بریدههایی از کتاب زن؛ درک روانشناسی زن
۳٫۵
(۱۴)
هر وقت که فردی عاشق میشود، ویژگیهای خداگونهای را در معشوقهاش میبیند
znhosein
عاشق بودن یعنی دیدن حقیقت فرد و ستایش سادگی، شکستها و شکوه شخصیت انسانیاش.
mhzm
علت اکثر آشفتگیهای زن امروزی برخورد بین ماهیت افرودیت و ماهیت سایک درونش است. این موضوع کمک میکند تا چارچوبی برای درک این روند داشته باشیم؛ اگر زن اتفاق در حال وقوع را درک کند، در مسیر درست رسیدن به آگاهی جدید قرار دارد.
Fereshteh Radmanesh
اسطورهها تصویری همگانی را نشان میدهند؛ به ما چیزهایی را میگویند که در مورد همهٔ افراد صدق میکند.
این مطلب، تعریف خردگرای ما از اسطوره به عنوان داستانی غیرحقیقی و تخیلی را تکذیب میکند. معمولاً میشنویم که: «خب، اینکه فقط یک اسطوره است؛ اصلاً حقیقت ندارد». شاید جزئیات داستان غیرقابلتأیید یا حتی تخیلی باشد، اما در واقع، اسطوره عمیقاً و به طور گسترده حقیقت دارد.
znhosein
این مسئله حقیقت دارد که وقتی مرد در دام خِلق گرفتار آمده، به زنانگی واعی از سوی همسرش نیاز دارد تا بساطش را جمع و جور کند و دوباره مرد شود.
کاربر ۹۳۷۱۴۳
دکتر یونگ معتقد بود که رشد خودآگاهی اغلب از سوی سایه ایجاد میشود.
Fereshteh Radmanesh
نکتهٔ مهم بعدی این است که انرژی سفر را با وقتگذرانی با پرسفونه و خوی گرفتن به راه و رسم او هدر دهد. پرسفونه، الههٔ دنیای زیرین، نهانترینِ الهگان، بانوی جاودان و ملکهٔ اسرار است. این بخش از زن باید مورد احترام واقع شود، زیرا محل یافتن اسرار همینجاست؛ اما شاید خودتان را با آن یکی ندانید. پیدا کردن زنانی که با پرسفونه دمخور شده و از تحول باز ماندهاند، چندان مشکل نیست.
Fereshteh Radmanesh
میتوان مشکل اِروس و سایک را در یک کلمه خلاصه کرد – مراحل. با استفاده از مراحل، میتوان تمام سفرها، مأموریتها و درگیریهای سایک را بهتر فهمید. او از میان زمین و آسمان، فناپذیری و جاودانگی، انسان بودن و خدا بودن عبور کرده است. پیروزی سایک از همنهشتی تمامی این تناقضها حاصل میشود. تمام تلاشهایش برای سازگار کردن مراحلیست که او را به بازی گرفتهاند.
Fereshteh Radmanesh
سایک باید راهش را از میان مکان بیهودگی و بیراههها به درون نهانگاههای تاریک دنیای درون بیابد (چه سفرهایی که از غیرمنتظرانهترین یا کمارزشترین مکانها شروع نشده است). او نباید در میان راه توقف کند یا از روی خساوتمندی یا مهربانی زنانهٔ معمولش از مسیر منحرف شود. در غیر این صورت خسته شده و به مأموریتش را رها خواهد کرد. او با سکهای راهش را از طریق رود استیکس باز میکند. اگر در ابتداری سفر انرژی کافی ذخیره نکرده باشد، توانایی پایان بخشیدن به مأموریت را نخواهد داشت. استراحت، تنهایی و ذخیرهٔ انرژی از الزامات این سفر است. او باید حواس سگ ترسناک و نگهبان دروازههای هیدیس را پرت کند. چشمپوشی از موجودات خبیثی که به سراغ انسان میآیند، ناممکن است؛ باید با چیزی از جنس خودشان آرامشان کرد
Fereshteh Radmanesh
در طول این تجربیات، ممکن است که مرد ازدواجش را فراموش کرده و به خانهٔ پدریاش بازگردد. یا اگر خانه را ترک نکند، ممکن است زمانهای طولانی سکوت غیرقابلتوجیهی اختیار کند، و از لحاظ احساسی بیمیل و غیرقابلدسترس باشد. او به خانهٔ مادرش رفته است – اگر نه به نزد مادر حقیقیاش، حداقل به سوی عقدهٔ مادری درونش روی آورده است. در آن صورت، حاکم مطرح خودآگاهی زن، افرودیت است. اگر اِروس را انیموسِ زن، مرد درونیاش، در نظر بگیریم، میتوان گفت تا زمانی که سایک چراغ خودآگاهی را روشن کرد، اِروس وی را در اسارت ناخودآگاهی انیموس و در بهشت محبوس داشت. سپس وقتی هویت واقعیاش آشکار شد، به سوی دنیای درونی، جایی که متعلق به آن بود، پرواز کرد.
Fereshteh Radmanesh
تمامی بهشتها محکوم به شکستند. در هر یک ماری است که آرامش موجود در باغ بهشتی را مختل میکند.
سوفیا
هم افرودیت تنها عنصریست که میتواند بارها باعث رشد و نمو شود. زنهایی هستند که در صورت نبود مادرشوهر یا نامادریای مستبد، رشد نخواهند کرد.
mhzm
اکثر مردان عمیقترین ایمانشان نسبت به ارزش خود را از طریق زن، همسر یا مادر به دست میآورند؛ اگر مرد بسیار آگاه باشد، این ایمان از طریق انیمای خودش مهیا میشود. زن ارزش مرد را با روشن کردن چراغ به او نشان میدهد.
Zohreh
هنگامی که مرد نگاه پر از تشویش را در چهرهٔ همسرش میبیند، باید مهربان و محتاط باشد؛ شاید علت این تشویش، آگاهی تدریجی وی به مرگ نسبی معصومیتش باشد. اگر مرد مهربان و همدرد باشد، میتواند این دوره را برای همسرش آسانتر کند.
Zohreh
دکتر یونگ در یکی از بینشهای عمیقش نشان داد که همانگونه که مردان تا مقداری از کروموزومها و هورمونهای زنانه بهرهمندند، زنان هم از دستهای از ویژگیهای روانشناختی مردان برخوردارند که بخش اندکی را درون آنها تشکیل میدهد. دکتر یونگ وجههٔ زنانهٔ مرد را انیما و جنبهٔ مردانهٔ زن را انیموس نامید.
الهام راگا
سایک خواستار بشکهٔ پماد زیبایی است اما – در چشمان او – آنچه که نصیبش میشود هیچ است. هیچ، نام دیگر راز مرموز است و احتمالاً از هر ویژگی دیگری، که بتوان نامی برایش انتخاب کرد، باارزشتر است. ممکن است که هیچ نام و نشانی برای عمیقترین سِر درونی زن یافت نشود. این، همان گوهر ویژگی زنانگی است که قطعاً باید برای مردان، و تا حدی برای خودشان، به صورت یک راز باقی بماند و چیزی کمتر از عنصر خود درمانی ندارد.
وقتی که سایک از دستور سرپیچی کرده و زنانگی الهی را برای خودش طلب میکند، در ناخودآگاهی فرو میرود (شاید سقوطی دیگر از شکوه باشد که برای گستردن داستان غمانگیز ضروری است). خطرناکترین لحظهٔ سفر همین نقطه است و بسیاری در این لحظه شکست میخورند. فهمیدن راز به معنای سقوط در ناخودآگاهی است که پایانیست بر تحولات آینده. بسیاری از زنانی که به این نقطه میرسند در دام کشف طلسم مرموز پرسفونه میافتند. تحول بیشتر برایشان غیرممکن میشود و با روانیْ فسیلشده و بدون هیچ بُعد انسانی به زندگیشان ادامه میدهند.
سایک در این مرحله تقریباً شکست خورد، اما شکستش باعث بیداری اِروس، یا بعد مردانگی درون، و بازگشت قدرت مردانگی به او شد و وی به نجات سایک آمد.
Fereshteh Radmanesh
شروع سفری زودتر از موعد، دعوت مستقیم از مصیبت است؛ پس زدن سفر در زمان درستش هم به همان میزان طاقتفرسا خواهد بود. کمتر فرد معمولی در گذشته دست به انجام این سفر میزد؛ اکثریت آن را به انتخاب دنیای روحانی میگذاشتند. امروزه، زنان بیشتری به این درجهٔ تحول میرسند و چه متوجهش باشند چه نه، به آنها قدرت میبخشد. وقتی زمان مأمورت فرا میرسد، نکتهٔ مهم، تصمیم به انجام آن است.
Fereshteh Radmanesh
توانایی ثابت ماندن در زن، ذاتی بوده، و این توانایی شاید قدرتمندترین عملیست که هر انسانی میتواند اجرا کند. هرگاه که اتفاقی بنیادی رخ میدهد، سایک باید به مرکز درونی ثابتش بازگردد. این عمل، بسیار سازنده است، اما به شرطی که به طور صحیح صورت گیرد. او باید پذیرا باشد، نه تسلیم.
Fereshteh Radmanesh
سایک خود را در بهشتی پرشکوه مییابد. او هر آنچه یک فرد آرزویش را داشته باشد، در اختیار دارد. همسر خداوارش هر شب در کنارش است و او را تنها در یک مورد منع میکند: از او قول میگیرد تا هرگز به چهرهٔ شوهرش نگاه نکند و کارهایش را زیر سؤال نبرد. تمام آرزوهایش برآورده خواهند شد و در بهشت زندگی خواهد کرد، اما هرگز نباید شوهرش را بشناسد یا او را ببیند؛ سایک با این عهد موافقت میکند.
تقریباً هر مردی از همسرش چنین درخواستی دارد. اگر زن به دنبال آگاهی نباشد و طبق گفتههای شوهرش عمل کند، آرامشی بینظیر در خانه برقرار میشود. مرد دقیقاً به دنبال ازدواج مردسالاری است که در آن تصمیمگیرنده فقط خودش است و زن فقط اطاعت امر میکند و آرامش سایهگستر میشود. بسیاری از مردان به این امید چنگ میزنند که همه چیز همینگونه باشد و به احتمالی هرچند کم، ازدواج این گونه باقی بماند.
احتمالاً این، طنینهای دوردست از ساختار مردسالاری گذشته است که طبق آن، زن جزو اموال مرد به حساب میآمد. بقایای این دنیای مردسالار هنوز هم در برخی رسومات امروزیمان دیده میشود
Fereshteh Radmanesh
اگر ماهیت سایک بر شخصیت زن چیره باشد، وظیفهٔ وی بسیار عذابآور خواهد بود: او گریه میکند که «کسی او را درک نمیکند» و این امر حقیقت محض است! هر زنی این ویژگی را در خود دارد؛ هیچ ربطی هم به شرایط زندگیاش ندارد. اگر این ویژگی را در زن ببینید و به آن دست یابید، میتوان زیبایی عظیم و الوهیت سایک را بیدار کرده و تحولی عظیم پدید آورید.
Fereshteh Radmanesh
حجم
۷۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۷۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰۵۰%
تومان