میبودم، او وظیفهٔ سرویس رفت و برگشت میان من و خانه را برعهده داشت، جمع زنها را از خبرها مطلع میکرد، آنها را از بابت سرنوشت من در بیرون خانه آرام میکرد، تأیید میکرد که من حسابی از سالادی که او برایم آ
کاربر ۲۱۵۲۸۷۱
تحریم، خود را بهعنوان بهترین راه برای شکنجه کردن مردمی از پیش بدبخت نشان میدهد، درحالیکه رهبرانشان را تقویت میکند. از سیمان درد و رنج بتون دیکتاتورها مستحکم میشود!
پویا پانا
در طول مدتی که مردم صدام حسین از گرسنگی تلف میشدند، او قصرهای جدیدی میساخت.
پویا پانا
تو جوان هستی.
با تندی و خشونت فریاد کشیدم:
- که چی؟ آیا وقتی جوان هستیم زجر نمیکشیم؟
پویا پانا
پدر، تو خودت را گول میزنی. هرج و مرج میتواند طولانی شود، اوضاع همین فردا درست نخواهد شد، حتی میتواند بدتر هم بشود. پس وقتیکه اصلاً انتظار پیشرفت و بهبودی نیست باید رفت.
پویا پانا
پس اگر بخواهم تفاوت میان ما دو تن را خلاصه کنم باید بگویم که من خوشبینی هستم که میگویم «فردا» و تو خوشبینی هستی که میگوید «آن جای دیگر». تو خوشبینیات را در فضا گسترش میدهی درحالیکه من آن را در زمان میکارم.
پویا پانا
انسان فکر میکند که از یک زندان میگریزد، حال آنکه او میلههای زندان را با خودش حمل میکند.
پویا پانا
گاهی یک درد و رنج کم بسیار تحملناپذیرتر از یک درد و رنج زیاد است.
پویا پانا
انسانها، برای فراموش کردن پوچی، تلاش میکنند، تا به خودشان ثبات و استواری بدهند، تا با دلایلی عمیق و تغییرناپذیر فکر کنند که به یک زبان، یک ملیت، یک منطقه، یک نژاد، یک روحیات، یک تاریخ، یک ایدئولوژی و یک مذهب تعلق دارند. با این حال، بهرغم این بزکها و آرایشها، هر بار که انسان خودش را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد یا هر بار که یک مهاجر غیر قانونی به او نزدیک میشود، توهمها زدوده میشوند و او پوچی را میبیند: او میتوانسته اینگونه نباشد، ایتالیایی نباشد، مسیحی نباشد،... نباشد. او در اعماق وجودش میداند که باید به پذیرفتن مشخصههای هویتی که او آنها را با هم در اختیار دارد و او را غنیتر میکنند، بسنده کند و سپس به انتقال دادن آنها اکتفا کند. و این شن و ماسهایست که در وجود او ریختهاند؛ وگرنه او از بابت خودش، هیچ چیز نیست.
پویا پانا
من آنچه را که تو اسمش را فلسفه میگذاری فهمیدم: شیوهٔ تحملپذیر کردن وحشت و نفرت.
پویا پانا
در مسابقهٔ بختآزمایی تولد، یا شمارهٔ خوب را بیرون میکشیم یا شمارهٔ بد. وقتی که در امریکا بهدنیا میآییم، یا در اروپا، یا ژاپن دیگر با هم فرق داریم و کار تمام است:
فریبا
خندیدن جزو لوازم بقا و ماندگاری است.
فریبا
همهٔ ما شخصیتهای مختلفی در درون خود داریم. فقط یک آدم ابله فکر میکند که تنها صاحب و ساکن خانهاش است.
فریبا
همیشه احمق بودن مطلوب است
فریبا
- این ویژگی روشنفکرهاست. اگر همیشه حقیقت را نمیگویند اما همیشه یک داستان برای گفتن در اختیار دارند.
فریبا
انسان در برابر ترس مبارزه میکند، اما برخلاف آنچه که همیشه تکرار میکنیم - این ترس ترس از مرگ نیست، چون همه ترس از مرگ را تجربه نمیکنند، برخی هیچ تصوری از آن ندارند، و برخی دیگر خودشان را جاودانی و بیمرگ میدانند، و عدهٔ دیگر هم امیدوارند که پس از مرگشان با چیزهای عجیب و شگفتانگیز روبرو شوند؛
فریبا
برای محافظت از خودم میکوشیدم تا یاد بگیرم چگونه به شیوهای متمایز از آنچه که یاد گرفته بودم بیندیشم.
کاربر ۲۱۰۷۱۱۴
اما از مقابله کردن با این مشکلات لذت میبردیم، حتا از شدت بخشیدن به ناراحتیهای حاصل از این مشکلات هم لذت میبردیم، چون، به شیوهای کاملاً شرقی، پیچیده کردن آنچه را که ساده بودنش ممکن بود ما را کسل کند ستایش میکردیم.
کاربر ۶۸۷۳۸۰۱
حجم
۲۳۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۲۳۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
قیمت:
۲۴۰,۰۰۰
تومان