بریدههایی از کتاب درباره خوب بودن
۳٫۷
(۶۱)
دماغ من جوری به نظر میآید که انگار یک بچه با خمیربازی آن را ساخته، اما برای تو انگار که میکل آنژ آن را تراشیده است.
️〰️ᴍᴇʜᴅɪ〰️
فارغ از ظواهر، در آخر ما همه از یک نوع هستیم.
️〰️ᴍᴇʜᴅɪ〰️
سایر آدمها به این خاطر اینقدر زننده و نامطبوع هستند که دارند رنج میکشند.
Samane Ashrafi
او فرمولی برای حفظ خونسردی خود و شاگردانش در برابر آدمهای مردمآزار ابداع کرد. او مینویسد: «هرگز نگو که مردم بدجنس هستند. تو فقط باید به دنبال رگِ خواب بگردی». منظور او از «رگ خواب» این بود که باید دنبال منشأ رنجی باشی که فرد را تحریک میکند تا منزجرکننده رفتار کند. فکر آرامشبخشی است اگر تصور کنیم که آنها در پشت صحنه، در جاهایی که نمیتوانیم ببینیم، رنج کشیدهاند. بالغ بودن یعنی اینکه یاد بگیریم وقتی دلیل آشکاری در توجیه رفتاری آزارنده وجود ندارد، بتوانیم این منطقهٔ رنج را تخیل کنیم. شاید به نظر نرسد که گویی یک بیماری مزمن روانی از درون آنها را به جنون کشانده است. شاید آنها به نظر شاد، سرزنده و پر از خویشتنشان باشند اما بهوضوح «رگ خوابی» باید وجود داشته باشد، وگرنه نمیبایست باعث آزار دیگران میشدند.
seza68
هر قدرتی که یک فرد دارد، ضعفی را به همراه میآورد که ذاتیِ آن قدرت است. محال است که نقطهقوتهایی داشته باشیم بدون اینکه ضعفی به همراه نداشته باشند. هر فضیلتی به یک نقطهضعف پیوند دارد. نمیشود که تمام شایستگیها با هم در یک فرد جمع شده باشند.
seza68
حقبهجانب بودن صرفاً نتیجهٔ حافظهای پر اشکال است.
Mahdi Abdi
دستچین کردن دوستانتان نشانهٔ این نیست که ایمانتان به دوستی را از دست دادهاید. این گواه این است که داریم دربارهٔ آنچه دوستی میتواند باشد روشنتر و مصرتر میشویم. در بهترین حالت، بهای دانستن اینکه دوستی چیست، این است که بعضی از بعدازظهرها را در تنهایی سپری کنیم.
mim
«گناهکار را دوست بدار و از گناه بیزاری بجوی».
Mohammad
آنچه اغلب مانع نزدیک شدنمان به دیگران میشود و ما را در حالی که تمنای گرم گرفتن با کسی را داریم، سرد و خاموش در خودمان فرو میبرد، ترس از دست دادن وقار و شرافت است.
فرزانه
هر قدرتی که یک فرد دارد، ضعفی را به همراه میآورد که ذاتیِ آن قدرت است. محال است که نقطهقوتهایی داشته باشیم بدون اینکه ضعفی به همراه نداشته باشند. هر فضیلتی به یک نقطهضعف پیوند دارد. نمیشود که تمام شایستگیها با هم در یک فرد جمع شده باشند.
Zahra
شنوندگانِ خوب با شنیدنشان خواست ما را برای پاک کردنِ مشکلات سرکوبشده احیا میکنند.
یک روانشناس
دوستی آنجا شروع میشود و تنهایی نیز آنجا پایان مییابد که دست از تلاش برای تحتتأثیر قرار دادن برداریم، جرئت کنیم تا یک قدم بیرون از منطقهٔ امن خود بگذاریم و بتوانیم برای یک بار هم که شده احمق به نظر بیاییم.
فرزانه
افرادِ حقیقتاً بخشنده با بلندنظریشان حسی را منتقل میکنند که گویی آنها نیز نیازمند بخشش هستند. نه اکنون و نه در این حوزه، بلکه در حوزههای دیگر. آنها میدانند که حقبهجانب بودن صرفاً نتیجهٔ حافظهای پر اشکال است. حقبهجانب بودن یعنی اینکه در عین خوب و محق بودن نتوانی به ذهن بسپاری که زمانی عمیقاً و بیتردید خطاکار بودهای.
فرزانه
هرچه کمتر خودمان را دوست داشته باشیم، بیشتر به نظرمان میآید که هدف مناسبی برای تمسخر و آزار دیگران هستیم.
Samane Ashrafi
آدمهای کامل وجود خارجی ندارند.
فئودور میخائیلوویچ داستایفسکی
برای اینکه بهلحاظ اجتماعی فاجعه باشید، یک راهِ فوقالعاده زننده وجود دارد: محبتِ بیش از حد.
Ahmad
اگر از اینکه کسی سر به سر ما میگذارد لذت میبریم، به این خاطر است که میدانیم از بصیرتی اصیل نسبت به خودمان برخاسته است. کسی که سر به سر ما میگذارد در ما تحقیق کرده و انگشت بر روی نزاعی میگذارد که در درونمان در جریان است. او جانب نیمهٔ خوب ـ اما در حال حاضر بیپناهِ ـ شخصیتمان را گرفته است. این کار لذتبخش است زیرا بهطور عادی دیگران آنچه را که بر ما گذشته است نمیبینند. معمولاً مردم فکر میکنند که ما دلگیر، اخمو، متفکر یا درگیر مد هستیم. اما کسی که سر به سر میگذارد با شناسایی اینکه وجه مسلط ما تمام قصه را نمیگوید در حقمان لطف میکند. او بهاندازهای مهربان و فهیم است که گذشتهمان را در چهرهمان میبیند.
شاید آموزندهترین پرسشی که میتوانیم بپرسیم ـ پرسشی که بیشترین چیز را دربارهٔ ارزش متلکهای محبتآمیز میآموزد ـ بهسادگی این است: چیست که من نیاز دارم بابت آن کمی سر به سرم بگذارند؟
Zeinab
هم آدمهای رک و هم آدمهای مؤدب درسهای مهمی برای آموختن به ما دارند. اما در این مقطع از تاریخ، خردِ متمایز افراد مؤدب است که بیش از همه مستعد کشف دوباره و عرضه است و شاید مؤثرترین قدرت را برای کند کردن لبههای تیز پیامدهای بیرحمانهتر و غیرسازندهٔ ایدئولوژی رکگویی حاکم بر دوران ما دارد.
seza68
شنوندهٔ خوب قضاوت اخلاقی نمیکند. این قبیل افراد آنقدر ذهن خود را خوب میشناسند که از عجیب و غریب بودن کسی یا چیزی غافلگیر یا هراسان نمیشوند. آنها میدانند که همه ما تا چه حد دیوانهوار هستیم.
فرزانه
از یک سن خاصی به بعد، وقتی که کمی درون خودمان غور کرده و با خودمان زندگی کرده باشیم، کمکم با گسترهای از وجوه نگرانکننده و حسرتبار شخصیتمان عمیقاً آشنا میشویم. درمییابیم که تا چه حد سردرگم، وسواسی، دمدمیمزاج، عهدشکن، میانمایه، غیرقابل اعتماد و عجیب و غریب هستیم.
این شکاف میان شناختی که از خودمان داریم و شواهد آشکاری که از سرشت دیگران مشاهده میکنیم میتواند به یک حال بسیار حیرتآور و دردناکی منجر شود. چه بسا از خود بپرسیم که چرا اینقدر عجیب و غریب هستیم، چرا زندگیمان اینقدر دشوار است و چرا شخصیتمان تا این حد پیچیده است.
Javad Azar
هیچچیزی بیفایدهتر از این نیست که بخواهیم زندگی همواره پرشور باشد.
Ahmad
ما همواره نیاز داریم با کسانی باشیم که آنقدر مورد اعتمادمان هستند و میتوانیم در حضورشان احمق جلوه کنیم. چه بسا آنها اغلب وقتشان را صرف آموزش برای جراح مغز و اعصاب شدن یا مشاوره به شرکتهای با مقیاس متوسط دربارهٔ بدهیهای مالیاتیشان میکنند، اما وقتی با هم هستیم میتوانیم بهشکل درمانگرانهای شوخ و شنگ باشیم. میتوانیم نقاب از لهجههایمان برداریم، فکر و خیالهای شهوانیمان را به اشتراک بگذاریم یا روی عکسهای روزنامهها خطخطی کنیم، به رئیسجمهور دماغ گندهای اضافه کنیم و دندانهای جلوییاش را محو کنیم یا به فلان مدل صنعت مد گوشهای ورقلمبیده همراه با مشتی موی فرفری اضافه کنیم. دوستِ باحال مشکل شرمی را حل میکند که دربارهٔ وجوه مهم اما غافلگیرکنندهٔ خودمان وجود دارد.
deniro
همه دوست دارند که از آنها تعریف بشود اما تعریف و تمجید نادرست هم برای خودش گونهای از توهین است.
deniro
زیرا ما زندانبانان الگوهای قدیمیای هستیم که هنوز آنها را درست نفهمیدهایم.
Samane Ashrafi
گفته میشود امیل آگوست کارتیه، فیلسوف فرانسوی مشهور به آلن
(۱۸۶۸-۱۹۵۱)، بهترین معلم کشور فرانسه در نیمهٔ اول قرن بیستم بود. او فرمولی برای حفظ خونسردی خود و شاگردانش در برابر آدمهای مردمآزار ابداع کرد. او مینویسد: «هرگز نگو که مردم بدجنس هستند. تو فقط باید به دنبال رگِ خواب بگردی». منظور او از «رگ خواب» این بود که باید دنبال منشأ رنجی باشی که فرد را تحریک میکند تا منزجرکننده رفتار کند
sara
تعریف و تمجید نادرست هم برای خودش گونهای از توهین است.
Ahmad
احتمال دارد که در یک حوزه «ارباب» و در جای دیگری «رعیت» باشی؛ پس باید مهربان باشیم، نه تنها به این دلیل که تحتتأثیر رنج دیگران قرار میگیریم، بلکه به این دلیل که بهخوبی میدانیم هرگز از این موقعیت که نیاز داشته باشیم مقداری از عصارهٔ حیاتبخش بخشندگی در رگهای زندگیمان وارد شود، بهاندازهٔ کافی دور نشدهایم.
sarah khaleghpoor
همانطور که هیچ ساحل رودخانه یا گیاه قاصدک خستهکنندهای وجود ندارد، هیچ آدمی نیز وجود ندارد که بالذات خستهکننده باشد.
seza68
کسانی که محبت بیش از حد دارند ادعا میکنند که عاشق چترمان شدهاند، کارت اعتباریمان از همان بانک محبوبشان است، صندلیمان عمیقاً زیبا است، شیوهٔ جالبی در طرز نگهداری چنگال در دستمان داریم... اما اگر این چیزها به درک ما از معناداری و موفقیت ربط پیدا نکند، هیچ کدامشان برایمان اهمیتی نخواهد داشت
zazi
هیچچیزی بیفایدهتر از این نیست که بخواهیم زندگی همواره پرشور باشد.
Bahar Abdalvand
حجم
۲۰۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۲۰۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان