بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تدبر در هستی؛ تدبر در اسماء | طاقچه
۴٫۸
(۶)
انسان به واسطه قرآن به مقام بیان رسید تا بتواند هر چیز را تبیین نموده، با هر چیز خدا را دیده، در هر چیز او را جستجو نموده و همگی او شود. پر واضح است که در چنین مکتبی حرف از جدایی قرآن از علم، قرآن از زندگی، قرآن از سیاست، قرآن از اجتماعیات، قرآن از تجربه، و اساساً هرگونه جدایی میان قرآن از هر شأنی از شئون انسان و عالم هستی، گناهی نابخشودنی و تکذیبی آشکار است که عاقبتی بس دردناک را برای فرد و البته جامعه به همراه خواهد داشت.
زیـن‌الدیـن
اگر حق در عالم تجلی یافته است به دلیل رحمتی بوده که خود او بر خود واجب کرده است.
محمدرضا میرباقری
هر آیه مأوایی است که انسان را از ظلمت جهلی می‌رهاند.
محمدرضا میرباقری
تدبر در اسماء به معنای: فهم کاربردی از تمامی سبب‌هایی است که انسان را به قرب الهی نزدیک می‌کند.
محمدرضا میرباقری
این همه عکس می‌و نقش مخالف که نمود یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد
محمدرضا میرباقری
تا کودکی زاده نشود و به دایره مخلوقات قدم نگذارد، از هست و هستی خود نیز واقف نمی‌شود، بنابراین وجود در لباس اسم خود را می‌نمایاند و در صورت نبود اسم، وجود در غیبت خواهد بود.
محمدرضا میرباقری
با تجلی نور وجود در عالم،‌ هستی حیات می‌یابد و مخلوقات هر یک متناسب با ظرفیت خود از وجود بهره‌مند می‌شوند
محمدرضا میرباقری
رشد عبارت است از برطرف شدن نیاز به تناسب تقدیر و ظرف وجودی موجودات که با توسعه وجودی همراه است.
محمدرضا میرباقری
علم در انسان به واسطه نور برای انسان حاصل می‌شود.
محمدرضا میرباقری
حقیقت نظر به وجه الله را می‌توان با فهم و تدبر در اسماء آموخت و ابتغاء وجه الهی را می‌توان با پناه گرفتن در پناهگاه اسماء حسنی عملی کرد.
محمدرضا میرباقری
نیاز ویژگی عجین‌شده با گوهره وجودی موجودات است که آنان را به سمت رافع خود می‌کشاند.
محمدرضا میرباقری
امیرالمؤمنین علیه السلام خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و از نیازی به ایشان گلایه و شکایت کرد، آن حضرت فرمودند: آیا می‌خواهی تو را به کلماتی راهنمایی کنم که آنها را جبرئیل به من هدیه کرد؟ این کلمات هفده حرفش بر روی پیشانی جبرئیل و چهار حرفش بر پیشانی میکائیل و چهار حرفش بر پیشانی اسرافیل و چهار حرفش پیرامون کرسی و سی و سه حرفش در اطراف عرش نوشته شده است و هیچ شخص گرفتار و محزون و اندوهگین و غم زده و هیچ شخصی که از سلطانی یا شیطانی بهراسد، نیست که خدای عزوجل را با این کلمات بخواند، مگر آنکه خدا او را کفایت کند. و آن دعا این است: یَا عِمَادَ مَن لَا عِمَادَ لَهُ وَ یَا سَنَدَ مَن لَا سَنَدَ لَهُ وَ یَا ذُخرَ مَن لَا ذُخرَ لَهُ وَ یَا حِرزَ مَن لَا حِرزَ لَهُ وَ یَا فَخرَ مَن لَا فَخرَ لَهُ وَ یَا رُکنَ مَن لَا رُکنَ لَهُ یَا عَظِیمَ الرَّجَاءِ یَا عِزَّ الضُّعَفَاءِ یَا مُنقِذَ الغَرقَی یَا مُنجِیَ الهَلکَی یَا مُجمِلُ یَا مُنعِمُ یَا مُفضِلُ أَسأَلُ الله الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ الَّذِی سَجَدَ لَکَ سَوَادُ اللَّیلِ وَ ضَوءُ النَّهَارِ وَ شُعَاعُ الشَّمسِ وَ نُورُ القَمَرِ وَ دَوِیّ المَاءِ وَ حَفِیفُ الشَّجَرِ یَا الله یَا رَحمَانُ یَا ذَا الجَلَالِ وَ الإِکرَامِ
szt213
توحید در ابعاد مختلف می‌تواند چشمان انسان را باز و او را از نابینایی خارج کند. در این صورت است که انسان از ظلمات خارج می‌شود و گرنه انسان به اندازه‌ای که مشرک است نابیناست
szt213
با توجه به سوره‌های قرآن: - هر جا از حرکت سخن به میان می‌آید، پناه و پناهندگی در آن موضوعیت دارد. یکی از نمادهای حرکت «إذا» است. - هر جا از نقص سخن به میان می‌آید، تسبیح و تنزیه ذات الهی از آن نقص موضوعیت دارد. یکی از نمادهای نقص «ف» است. - هر جا از زیبایی و کمال سخن به میان می‌آید حمد در آن موقعیت موضوعیت دارد. یکی از نمادهای کمال «اسناد» و «حکم» است. - هرجا از نفی غیر سخن به میان می‌آید، تهلیل موضوعیت دارد. از نمادهای آن «لا»، «ما»، «غیر» و «الّا» است. - هرجا از تفضیل و برتری سخن به میان می‌آید، تکبیر موضوعیت دارد. از نمادهای آن «افعل تفضیل» است.
عادیات
از این رو تمامی داد و ستدهایی که در چرخه هستی میان موجودات شکل می‌گیرد، ریشه در نیازی دارد که موجودات آن را درمی‌یابند. از این رو هر حرکتی در نظام عالم، وابسته به درک نیازی است. تمامی موجودات، موجودیتشان با نیاز قرین است، زیرا مخلوق‌اند. مخلوق‌بودن عامل نیازمندی موجودات و اساس حرکت و تکاپو و ارتباط‌گیری آنان با هستی می‌باشد.
اتنا
بدین ترتیب همه مخلوقات دارای ویژگی‌های زیر هستند: ۱. به چیزهایی نیاز دارند. ۲. با اسبابی نیاز آنها مرتفع می‌شود. ۳. برای برطرف شدن نیازشان از طرف خالقشان تا مهلتی مقرر اذن یافته‌اند و یا به تعبیر دیگر، امکان تکاپو برای رفع نیاز را تا مهلتی مقرر (اجل) دارا هستند. ۴. واسطه‌هایی برای برطرف شدن نیازشان قرار داده شده است. بدین ترتیب می‌توان تمام مخلوقات را با توجه به نیازشان از هم متمایز کرد، این تمایز که به جریان فاطریت مربوط می‌شود، سرشت و فطرت هر مخلوقی را شکل می‌دهد.‌ بنابراین می‌توان گفت: ۱. تمایز هر مخلوق با مخلوق دیگر را سطح نیاز آنها تعیین می‌کند. ۲. فطرت هر مخلوق بر اساس نیاز شکل می‌گیرد. ۳. برطرف شدن نیاز با رحمتی عام از جانب خداوند است.
اتنا
فتح و امساک رحمت: مخلوقِ نیازمند، با دریافت فیض است که به بی‌نیازی می‌رسد؛ به آن فیض، «رحمت» و به رسیدن فیض، «فتح و گشایش» گفته می‌شود. اما اگر فیضی به او نرسد، به این معناست که دچار «امساک» شده است.
اتنا
عالم، عالم نشانه‌هاست. طفل که گریه می‌کند غریبی خود را می‌بیند و یا به هر علت دیگر، به هر حال نیاز دارد که آرام بگیرد. به سببی مانند مادر و آغوش او نشانه‌ای از امنیت و غذا حس می‌کند و آرام می‌گیرد. سپس با نشانه‌ای در درون خود گرسنگی را حس می‌کند و با نشانه‌ای مادر را شناسایی می‌کند و با نشانه‌ای به غذا خوردن دلالت می‌یابد و با نشانه‌ای هم از سیر شدن خود مطلع می‌شود. به این نشانه در فرهنگ قرآن «فلق» گفته می‌شود.
اتنا
هر یک از نیازها و رافع آنها که در خارج (غیر ذهن) وجود انسان دارای حقیقتی است، نام اسم به خود می‌گیرد. انسان در مواجهه با نیاز و رافع نیاز با وجود و حقیقتِ آنها که اسمی از نیاز یا رافع نیازی است مرتبط می‌شود. - نشانه، اسم، نیاز و رافع نیاز، هر یک برای انسان بهانه‌ای است تا بتواند به اصل وجود پی ببرد و با این درکِ آگاهانه آن را در همه جا و همه کس، واحد و یکپارچه رؤیت کند و... .
اتنا
در این صورت، خودِ آن طفل اسمی است برای یک اضطرار خاص، که با دیدن آن و یا نشان دادنش می‌توان از آن اضطرار پرده برداشت،‌ آن را حس کرد و یا از آن سخن گفت. بدین صورت هر نشانه‌ای می‌تواند خود اسمی باشد و در دلالت بر چیزی شهرت یابد. با کمی دقت و تأمل می‌یابیم که اساساً چون چیزی وجود دارد ما آن را به عنوان نشانه مشاهده می‌کنیم و به اعتبار اینکه وجود دارد دارای اثر است و به همین دلیل وقتی با آن مواجه می‌شویم از خود واکنش نشان می‌دهیم و برای آن لفظی را به صورت اسم انتخاب می‌کنیم. با این حال روشن است که اسم‌ها تنها لفظ نیستند، بلکه نشانه‌اند و حتی فقط نشانه هم نیستند، بلکه وجود دارند و به اعتبار اثرشان برای آنها اسم انتخاب شده است.
اتنا
قرآن هلاکت افراد به واسطه گناهان را در اثر اجابت دعای خود آنها می‌داند.
کاربر ۲۴۲۴۰۴۰
اگر انسان در مسیر خود نیازی را به اشتباه تشخیص دهد، با در خواستی متناسب با طلب خود روبرو می‌شود و اجابتی بر ضرر خود نصیبش می‌گردد.
کاربر ۲۴۲۴۰۴۰

حجم

۱۰٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۳۷ صفحه

حجم

۱۰٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۳۷ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان