بریدههایی از کتاب از سیادت تا وزارت
۴٫۶
(۵۰)
اگر ما دنبال این نباشیم که طرف را آدم کنیم، میشود مشکل را حل کرد.
ما نمیتوانیم دیگران را آدم کنیم، اما میتوانیم در کنار هر حیوانی، آدم شویم.
تسنيم
بعد از عاشورا هر ظلم و جنایت و جسارتی که بود به اسراء کردند، آیا توانستند آنها را از آدم بودن خارج کنند؟! نه، حتی یک کلمه حرف ناسزا به دشمن نزدند. یزیدیان که لایق هر ناسزا و فحشی بودند، ولی اسرا این حرف را سزاوار دهان خودشان ندیدند که بزنند. هیچ رفتار غلطی نکردند. اما متأسفانه زن و شوهرمسلمان ما به هم هر فحش و ناسزایی میدهند!
تسنيم
بادبادک باید رو به باد باشد، تا بالا برود. مشکلات فرد را بالا میبرد، فقط باید سوار مشکلات شد. اطراف حضرت آسیه باد شدیدی بود، خوب اوج گرفت. از باد غرور، تکبر و ظلم فرعون خودش را به اعلی علیین رساند. ما با کمترین مشکل همسر سقوط میکنیم. با یک نسیم او سقوط میکنیم. معلوم میشود که جهت گیری ما درست نیست.
کاربر ۱۴۲۸۳۶۴
عین این عبارت را از حضرت زهرا سلاماللهعلیها داریم. میگویند: با بچههایتان هم سطح شوید، حرف بزنید. بنشینید، بعد حرف بزنید. ایستاده حرف نزنید. مخصوصاً وقتی میخواهید تنبیه کنید.
حالا اگر میخواهید تشویق کنید، هر چه بالاتر باشید بهتر است. یعنی وقتی میخواهید بازخواست کنید، تنبیه کنید، بنشینید، بپرسید: چرا، کجا بودی، چه کار کردی، چه خوردی که بچه هیجان زده نشود.
eli
معمولا آنهایی که نمیخواهند بچههای شان مثل پدرش شود، کاملاً شبیه پدر میشوند؟! آن هایی که بخواهند مثل پدر شوند، مثل مادر میشوند.
zahra
خداوند به هر مخلوقی قدری داده است، هر مخلوقی در شرایط مناسب به اندازهٔ مناسب، قدر خودش را اظهار و ابراز میکند. قرآن به این کشف استعدادها و شکوفایی استعدادها رشد میگویند. رشد یعنی، خود شکوفایی. پس نکته اول؛ هر کسی یک قَدَری دارد، نکته دوم؛ هرکسی خودش مسئول رشد و شکوفاییاش است. شرایط بیرون فقط شرایط است. استفاده از این شرایط به عهدهٔ خود انسان است و هر چهقدر شرایط نامساعدتر است، باید رشد بیشتری فراهم شود
montazer313
یعنی خدای تعالی همان طور که به پدر و مادر تشریعاً فرمان میدهد که فرزند را تا هفت سالگی امیر خود بدانند، به کودک هم تکویناً احساس امیر بودن داده است. تکوین و تشریع وقتی هماهنگ شوند، تربیت در جایگاه واقعی خود قرار گرفته است
fateme
ما نمیتوانیم دیگران را آدم کنیم، اما میتوانیم در کنار هر حیوانی، آدم شویم.
ما قرار است آدم شویم. به من چه ارتباطی دارد بچهام نمازش را میخواند یا حجابش را رعایت میکند، من میخواهم با او آدم شوم، ثابت کنم آدم هستم. میخواهد آدم بشود، میخواهد نشود. بعد از عاشورا هر ظلم و جنایت و جسارتی که بود به اسراء کردند، آیا توانستند آنها را از آدم بودن خارج کنند؟
تسنيم
در این دوره، هر چه ترس و وحشت از اطرافیان بیشتر باشد،
بروز پدیدهٔ «استقلال» در او به مانع برخورد میکند. بنابراین در این برنامهها رها بودن مطرح نیست، بلکه وسیع بودن راه حرکت و احساس مسؤولیت و احساس این که همه در خدمت او هستند، به کودک جرئت تصمیم گیری و حسّ اعتمادِ به محیط میدهد.
maryhzd
اگر ما دنبال این نباشیم که طرف را آدم کنیم، میشود مشکل را حل کرد.
ما نمیتوانیم دیگران را آدم کنیم، اما میتوانیم در کنار هر حیوانی، آدم شویم.
montazer313
ما باورمان نیست، میگوید، برو بچه است، هیچی سرش نمیشود. میگویند؛ بچه احترام دارد، او خیلی احترام دارد، سیّد شماست، سیّد خانواده شماست. سیادت در وجود شان است، آیت خداست، پرتو خداست. ما به هم احترام نمیگذاریم. در سوره نور که میفرماید: وقتی رفتید خانه هیچ کس نبود، از طرف خدا به خودتان سلام کنید. سلام بر من، سلام بر بنده»
Z.B
پیامبر بزرگوار صلوات الله علیه ما فرموده اند: بهترین کارها سخت ترین آنهاست
کاربر ۱۶۳۳۰۱۰FM
هرچه قدر رشد بیشتر شود، انسان باید لذت را در زحمت ببیند نه در راحتی
کاربر ۱۶۳۳۰۱۰FM
همسری که از شوهرش شکایت میکند، یعنی شوهر توانسته بر او غلبه کند. این مسئله خانم را خسته کرده است! «بنشین، حلش کن؛ از این راه نشد، از آن راه برو. روش تو اشتباه است. چون قبل از اینکه خدا مسئله را بیافریند، راه حلش را آفریده است. تو کارت را بکن، تو وظیفه ات را انجام بده». اگر ما دنبال این نباشیم که طرف را آدم کنیم، میشود مشکل را حل کرد. ما نمیتوانیم دیگران را آدم کنیم، اما میتوانیم در کنار هر حیوانی، آدم شویم.
ما قرار است آدم شویم. به من چه ارتباطی دارد بچهام نمازش را میخواند یا حجابش را رعایت میکند، من میخواهم با او آدم شوم، ثابت کنم آدم هستم. میخواهد آدم بشود، میخواهد نشود.
کاربر ۲۲۱۶۷۶۹
«السلام علینا و علی عباد الله الصالحین»، به "مصلحین" کسی سلام نمیدهد! ما اصلاً منتظر مصلح نیستیم، منتظر ابا صالح هستیم.
zahra
وقتی آدم به خودش سلام کند، دیگر احساس تنهایی نمیکند، احساس ضعف نمیکند. دیگر نمیگویید؛ آی چرا کسی به من زنگ نمیزند، چرا کسی من را آدم حساب نمیکند. تو خودت، خودت را آدم حساب کن، دیگر اصلاً کم نمیآوری. «چرا نوههایم نمیآیند دیدنم؟، چرا بچههایم نمیآیند دیدنم؟ چرا بچههایم به من زنگ نمیزنند؟ سر نمیزنند، من را آدم حساب نمیکنند». تو خودت، خودت را آدم حساب کنی، نیاز نیست کسی بیاید مزاحمت بشود، چون شما دیگر خدا را داری.
Z.B
بردگی یعنی اینکه دیگران به جای ما تشخیص دهند و تصمیم بگیرند و بندگی یعنی فعال شدن تشخیص در درون انسان. براستی که این دین، آئین حفظ کرامت انسان است.
کاربر ۱۶۳۳۰۱۰FM
پیامبر صلواتاللهعلیه فرمودند هفت سال اول مادر باید دائماً با بچه تماس داشته باشد، یا صدایش را بشنود، یا خودش مادر را ببیند. عطر مادر را استشمام کند
کاربر ۱۶۳۳۰۱۰FM
سیادت و حقارت عمدتاً از والدین و افراد خانواده به بچه منتقل میشود و مهمترین چیزی که در این حقارت یا سیادت تاثیرگذار است، ذهنیت خود این پدر و مادر است که خودشان را مسافر میبینند یا خودشان را ساکن، مستقر و ماندنی در دنیا میبینند.
کاربر ۱۶۳۳۰۱۰FM
خَلاف در طفولیت موجب وسوسه و تشکیک در بلوغ شده است! چرا بچه را از چیزی که به آن اعتقاد نداریم و وجود ندارد وحشت زده کنیم تا باعث تضعیف زمینههای عقیدتی او در آینده گردد؟
کاربر ۱۶۳۳۰۱۰FM
پیامبر عزیز صلی الله علیه و آله میفرماید: یا علی هفت سال دوم (هم دختر، هم پسر) دیگر باید دست پدر باشد. هفت سال اول، مادر معمار شخصیت بچه است. در هفت سال دوم، باید آن قدر هنرمندانه پدر به بچه معرفی و بچه به پدر معرفی شده باشد که تحت مدیریت پدر قرار بگیرد.
کاربر ۱۶۳۳۰۱۰FM
تا حالا شده این دو دست با هم دعوا کنند؟! اصلاً همدیگر را نمیبینند، کارشان را انجام میدهند. چون دارند خودشان را با جای دیگری هماهنگ میکنند، لذا با هم درگیر نیستند. وقتی ما خودمان را با خدای خودمان هماهنگ کنیم، در جامعه با هم درگیر نخواهیم شد
رمیصاء
ارائه پاسخهای غلط به بچهها، باعث از بین رفتن اعتماد کودک می شود، تصور نکنیم که با پدر و مادر شدن باید همه چیز را بدانیم و خدا باشیم.
رهگذر خورشید
لذا بدترین کار در فرآیند رشد کودکان این است که ما بگوییم، تو باید این چنینی باشی، این کار را نباید بکنی. یعنی توقعات و تشخیص خودمان را به بچه تحمیل کنیم، بچه باید خودش باشد و خودش را شکوفا کند.
کاربر ۱۶۶۴۶۳۸
مرحله هفتم، آدم رشد اخلاقی پیدا میکند. نمونه ای از اخلاق و فضائل و تجسم قانون و فصل الخطاب میشود. خانواده امام خمینی (ره) نقل می کنند که ما از حرکات امام (ره) میفهمیدیم ساعت چند است. رفتارهای ایشان آن قدر سر ساعت بوده است که از بیدار شدنشان در نیمه شب، میفهمیدیم که ساعت سه نیمه شب است.
مصباح
«تو به کی رفتی؟!» مگر مجبورید، وقتی یک بچهای را میبینید، حتماً مقایسه کنید. «تو به عمه ات رفتی، تو به خاله ات رفتی.» چه ضرورتی دارد که این قدر مقایسه میکنید؟ هر بچهای به خودش رفته است.
کبوتر
چقدر «وسعت وجودی یک انسان» باید کوچک باشد که تا یک کسی، چیزی گفت به او بر بخورد! «نه، شما خواستید به من نیش و کنایه بزنید.» شما چرا اصلاً شنیدی و دیدی؟ فردی محتویات شکم حیوان را سر پیغمبر میریخت، پیامبر اکرم صلواتاللهعلیه آن قدر بزرگ بود که نمیدید. یک آدم باید خیلی کوچک باشد که به این مسائل توجه کند و آنها را ببیند. مشکلاتی که بر سر راه وجود دارد، وسیلهٔ امتحان ماست. هواپیما رو به باد یعنی باید رو به مشکلات پرواز می کند.
امالبنین
دریاهایی که در سواحل پر از طوفان و امواج بلند یک عده موج سواری میکنند، به جای اینکه موج بر آنها سوار بشود، اینها سوار موج میشوند. اینها سوار مشکلات میشوند. آسیه سوار موج بلندی به نام فرعون شد و شدحضرت آسیه. اگر موجش یک مقدار کوچکتر بود، آسیه نمیشد. شرایط بر او غلبه نکرد، او بر شرایط غلبه کرد. آدمها یا غرق میشوند یا شنا میکنند؛ آن کسی که غرق میشود، یعنی غلبه بیرون بر درون اتفاق افتاده، او ماکول است. کسی که درون را بر بیرون غلبه میدهد، او آکل است.
امالبنین
در بیت عنکبوتی آدم نمو میکند، بزرگ میشود، اندازه سایز پایش عوض میشود، کفشهایش مدام تنگ میشود، مدام کفش بزرگتر میخرد. این به این معنی نیست که طرف بزرگ شده. بلکه طرف تورم پیدا کرده، ورم کرده. این را میگویند نمو. ولی «رشد» وقتی است که انسان نگاهش متعالی شود.
امالبنین
در هفت سال دوم، حافظه بچه به اوج خودش میرسد. بچه همه چیز را خوب میتواند حفظ کند، اما هیچ کدام را نمیفهمد و بعد در هفت سال سوم آنها را به کار میگیرد. هر چه این حافظه را از قرآن و مفاتیح و نهجالبلاغه و صحیفه و... پر کنیم، در آینده به راحتی میتوان آنها را به کار گرفت. قدیمیها بلد نبودند قرآن بخوانند، ولی قرآن و داستانهای قرآنی زیادی بلد بودند. شعر زیاد بلد بودند، برخلاف ما که نه شعر، نه سرود، بلد نیستیم. در این مرحله بچه احکام یاد میگیرد، قرآن میآموزد.
امام صادقعلیهالسلام میفرمایند: در هفت سال دوم، ذهن بچهها را پر از حرفهای ما و قران کنید که دیگر جایی برای حرفهای غلط دیگران نماند. وقتی خزانه ذهنی اش پر شد، بعداً میآید در دبیرستان و دانشگاه آنها را به کار میگیرد و زندگی خود را با آن میسازد.
مصباح
حجم
۲۴۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۲۴۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
قیمت:
۱۷,۰۰۰
تومان