بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب حجت اسلام | طاقچه
تصویر جلد کتاب حجت اسلام

بریده‌هایی از کتاب حجت اسلام

نویسنده:بیژن کیانی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۵ رأی
۴٫۲
(۵)
گفتم «راستش خیلی فرق کرده. امروز می‌فهمم راه معرفی دین، فقط بحث و جدل و کتاب و سخنرانی نیست»
Chamran_lover
می‌خوام بدونم چه‌طور همهٔ این‌ها رو تحمل می‌کنی و خم به ابرو نمی‌آری». حاج‌آقا از سؤالم جا خورد. سرش را پایین انداخت و چیزی نگفت. دوباره ازش پرسیدم. گفت «چه عرض کنم آقاجون؟». دوباره پرسیدم. اصرارم را که دید، گفت «حسین‌آقاجون، دو رکعت نماز و توسل به حضرت زهرا، کوه مشکلات را مثل موم نرم می‌کنه».
Chamran_lover
هر وقت بی‌حوصله می‌شدم، صبر می‌کردم تا حاج‌آقا نماز بخواند. بعد می‌رفتم گوشه‌ای می‌نشستم و نگاهش می‌کردم. نمازخواندنش حالم را خوب می‌کرد. یک روز، پشت پله‌های اردوگاه دیدمش. سرش را روی خاک گذاشته بود و گریه می‌کرد. سجده‌اش طولانی شد. مبهوت مانده بودم. سرش را که از روی خاک برداشت، سنگ‌ریزه‌ها در پیشانیش فرو رفته بود.
Chamran_lover
آخرین روزهایی بود که پیشمان بود. مدت‌ها بود می‌خواستم ازش سؤالی بپرسم. رفتم پیشش. گفتم «حاج‌آقا، بچه‌ها برای مشکلاتشون میان پیش شما. مشکلات بچه‌ها یک طرف، اذیت و آزار بعثی‌ها هم طرف دیگه. خودت هم حتماً مشکلاتی داری. می‌خوام بدونم چه‌طور همهٔ این‌ها رو تحمل می‌کنی و خم به ابرو نمی‌آری». حاج‌آقا از سؤالم جا خورد. سرش را پایین انداخت و چیزی نگفت. دوباره ازش پرسیدم. گفت «چه عرض کنم آقاجون؟». دوباره پرسیدم. اصرارم را که دید، گفت «حسین‌آقاجون، دو رکعت نماز و توسل به حضرت زهرا، کوه مشکلات را مثل موم نرم می‌کنه». هر وقت مشکلی برام پیش می‌آد، یاد حرف حاج‌آقا می‌افتم
Chamran_lover
اصرارم را که دید، گفت «حسین‌آقاجون، دو رکعت نماز و توسل به حضرت زهرا، کوه مشکلات را مثل موم نرم می‌کنه».
Chamran_lover

حجم

۲٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۲٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۳۱,۵۰۰
تومان