بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب درباره عشق و یازده داستان دیگر | طاقچه
تصویر جلد کتاب درباره عشق و یازده داستان دیگر

بریده‌هایی از کتاب درباره عشق و یازده داستان دیگر

نویسنده:آنتوان چخوف
انتشارات:نشر نو
امتیاز:
۴.۵از ۱۰ رأی
۴٫۵
(۱۰)
آدم‌های تنها زیاد چیز می‌خوانند، اما کم حرف می‌زنند و کم گوش می‌دهند. زندگی برای آنها معماست، خیال‌پردازند
Manal Bn
وقتی با آدم‌های معمولی ورق‌بازی کنی و یا شامکی بخوری، صلح‌جو و خوش‌قلبند و حتی چندان احمق نیستند، اما همین که درباره چیزی غیر از خوراک با آنها حرف بزنی، مثلا درباره سیاست یا علوم، چنان سردرگم می‌شوند و یا چنان فلسفه‌بافی‌های بی‌معنی و کینه‌توزانه‌ای می‌کنند، که فقط می‌توانی ناشنیده بگیری و ترکشان کنی.
پویا پانا
زندگی‌ام این‌طور شکل گرفته ... آدم‌های تنها زیاد چیز می‌خوانند، اما کم حرف می‌زنند و کم گوش می‌دهند. زندگی برای آنها معماست، خیال‌پردازند
پویا پانا
«آنهایی که هرگز عاشق نشده‌اند خیلی چیزها نمی‌دانند! به نظر من هیچ‌کس تا حالا نتوانسته است عشق را به‌درستی وصف کند و مشکل می‌شود این احساس لطیف و شاد، اما جانکاه را توصیف کرد. و کسی که عاشق شده باشد هیچ‌وقت نمی‌تواند با کلمات این احساس را به دیگری منتقل کند. این مقدمه‌ها و توصیف‌ها چه فایده‌ای دارد؟ فایده سخن‌پردازی‌های بیهوده چیست؟ عشق من بی‌پایان است ...
پویا پانا
راه که می‌رفت فکر می‌کرد که چطور گهگاه در زندگی فرصت آشنایی با آدم‌های خوب پیش می‌آید و چقدر تأسف‌آور است که از این آشنایی‌ها جز خاطره چیزی باقی نمی‌ماند
کاربر ۳۸۳۷۰۷۸
«در زندگی هیچ چیز گران‌قدرتر از انسان نیست! هیچ چیز!»
پویا پانا
برای آدم بی‌قیدی مثل من، که در جستجوی توجیهی برای بطالت دائمی خود هستم، صبح‌های روزهای تعطیل تابستان در ملک خودمان همیشه جذابیت فوق‌العاده‌ای داشت.
پویا پانا
آه روسیه بیچاره! آه روسیه بیچاره، چقدر آدم‌های تنبل و بی‌فایده در دامان خودت پرورش داده‌ای! چقدر آدم‌های رنج‌دیده مثل من بار آورده‌ای!
پویا پانا
۲۹ سال است که در این دنیا زندگی می‌کنم اما یک‌بار هم عاشق نشده‌ام. درهمه زندگی‌ام یک ماجرای عاشقانه هم نداشته‌ام و درباره قرار ملاقات‌ها و بوسه‌ها و آه کشیدن‌ها در کوچه‌باغ‌های پُردرخت تنها مطالبی شنیده‌ام. غیرطبیعی است! وقتی در اتاق خودت در شهر تنها نشسته‌ای متوجه این کمبود نمی‌شوی، اما در این هوای تروتازه آن را به‌شدت احساس می‌کنی ... چقدر تأسف‌آور است.
پویا پانا
صد ورست استپ خالی، یکنواخت و سوخته نمی‌تواند آدم را به اندازه شخصی که نشسته است، حرف می‌زند و معلوم نیست کی می‌رود افسرده کند.
پویا پانا
در شرایط فعلی، درمانگاه، مدرسه، کتابخانه و داروخانه تنها به بردگی مردم کمک می‌کند. مردم اسیر زنجیرهای گرانی هستند و شما این زنجیرها را پاره نمی‌کنید، تنها حلقه‌های جدیدی به آن اضافه می‌کنید
پویا پانا
انسان باید برای اهداف عالی و درخشان بکوشد و زندگی خانوادگی برای همیشه گرفتارم می‌کند.
پویا پانا
«نمی‌فهمم که مردم چه حوصله‌ای دارند که ازدواج می‌کنند! زندگی این‌قدر کوتاه است، آزادی این‌قدر کم است و آنها باز هم خود را گرفتار می‌کنند.» «هر کس عقیده‌ای دارد...» «بله، بله، البته هر کس عقیده‌ای دارد...
پویا پانا
من اصلا نمی‌فهمم که چطور آدم‌های درست‌وحسابی می‌توانند با زن‌ها زندگی کنند؟ حتی اگر مرا بکشید نمی‌فهمم. شکر خدا، ۲۷ سال عمر کرده‌ام، اما حتی یک زن قابل تحمل هم ندیده‌ام.
پویا پانا
برای آدم تحصیل‌کرده، قیافه آن‌قدر مهم نیست که عقاید... درست نیست؟
پویا پانا
«آنهایی که هرگز عاشق نشده‌اند خیلی چیزها نمی‌دانند! به نظر من هیچ‌کس تا حالا نتوانسته است عشق را به‌درستی وصف کند و مشکل می‌شود این احساس لطیف و شاد، اما جانکاه را توصیف کرد. و کسی که عاشق شده باشد هیچ‌وقت نمی‌تواند با کلمات این احساس را به دیگری منتقل کند
کاربر ۳۸۳۷۰۷۸
معجزه را نباید تنها در مریض‌ها و پیرزن‌ها سراغ کرد آیا واقعآ سلامتی معجزه نیست؟ و خود زندگی؟ که آدم آن را نمی‌فهمد، و این یعنی معجزه.
Dear Moon
آدم خجالت می‌کشد که از آدم‌های پُرحرف بپرسد برای چه پُرحرف‌اند؛ همچنین مناسب نیست که از آدم‌های ثروتمند بپرسی برای چه آن‌همه پول دارند و برای چه ثروت‌شان را آن‌قدر بد به‌کار می‌گیرند، و اگر بدبختی‌شان را در ثروت می‌بینند چرا آن را رها نمی‌کنند. اگر بحثی در این‌باره آغاز شود همیشه خجالت‌آور، دشوار و طولانی است.
Manal Bn
«شما با این‌که صاحب کارخانه‌اید و ثروتی به ارث می‌برید ناراحت هستید، به این حق خودتان اعتقاد ندارید و شب‌ها خواب‌تان نمی‌برد، البته این حالت بهتر از این است که راضی باشید و خوب بخوابید و فکر کنید که اوضاع روبه‌راه است. بی‌خوابی شما قابل احترام است، هر طور باشد نشانه خوبی است.
Manal Bn
آدم‌های تنها زیاد چیز می‌خوانند، اما کم حرف می‌زنند و کم گوش می‌دهند. زندگی برای آنها معماست
pejman
آنها صمیمی و خوش‌قلبند، چون شکم‌شان سیر است و رنج نمی‌کشند، مبارزه نمی‌کنند..
pejman
سردی ناشی از ناتوانی روحی در پی بردن به عمق زیبایی، و پیری زودرس است که از روش تربیت، تلاش نامنظم برای یک لقمه نان و زندگی مجرد در اتاقی تک ناشی شده است.
pejman
معجزه را نباید تنها در مریض‌ها و پیرزن‌ها سراغ کرد آیا واقعآ سلامتی معجزه نیست؟ و خود زندگی؟ که آدم آن را نمی‌فهمد، و این یعنی معجزه.
کاربر ۳۸۳۷۰۷۸
آدم‌ها با چهره‌ها و گفتارشان در زندگی ما روی می‌نمایند و سپس در گذشته‌ها ناپدید می‌شوند و جز ردّ پای کوچکی در یاد ما باقی نمی‌گذارند.
Dear Moon
راه که می‌رفت فکر می‌کرد که چطور گهگاه در زندگی فرصت آشنایی با آدم‌های خوب پیش می‌آید و چقدر تأسف‌آور است که از این آشنایی‌ها جز خاطره چیزی باقی نمی‌ماند. مثل اوقاتی که دُرنایی در افق برق می‌زند و نسیمی آوای پُرنشاط و ِگله‌آمیزش را با خود می‌آورد، اما لحظه‌ای بعد، هرچقدر که با اشتیاق و دقت به دوردست‌های کبود بنگری نه نقطه‌ای می‌بینی و نه آوایی می‌شنوی ـبه همین ترتیب، آدم‌ها با چهره‌ها و گفتارشان در زندگی ما روی می‌نمایند و سپس در گذشته‌ها ناپدید می‌شوند و جز ردّ پای کوچکی در یاد ما باقی نمی‌گذارند.
Dear Moon
به پدیده‌هایی که نمی‌فهمم با شجاعت نزدیک می‌شوم، تسلیم آنها نمی‌شوم.
Dear Moon
و این پرسش او را می‌آزرد: آیا عشق او برایم شادی به‌بار می‌آورد، زندگی‌ام را که بدون آن هم پُر از بدبختی است، پیچیده‌تر نمی‌کند؟
Dear Moon
«نمی‌فهمم که مردم چه حوصله‌ای دارند که ازدواج می‌کنند! زندگی این‌قدر کوتاه است، آزادی این‌قدر کم است و آنها باز هم خود را گرفتار می‌کنند.»
Dear Moon
یالتا به زحمت از میان مه صبحگاهی دیده می‌شد. بر قله کوه ابرهای سپید بی‌حرکت ایستاده بودند. برگ‌های درختان حرکتی نداشتند، زنجره‌ها می‌خواندند و صدای غرش خفه و یکنواخت دریا از پایین، از آرامش و از خواب جاودانه که در انتظار همه ماست سخن می‌گفت. همچنان می‌غرید، زمانی که نه یالتا و نه اوراندا در کار بود، امروز هم می‌غرد و فردا نیز بی‌اعتنا و خفه خواهد غرید، زمانی که دیگر نخواهیم بود. و در این ثبات، و در این بی‌اعتنایی کامل به زندگی و مرگ هر یک از ما شاید نشانه‌ای نهفته است، نشانه‌ای برای رستگاری جاودانه‌مان و حرکت بی‌وقفه زندگی بر زمین و تکامل بی‌پایان.
Dear Moon
او دو زندگی داشت: یکی آشکار، که همه می‌دیدند و درباره‌اش هرچه لازم بود می‌دانستند، پُر از راست و دروغ‌های مرسوم، و کاملا شبیه به زندگی آشنایان و دوستانش، و دیگری که پنهانی جریان داشت.
Dear Moon

حجم

۲۴۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۱۸ صفحه

حجم

۲۴۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۱۸ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۵۶,۰۰۰
۳۰%
تومان