بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آواز لاله‌های واژگون | طاقچه
تصویر جلد کتاب آواز لاله‌های واژگون

بریده‌هایی از کتاب آواز لاله‌های واژگون

نویسنده:نغمه تفلیسی
انتشارات:نشر بید
امتیاز:
۴.۵از ۱۳ رأی
۴٫۵
(۱۳)
گناه همه ما این بود که عشق را رد کرده بودیم. همان موقع که دو زانو جلوی مان نشسته بود و خواهش می‌کرد بماند، همان جا، همان روز، در همان دقیقه، ما عشق را شکستیم و شکستن عشق گناه کبیره است.
میس سین
باید عشق را بشناسید؛ عشق موجود است، وجود دارد حضور دارد بعضی وقت ها از تمام سنگ ها محکم تر است و گاهی از حباب گردسوز هم نازک‌تر است، زود می‌شکند. زود پرپر می‌شود. عشق بیچاره غرور که ندارد. طفلک است. عشق مثل شیشه شفاف است. از این رو آن رویش دیده می‌شود. روی دیگری ندارد و اصلا بخاطر همین رفت، چون دلش نامردی را تاب نمی‌آورد
Stls
عشق آمده بود دستش را انداخته بود روی شانه مریم. با هم خندیده بودند، مریم جا باز کرده بود تا عشق در اتاقش، کنار گلدان شمعدانی بخوابد. بعد از آن شب هر روز با هم می‌رفتند دانشکده، می‌رفتند کتابخانه، می‌رفتند با امیر قدم می‌زدند، حرف می‌زدند، سینما می‌رفتند، می‌رفتند شمال عشق هم همراهش بود.
Stls

حجم

۲۱۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۲۱۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۴,۹۰۰
تومان