بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شهر شرنگ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شهر شرنگ

بریده‌هایی از کتاب شهر شرنگ

انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۸از ۲۲ رأی
۳٫۸
(۲۲)
نمی‌دونم از کجا باور کردین دنیایی که الان هست، نیم ساعت دیگه‌م هست؟
n re
بعد از این همه بالا و پایینِ زندگی فهمیده بودم که فقط رسیدن حساب نیست، نگه داشتن از رسیدن مهم‌تره.
fatemeh
تهران کلاً صاف نیست، پر از چاله چوله‌س. بیش‌تر آدمای تهران تو همون چاله‌هایی که توشون به دنیا می‌آن می‌میرن. بعضیام که خیلی زور می‌زنن و می‌تونن از چاله بیان بیرون، چون نمی‌دونن بیرون چه‌خبره، ناغافل پرت می‌شن ته چاه. خلاصه‌ش کنم، اگه کسی نباشه دستتو بگیره، همون تو چالهٔ خودت بمونی بهتره. من از چاله در اومده بودم، افتاده بودم ته چاه، حالا از چاه اومده بودم بیرون و اونی که دستمو گرفته بود، خون بود.
غزاله بادپا
نمی‌دونم از کجا باور کردین دنیایی که الان هست، نیم ساعت دیگه‌م هست؟ دلتون خوشه به شهری که اگه دو دقیقه بلرزه هیچی ازش نمی‌مونه، شاید بگی این‌طوری حساب کنیم هیچی تو این دنیا اون‌قدرا محکم نیست، منم حرفم همینه، همین ساختمونای بتونی تهرانم یه روزی دود می‌شن می‌رن هوا، به هیچی نمی‌شه دل بست، همین کشوری که نصف دنیا زیر پرچمش بود، یه چنگیزخان اومد آتیشش زد و رفت، ما که عددی نیستیم.
fatemeh
اون یکی دلم می‌گفت یعقوب فعلاً برا جا زدن زوده، یه چند قدم دیگه برو جلو ببین چی می‌شه. حال آدمی رو داشتم که از طناب گرفته و از چاهش اومده بیرون، ولی دوروبرش تاریکه، می‌تونه برگرده ته چاه یا تو تاریکی بره جلو.
661113
دنیا این‌جوریه که وقتی به یکی می‌گی خداحافظ، یه جوری باید بگی که اگه دیگه ندیدیش پشیمون نشی.
n re
«قانون؟ قانون یه چرخ‌گوشته که بیچاره‌هایی مثه من توش چرخ می‌شن
n re
«اول سرنخ پیدا می‌کنی، بعد نخ می‌شه طناب، بعد طنابو می‌ندازن گردنت می‌کشنت بالا.»
مها
زندگی بعضی چیزا رو جوری رو صورتِ آدم حک می‌کنه که با هیچ نقابی نمی‌شه قایمش کرد.
غزاله بادپا
تهران یه خوبی داشته باشه اینه که وقتی ببازی هزار نفر می‌گن چطوری باختی، نصیحتت می‌کنن، می‌آن اشتباهاتو برات می‌شمُرن، ولی وقتی ببری هیچ‌کس براش مهم نیست چطوری بردی.
غزاله بادپا
می‌دونم، فک می‌کنین کامیار که اسمِ باغبون نمی‌شه، ولی کاریش نمی‌شه کرد، بیش‌تر وقتا زندگی بی‌هماهنگی بازی رو به هم می‌زنه.
n re
اون‌قدر رفتم پایین تا فهمیدم اگه حتی جهنم ته داشته باشه؛ تهران نداره؛ تا آخرالزمون می‌شه توش سقوط کرد.
n re
صاحب خبر بودن بد دردیه، بد.
n re
بچه که بودم می‌رفتم مدرسه حال می‌کردم جدم راهزن بوده، یه‌شنبه شب که تو تلویزیون چهارده اینچ سیاه‌سفید لین‌چان می‌دیدم، فکر می‌کردم از اونام، بزرگ که شدم فهمیدم نه، من از اینام. راهزنم چینی و ایرانی داره دیگه، کاریش نمی‌شه کرد.
n re
زندگی رو از هر لحظه که چشم باز می‌کنی باید شروع کنی و بری جلو. گذشته‌ها گذشته و آینده‌م که هنوز آینده‌س.
n re
کلاً سعی کن هیچ فعالیتی نداشته باشی. قبول داری تو همین‌طوری یه گوشه بیفتی ضررت کم‌تره؟»
n re
راس می‌گفت، غلطم می‌گفت کاری نمی‌شد کرد. زندگی رو از هر لحظه که چشم باز می‌کنی باید شروع کنی و بری جلو. گذشته‌ها گذشته و آینده‌م که هنوز آینده‌س.
مها
پول این‌طوریه دیگه، با خودش لقب می‌آره. زنیکه می‌شه خانوم، مرتیکه می‌شه حاج‌آقا.
mohammad
آخه تو که سیتیزن صد تومنی می‌بندی، وسط آدم‌های رولکس‌دار چی می‌خوای، اونم بی‌چاقو، می‌کُشنت خب، کُشتنت خب.
n re
پول این‌طوریه دیگه، با خودش لقب می‌آره. زنیکه می‌شه خانوم، مرتیکه می‌شه حاج‌آقا. اینا که چیزی نیست، دیده شده پول قاطرم اسب کرده.
n re
من می‌دونستم یه چیزی داشتن چه حسی داره. می‌دونستم وقتی ازت بگیرنش چه حسی داره.
n re
بچه حق داشت، عصبانی بود. نمی‌دونست وسط دعوا کسی که یادش بره دنبال چیه بازنده‌س.
n re
بهتره از هیولا بترسی، حتی اگه تو تیم خودت باشه.
n re
من هنوز زنده بودم. هر نفسی که می‌ره پایین و می‌آد بالا یه عمرِ تازه‌س. می‌شه تو عمر تازه از صفر شروع کرد. می‌شه نترسید.
n re
من هنوز زنده بودم. هر نفسی که می‌ره پایین و می‌آد بالا یه عمرِ تازه‌س. می‌شه تو عمر تازه از صفر شروع کرد. می‌شه نترسید.
n re
گفت یا خودتو بُکش، یا بلند شو زندگیتو بکن.
n re
شرایط گذاشتن برای آدم گنده‌تر از خود، یه مزایایی داره، یه معایبی.
n re
خالی بودم، خالیِ خالی. مثه ورزشگاه آزادی بعد از بازی.
n re
بین راه مجبور شدم یه ساعت تو صف بنزین واستم. زندگیه دیگه، احساسات سرش نمی‌شه، به ماشین بنزین نزنی خاموش می‌شه. آدم وقتی دو دو تا چارتای زندگیش درسته که اقلاً اندازهٔ خاک کردن ننه بابای خودش پول داشته باشه.
n re
اشک تو چشماش حلقه زده بود. چرخید و از اون دروازهٔ لعنتیِ ریل‌دار رد شد. رفته بود، تمام. وقتی کنار کسی می‌جنگی طول می‌کشه تا بتونی ازش دل بکنی
n re

حجم

۱۳۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۹ صفحه

حجم

۱۳۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۹ صفحه

قیمت:
۹۹,۵۰۰
تومان