بریدههایی از کتاب منهای ایرانی
۲٫۶
(۷)
این انسان هنوز به بلوغی نرسیده که از فعلیت گفتاری و رفتاری خود یک مسئله بسازد، و این فعلیت را همچون یک رویداد [événement] به پرسش و نقد بگیرد _ رویدادی که اندیشهٔ انتقادیاش باید معنا و ارزش و فردیت آن را بیان کند و در آن، هم دلیل وجودی خود را بیابد و هم بنیاد آنچه را که میگوید. این انسان، هنوز به «ما» یی که به یک مجموعهٔ فرهنگی برمیگردد که اکنونیت ویژهاش را مشخص میکند، تعلق نیافته است. آنچه را در زمان حال برای تأمل و اندیشیدن انتقادی ضرورت دارد درنیافته است، و هنوز کمال فرجامشناسیای که در ذات روند تاریخ نهفته است، برای او مسئله نشده است، بلکه کماکان به «کمال فرجامین» دل سپرده است.
هوای حوا
ما ایرانیان هم دیده و دیدگاه خودمان را داریم.
ما بیشتر با شیرین غمین حال میکنیم تا با غم شیرین.
Parvane
فوکو میگوید نقد این نیست که ایراد بگیریم، بلکه نقد ایجاد شک و شبهه در پایههای اصول قطعی است که ما قبول داریم.
پویا پانا
هیچ میدانی که ژاپنیها یک احساس «غمانگیز ولی به وجدآورنده» دارند که از آن بهنام Mono no Aware یاد میکنند.
بیشترین تصویری که در اینباره از ژاپنیها در ادبیات و قصهها و نقاشیها ابراز شده شکوفههای گیلاس و ریزش برگ در پاییز است.
بهنظر فلسفهٔ تأثیرگرفته از بودیسم، ژاپنیها با دیدن گذر عمر در یک لحظهٔ مخصوص، هم آه از نهادشان برخواهد آمد و هم از این درنگ و تأکید انرژی میگیرند. ژاپنیها معتقدند لحظات خاص یا حتی اجزایی از طبیعت میتوانند بهشیوههای گوناگون فرصتی ایجاد کنند که احساسات عمیق در ما ایجاد شود.
پویا پانا
اکثر ایرانیان بر این فرض و مفروضند که «سره» نزد آنهاست.
Parvane
نقد رعایت حدود است (به تصریح کانت)
Parvane
در جامعهای که _ بهنحو مطلوبی _ بدبین است، سیاستمداران دلخواهِ افرادْ بهنسبت ملالآور و بهشدت نامنعطفاند. هیچکس وعدههای آرمانشهری و هیجانزدهٔ رهبران آتشافروز را باور نمیکند. رأیدهندگانْ بسیار بدبینتر از آنند که به راهحلهای ساده و سریعِ معضلات ذاتی ملت اعتماد کنند. تعهدهای شورانگیز در سفرهای انتخاباتی صرفاً با یک شانهبالاانداختن تحقیرکننده و طعنهآمیزِ مخاطبان نادیده گرفته میشود.
Parvane
گفت: این چه حکمت و خاصیت و منفعت است که دهانی بس گشاد و زبانی بس دراز دارید؟
پاسخ دادند: ما عشق حرف زدن هستیم. حرف زدن را دوست داریم و با صحبتکردن نه تنها زمانهای خالی، که شخصیت و هویت و قدرت خالی خود را پر میکنیم.
گفت: اما در آن بسیار سخن که میگویید گفته و نکته و نظر و منظوری یافت مینشود.
گفتند: آنچه یافت مینشود آنمان آرزوست.
ما حرف میزنیم پس هستیم.
Parvane
«عجب نقاشیه نکبت»،
«چه دستفرمونی داره تولهسگ»،
«چه صدایی داره کثافت»،
«چه گیتاری میزنه ناکس»،
«استاد کامپیوتره لامصب»،
«عجب گلی زد بیوجدان»،
«بیشرف خیلی کارش درسته» و...
..
یک ایرانی در حال تعریف و تمجید از همولایتی.
پویا پانا
بفرمایید.
نه، شما بفرمایید.
خواهش میکنم، تعارف نکنید، بفرمایید.
جون شما نمیشه، شما بفرمایید.
...
زنیکهٔ احمقِ بیفرهنگ...
خلاف میاد و تعارف هم سرش نمیشه.
پویا پانا
این انسان کماکان سخت اسیر بتهای ذهنی و اسطورهای و ایدئولوژیک خود است، و گوهر نقد را همچون یشم فهم میکند. اگر تجربتی فقیر از نقد در تجربهٔ زیسته، او هست، همان «نقد حداقلی» است، نه «نقد حداکثری». نقد حداقلی، یعنی مخالفتکردن با عقاید و استدلالهایی مغایر با عقاید و استدلالهای خود و پیروز شدن بر آنها. این نوع نقد فاقد حقیقت، فضیلت و مسئولیت است.
Parvane
جان استوارت میل، دربارهٔ پوچبودن مجموعهٔ عقایدی که بدون کمکگرفتن از تفکر نقادانهٔ حداکثری روی هم انباشته شده باشد هشدار داده است: «کسی که در مورد مسئلهای فقط از موضع خودش خبر دارد چیز زیادی از آن مسئله نمیداند. چهبسا دلایل خوبی هم برای دفاع از موضعش داشته باشد و کسی نتوانسته باشد نادرستی آن دلایل را ثابت کند. اما اگر او نیز نتوانسته باشد نادرستی دلایل موضع مخالف را اثبات کند، مبنایی برای ترجیح یکی از آن دو بر دیگری ندارد.»
Parvane
نقد رعایت حدود است (به تصریح کانت)
Parvane
نقد رعایت حدود است (به تصریح کانت)
Parvane
مثلاً تاکیتوس دربارهٔ گالا میگوید: «فرمانروای شایستهای میشد، اگر فرمانروایی نمیکرد.» یا میگوید: «ملعون نیست، اما بهقدر کافی مسخره است.»
Parvane
مثلاً تاکیتوس دربارهٔ گالا میگوید: «فرمانروای شایستهای میشد، اگر فرمانروایی نمیکرد.» یا میگوید: «ملعون نیست، اما بهقدر کافی مسخره است.»
Parvane
انسان و جامعهٔ ایرانی بیش و پیش از هر زمانی نیازمند نقد بهمثابه آینهای است کاندر وی صورت و سیرت «من» واقعیاش نموده شود: نقدی که ناظر بر سنجش ارزش و اعتبار خودش است، نقدی که نوعی کدشکنی و رمزگشایی از خود تاریخیاش است، نقدی که با نوعی قضاوت دربارهٔ خودش همراه است، نقدی که حجاب از چهرهٔ آن «منِ ایرانی» برمیگیرد که اساساً نمیداند نقد چیست و اگر میداند بر خود نمیپسندد. بیتردید، ایننوع نقد جز در پرتو تفکر ممکن و میسور نمیشود
Parvane
در دل بدبینی این ایده نهفته است: «هر کسی، اگرچه فردی بهظاهر عادی به چشم بیاید، شدیداً ناقص است»
Parvane
از آنجاکه افراد بدبین میدانند یک فرد بهتنهایی چقدر میتواند نقص داشته باشد، جامعهٔ بدبین و آرمانیِ مدنظرمان بهشدت به نهادهایی مستقل، سنجیده و قوی نیاز دارد تا آنچنان سوار بر کار باشند که نگذارند جامعه به دست یک فرد بیفتد.
Parvane
در نزد ما حرف همان عمل است به بیان دیگر.
Parvane
زیست و زیستجهان نمایشی و فیگوراتیوی دارند:
از سیگارکشیدن، دوشاخهاش (دو انگشت دست)،
از ریاست، قیافهگرفتن و از موضع بالا برخورد کردن،
از هنرمند بودن: کلاه ایتالیایی و شال بلند و موهای آویزان و پریشان،
از روشنفکر بودن: ژولیدگی و پیپ و تریاک و سبیل نیچهای،
از انقلابی بودن: آرایش چهگورایی و دستبند رنگین،
از انساندوستی و خیرخواهی: نمادی بر روی سینه و صورت،
از مدرن بودن: ظاهر فکولی،
از فمنیست بودن: سیگار کشیدن و آرایش مردانه،
از مؤمن بودن: جای مهر روی پیشونی و ریش و تسبیح و زمزمه زیر لب،
از مقام و پست داشتن: پیراهن یقهگرد،
از مردانگی: سبیل.
Parvane
خس را در چشمان دیگران میبینند و نیزه را در چشمان خود نه.
دیگران را به تیغ ارزیابی جرح میکنند، خود را به محک نقد نمیسپارند.
برای خودشان آسمانوریسمان میبافند و همیشه نخ تسبیح را این وسط گم میکنند.
Parvane
بزرگی میگوید میهن سرزمینی ازپیشآماده شده نیست که ما در آن متولد میشویم، بلکه جایی است که آن را میسازیم،
جایی نیست که در آن زندگی میکنیم، بلکه سرزمینی است که رو بهسوی آن داریم...
سرزمین به واقعیت پیوستن رؤیاها و امیدهای ما است،
مکانی است که کسی در آنجا نبوده است،
کسی هنوز در آن زندگی نکرده است،
بلکه همهٔ ما در حال حرکت بهسوی آن هستیم،
یعنی سرزمینی است که هنوز هستی پیدا نکرده است اما باید باشد.
Parvane
معتقدند تمام قوانین برای این بهوجود آمدهاند که نقض شوند، اما فقط آنان این حق را دارند. اگر کس دیگری این کار را انجام دهد باید دودمانش را بر باد داد
Parvane
تناقضگویی و مبهمگویی نیز از فنون مدیریت موفق هستند؛ بنابراین، نهتنها تابع سیاست یک بام و دو هوا، بلکه تابع سیاست یک بام و چند هوا باش.
Parvane
میگویند تا باشند، و هستند تا بگویند.
الکی و کشکی آسمون و ریسمون را بههم بافتن، نمایش قدرت دادن، تهدید کردن دیگران، و... تنها حرفهای است که آنان نیک میدانند.
Parvane
حرفزدن کیلویی ما گاه محض خالی نبودن عریضه، گاه دیگر، مقابله با ملال پرحرفی دیگران و ممانعت از سکوتی که به پذیرش حرفهای دیگران تعبیر میشود.
گاه برای دگرگونه و باژگونه کردن حقایق و وقایع، و دیگر گاه، برای کشیدن پردهای بر قامتِ کوته و زمخت و فقیر نظری و عملی (مدیریتی) خود است.
فاطمه سادات دیباج
جان استوارت میل، دربارهٔ پوچبودن مجموعهٔ عقایدی که بدون کمکگرفتن از تفکر نقادانهٔ حداکثری روی هم انباشته شده باشد هشدار داده است: «کسی که در مورد مسئلهای فقط از موضع خودش خبر دارد چیز زیادی از آن مسئله نمیداند. چهبسا دلایل خوبی هم برای دفاع از موضعش داشته باشد و کسی نتوانسته باشد نادرستی آن دلایل را ثابت کند. اما اگر او نیز نتوانسته باشد نادرستی دلایل موضع مخالف را اثبات کند، مبنایی برای ترجیح یکی از آن دو بر دیگری ندارد.»
Adele
فوکو میگوید نقد این نیست که ایراد بگیریم، بلکه نقد ایجاد شک و شبهه در پایههای اصول قطعی است که ما قبول داریم. اما در مشرب و مکتب انتقادی این بسیار ایرانیان که خود را در منزلت و موضع «من استعلایی» و «دانای کل» میبینند، قلم آن نقد و نقاد باید قلم شود که در اصول قطعی آنان تردید روا میدارد. اینان حتی زمانی که عامیانه و به طنز و شوخطبعی و خندهزنی به نقد دیگران میپردازند، بساط «برتریجویی» و «تحقیر» ی را گستردهاند که به التذاذ ذهنی و روحی و روانی از جایگاه والاتری که برای خود متصور و متوقعند، میشود. در مدح و ستایش اغراقآمیزشان نیز ریشخند و طنز و تحقیری عظیم نهفته است. حکایت اینان، همچون حکایت «نودولتان» ی است که حافظ میگوید باید از خدا خواست که آنان را بر خر خود بنشاند، زیرا همواره در حال ناز کردن و فخر فروختن از غلام ترک و استر هستند
Adele
این انسان کماکان سخت اسیر بتهای ذهنی و اسطورهای و ایدئولوژیک خود است، و گوهر نقد را همچون یشم فهم میکند.
پویا پانا
حجم
۱۹۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۵ صفحه
حجم
۱۹۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۵ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان