جملات زیبای کتاب بازیگری حرفه ای | طاقچه
تصویر جلد کتاب بازیگری حرفه ای

بریده‌هایی از کتاب بازیگری حرفه ای

نویسنده:ملیسا برودر
امتیاز
۴.۰از ۴۶ رأی
۴٫۰
(۴۶)
همیشه حقیقت را بگویید. برای به یاد آوردن، حقیقت، آسان‌ترین چیز است.
امیررضا عبدی
آرام‌کردن دوستی که تهییج شده‌است، کارایی ندارد زیرا اگر بازیگر مقابل‌تان تهییج نشده‌باشد شما چیزی برای بازی‌کردن ندارید. اما به دوستی اعتمادبه‌نفس دادن انتخاب بهتری است، زیرا حالت جسمانی یا حسی از قبل تعیین‌شده‌ای را در دوستتان طلب نمی‌کنید. شما همواره می‌توانید به هر کس اعتماد به نفس بیشتری بدهید نسبت به آنچه قبلاً داشته است.
omid beigi
همیشه حقیقت را بگویید. برای به یاد آوردن، حقیقت، آسان‌ترین چیز است.
MELIKA
بازی‌کردن یعنی انجام کاری؛ بنابراین همیشه باید کار خاصی برای انجام‌دادن روی صحنه داشته‌باشید وگرنه بی‌درنگ از بازی‌کردن باز خواهید ایستاد.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
ارسطو شخصیت را حاصل جمع اعمال یک فرد تعریف کرده‌است و تعریف او برای تئاتر هم‌چنان صادق
کاربر ۷۴۱۹۱۸۶
بازیگر باید درک عمومی خود را به‌کار گیرد تا آنچه را بشناسد که در کنترل اوست یا آنچه را که خارج از کنترلش است.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
اگر رویدادی انتخاب کنید که دستیابی به آن شما را به‌کارکردن روی شخص دیگری وادارد، در تمام طول صحنه به شما زندگی خواهدبخشید.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
کار «مثل اینکه» آن است که شما را از مطالب خیالی صحنه و متن دور کند تا بتوانید مواردی مشابه و موازی آن بیابید؛ مواردی که قادرند به‌طور مستقیم در اختیار شما قرار گیرند و بنابراین به‌سادگی برایتان قابل عمل باشند.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
«فرضیهٔ دری که جیرجیر می‌کند» می‌نامیم. اگر رویدادتان این است که بدون اینکه دیگران متوجه شوند به داخل اتاقی بخزید ولی به هنگام بازکردن در، صدای جیرجیر آن بلند شود، مقابله با این صدا، مشکل اصلی شما در اجرای رویدادتان است. اگر صرفاً به این خاطر که حس می‌کنید وجود این صدا مناسب این صحنه نیست، آن را نشنیده بگیرید، تماشاگر بلافاصله متوجه می‌شود که حقیقت آن لحظه را ندیده گرفته‌اید.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
در هر لحظه‌ای از صحنه باید بر اساس رفتار بازیگر مقابلتان، بهترین راه را برای کامل‌کردن رویداد خود بیابید. انگیزش‌های آنی خود را نه سانسور کنید و نه دربارهٔ آن‌ها قضاوت کنید. به آنچه در درون شما می‌گذرد__ بدون نگرانی دربارهٔ اینکه آیا با صحنه مناسبت دارد یا نه__ عمل کنید.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
برای اینکه روی صحنه صادقانه زندگی کرده و رویداد خود را به‌طور مؤثر اجرا کنید، باید بیاموزید که هر لحظه را__ نه آن‌طور که دوست دارید اتفاق بیفتد، بلکه آن‌چنان که در عمل اتفاق می‌افتد__ با آغوش باز بپذیرید. آن‌قدر صبر نکنید که بازی‌کردن برایتان راحت شود.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
اگر توجه خود را به‌طور مداوم به جای اصلی متمرکز کنید، سرانجام توجه‌تان قدرت بیشتری پیدا می‌کند و کمتر منحرف می‌شود؛ هم‌چنین به الزامات مربوط به بازی روی صحنه عادت می‌کند. به‌خاطر داشته‌باشید که تمرکز مانند یک عضله است__ آموزش‌دادن آن تفاوتی با تمرین‌های سختی ندارد که یک ورزشکار برای تقویت عضلات خود انجام‌می‌دهد
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
حتی هیچ‌چیز نیز خودش چیزی است. اگر از این عذاب می‌کشید که بازیگر مقابل‌تان هیچ‌چیز به شما نمی‌دهد، همین حالت، زندگی این صحنه را تشکیل می‌دهد و باید بر طبق همین احساس ناراحتی و عذاب عمل کنید. کار شما ارزیابی چگونگی کار بازیگر مقابل‌تان نیست. همان‌طور که دربارهٔ خودتان نیز نباید چنین ارزیابی‌ای کنید. اگر خود را به‌تمامی وقف رویدادتان کنید، آنچه در چنین صحنه‌ای بر شما تأثیر می‌گذارد
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
تطابق‌های جسمی اگر نقشی به عهده دارید که لازمه‌اش صحبت‌کردن با لهجهٔ آلمانی است، ابتدا متن را برای شناخت رویدادها تحلیل می‌کنید و سپس لهجه را جداگانه یاد می‌گیرید. با استفاده از یک نوار خوب لهجه، آن‌قدر تمرین کنید تا لهجهٔ مدنظر به‌صورت طبیعت دوم شما درآید. برای کیفیت صدا نیز به همین شکل عمل می‌شود.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
تفاوت بین فعالیت‌های جسمانی با عوامل بیرونی این است که فعالیت جسمانی بخش مشخصی از کارهای انجام‌شدنی روی صحنه است که بازیگر، برای کمک به رویداد، آن را انتخاب می‌کند؛ در حالی که عامل بیرونی__ همان‌طور که گفتیم__ به داستان‌گویی یا روشن‌کردن جنبه‌ای از متن کمک می‌کند و عمدتاً به‌کارگردان و نویسنده مربوط می‌شود.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
۱. آیا این کار به‌طور مشخصی به انجام رویدادی کمک می‌کند که برای این صحنه انتخاب کرده‌اید؟ ۲. آیا با شرایط محیطی معین نمایش مغایرت دارد؟ (در اینجا درک عمومی خود را به‌کار گیرید: اگر نقش آتوس را در سه تفنگدار بازی می‌کنید، نمی‌توانید از تفنگ لیزری استفاده کنید.)
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
در تئاتر شخصیت توهمی است که به وسیلهٔ کلمات و شرایط محیطی خاصی که توسط نویسنده در اختیارمان گذاشته شده و هم‌چنین رویداد جسمانی بازیگر خلق می‌شود.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
هرگز نقشی را بدان‌گونه بازی نکنید که شخص دیگری بازی می‌کند. به‌خاطر داشته‌باشید که این شما هستید که روی صحنه‌اید نه اسطوره‌ای که شخصیت نامیده می‌شود. برای شما، شخصیت روی صفحات کاغذ و صرفاً به‌منظور تحلیل وجود دارد. اگر تحلیل را انجام داده و گفت‌وگوها را حفظ کرده‌اید، تعهد خود را نسبت به متن، به‌طور کامل انجام‌داده‌اید و در نتیجه آن شخصیتی که بازی می‌کنید پدیدار خواهدشد.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
۱. فروتنی، بنابراین وقتی کسی اشتباه شما را تصحیح می‌کند، نمی‌رنجید. ۲. سخاوت، بنابراین وقتی کسی اشتباه کند او را محکوم نمی‌کنید، بلکه می‌بخشید. ۳. رعایت دیگران، بنابراین وقتی کسی چیزی را باور دارد، اعتقاد او را تقبیح نمی‌کنید. ۴. درایت، بنابراین وقتی به چیزی اعتقاد دارید، محل مناسب، روش مناسب و زمان مناسب برای ارائهٔ اعتقاد خود را می‌دانید.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
البته در صورت نیاز، باید مؤدبانه از کارگردان سؤال کنید، اما او را به ستوه نیاورید و به‌خصوص در برابر جمع بازیگران، گستاخانه با او مخالفت نورزید. بازیگر باید بدون درنظرگرفتن توانایی کارگردانش به او احترام بگذارد. بی‌احترامی نتیجه‌اش هرج‌ومرج است، در حالی که تئاتر جایی است که به‌شدت به نظم احتیاج دارد. فقط زمانی ممکن است با کارگردان اختلاف نظر به وجود بیاید که آنچه او از شما می‌خواهد که انجام دهید، مانع انجام رویدادتان بشود؛ یا با کار شما به‌عنوان یک بازیگر بی‌ارتباط باشد، یا بی‌جهت آزاردهنده و تحقیرآمیز باشد.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
جدل‌های عقیدتی را برای کافه بگذارید. تمرین، میدان جنگ نیست بلکه محل رشدو نمو است. با دیگر همکاران بازیگرتان نیز، چون با کارگردان، با مهربانی و تواضع رفتار کنید. اگر بازیگری توصیه‌ای دارد، تمامی آن را بشنوید، چراکه او نیز به‌یقین منطق خود را دارد و ممکن است درک آن برایتان مفید باشد.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
اگر لازم است در صحنه‌ای موی یک بازیگر را بکشید، واقعاً چنین کاری را نکنید؛ هدف ایجاد درد نیست بلکه ایجاد توهم درد است. همیشه روی صحنه راه مناسبی برای اجرای زدوخورد وجود دارد. مصدوم‌کردن واقعی بازیگر دیگر، مناسب تئاتر و درام نیست و باعث می‌شود که بازیگری که آسیب دیده اعتماد خود را به بازیگری ازدست‌بدهد
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
بازیگرانی که زندگی حسی نمایش را با خود به خارج از صحنه و به داخل زندگی شخصی خود می‌برند نه‌فقط اشتباه می‌کنند بلکه احمق‌اند، زیرا اجازه‌داده‌اند که موقعیتی فرضی به حریم زندگی واقعی‌شان تجاوز کند. «کفش‌هایتان را جلو درِ تئاتر پاک کنید.» آنچه در داخل تئاتر است در پشت سر خود رها کنید و با عشق، به زندگی خارج از تئاتر بپردازید. به‌طور خلاصه، پس از پایان نمایش خود را از تجربه‌ای که روی صحنه داشته‌اید جدا کنید. برعکس، وقتی که برای تمرین یا اجرا به تئاتر قدم می‌گذارید، مسائل دنیای بیرونی را با خود به همراه نیاورید.
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
کارگردان آنچه را که انجام می‌دهید دوست ندارد و می‌گوید: «محکم‌تر باش.» بنابراین رویداد و «مثل اینکهٔ خود را به شکل زیر تغییر دهید: ۲. وادارکردن یک دوست که دل به دریا بزند. ۳. مثل این است که می‌خواهم خواهرم مری را متقاعد کنم که به دانشکده بازگردد. ب) ۱. شخص‌بازی از آقای سنتانا تقاضای کار می‌کند. ۲. رویداد این است: «می‌خواهم شخص مهم و پرنفوذی را متقاعد کنم که مرا استخدام کند.» ۳. مثل این است که به مغازهٔ ساندویچ‌فروشی گلداستین بروم و بپرسم که آیا به‌کارگر احتیاج دارند؟
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹
۱. شخص‌بازی در عمل چه کاری انجام می‌دهد؟ ۲. در این صحنه رویداد اصلی از میان آنچه شخص‌بازی انجام می‌دهد، چیست؟ ۳. این رویداد برای من مثل چیست؟ مثل این است که…
کاربر ۲۸۲۷۴۲۹

حجم

۹۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۷۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۹۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۷۴

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان