بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فلسفه‌ای برای زندگی | طاقچه
۴٫۲
(۱۳۸)
اگر هدفمان این باشد که حتما مسابقه تنیس را ببریم، با این کار بخت برنده‌شدنمان را بیشتر نمی‌کنیم. در واقع، ممکن است بالعکس بختمان کمتر هم شود: اگر در همان آغاز مسابقه حس کنیم داریم بازی را می‌بازیم، ممکن است مضطرب و عصبی شویم و این اضطراب بر ادامه بازیمان تأثیر منفی بگذارد و احتمال برنده‌شدنمان را کمتر کند. به‌علاوه، اگر هدفمان صرفا برنده‌شدن در مسابقه باشد، احتمال اینکه نتیجه بازی ناراحتمان کند بیشتر می‌شود. اما اگر هدفمان این باشد که بهترین بازی ممکنمان را انجام دهیم، شانس برنده‌شدنمان را کمتر نمی‌کنیم، بلکه با این کار احتمال ناراحت شدن از نتیجه مسابقه را کم کرده‌ایم.
ابوذر
در حقیقت، وقتی صبح‌ها از خواب بیدار می‌شویم، به جای تنبلانه غلت‌زدن در رختخواب، باید به خودمان بگوییم: بلند شو و به وظیفه‌ات در مقام یک انسان عمل کن؛ به دنبال انجام کاری برو که برایش خلق شده‌ای.
مهدی
«در آغاز هر روز با خودت بگو: امروز با مزاحمت، بی‌احترامی، قدرنشناسی، خیانت، کینه‌توزی و خودخواهی دیگران روبرو می‌شوم و همه اینها ریشه در جهل آدم‌ها نسبت به خوب و بد دارد.»
صدرا
این گفته اپیکتتوس که: «بعضی چیزها در حوزه اختیار ما هستند و برخی چیزها از این قلمرو خارجند. و اگر اندکی ذکاوت داشته باشیم انرژی‌مان را صرف اموری می‌کنیم که در اختیار ما هستند.»
mandana sadeghi
دیگران حتی وقتی که کاری به کارمان ندارند هم می‌توانند آرامشمان را به هم بزنند.
مهدی
«هیچ‌کس نمی‌تواند به تو آسیبی برساند مگر اینکه خودت بخواهی؛ فقط زمانی آزرده می‌شوی که به خودت اجازه آزرده شدن بدهی.»
Sepideh
اگر زمانی در دلت نسبت به کسی احساس عصبانیت و نفرت کردی و خواستی تلافی کنی، یکی از بهترین راه‌های تلافی‌کردن این است که سعی کنی مثل او نباشی.
Mr.Cat
به گفته سنکا «آب، خورش و تکه‌نانی از جو»، برنامه غذایی چندان دلپذیری نیست، اما بالاترین لذّت این است که کسی بتواند از یک چنین غذایی لذّت ببرد.
Elahe
دو پدر را در نظر بگیرید. یکی توصیه اپیکتتوس را جدی می‌گیرد و مرتبا به میرا بودن فرزندش فکر می‌کند و دیگری از فکر کردن به چنین تصورات غم‌انگیزی پرهیز می‌کند. در عوض خیال می‌کند که فرزندش بیش از خود او عمر خواهد کرد و همیشه برای لذت بردن از حضورش فرصت باقی‌ست. پدر اولی یقینا از پدر دومی مهربان‌تر و دلسوزتر خواهد بود. وقتی سر صبح دخترش را می‌بیند خوشحال می‌شود که او هنوز هم در زندگی‌اش هست. در طول روز هم از هر فرصتی استفاده می‌کند تا با دخترش ارتباط برقرار کند. بالعکس، بعید است پدر دومی وقتی سر صبح فرزندش را می‌بیند چندان به وجد بیاید.
ابوذر
توصیه به اینکه برای همدردی با دوستی که غصه‌دار است خودمان هم واقعا غصه بخوریم، همانقدر احمقانه است که برای کمک‌کردن به کسی که مسموم شده، خودمان هم سم بخوریم یا برای کمک به کسی که سرما خورده، عمدا کاری کنیم که از او سرماخوردگی بگیریم. اندوه یک حس منفی است که باید تا جایی که می‌توانیم از آن بپرهیزیم.
Elahe
«در آغاز هر روز با خودت بگو: امروز با مزاحمت، بی‌احترامی، قدرنشناسی، خیانت، کینه‌توزی و خودخواهی دیگران روبرو می‌شوم و همه اینها ریشه در جهل آدم‌ها نسبت به خوب و بد دارد.»
sobhanesi
چیزی که رواقیون متوجهش شده‌اند این است که قدرت اراده هم مثل قدرت ماهیچه‌های انسان است: هرچه بیشتر از عضلاتتان استفاده کنید، قوی‌تر می‌شوند، و به همین ترتیب هرچه بیشتر اراده‌تان را به کار ببندید، اراده‌تان نیرومندتر می‌شود.
Elahe
به عقیده رواقیون، انسان باید از هر چیز خوبی که زندگی پیش پایش می‌گذارد مانند دوستی و ثروت بهره ببرد ولی به این شرط که دلبسته آنها نشود. در واقع، رواقیون معتقد بودند ما انسان‌ها باید هر چند وقت یک‌بار از لذت‌های زندگی دست بکشیم، لختی درنگ کنیم و زمانی را صرف تأمل درباره فقدان همه این چیزهای لذت‌بخش کنیم.
Elahe
اپیکور عقیده داشت «فیلسوفی که رنجی از انسانی نمی‌زداید، هرچه می‌گوید مهمل است. دارویی که درمان نکند به هیچ دردی نمی‌خورد، به همین قیاس فلسفه‌ای هم که رنجی از روان آدمی نکاهد به هیچ کاری نمی‌آید.»
مهدی
زمانی که از او پرسیدند از فلسفه چه آموختی؟ پاسخ داد: یاد گرفتم برای هر سرنوشتی آماده باشم.
صبا بانو:)
آدم‌های امروزی باور دارند که زندگی معنادار و رضایت‌بخش تنها در صورتی به دست می‌آید که به قدر کافی خرید کرده باشند. برای همین به جای داشتن فلسفه‌ای برای زندگی، تمام اوقاتشان را صرف کار می‌کنند تا بتوانند آخرین کالاهای مد روز را بخرند.
مهدی
«رستگار کسی است که خوب می‌میرد نه آنکه زیاد عمر می‌کند
Ahmad
«مطابق طبیعت رفتار کن.»
serenay3-3
ما آدمیان اسیر خاکیم و در طول عمر میزانی از اندوه و ترس، اضطراب، خشم، کینه و احساسات حقارت و حسد را ناگزیر تجربه می‌کنیم. در نتیجه رواقیون به دنبال حذف کامل اندوه از زندگی نبودند، بلکه تلاش می‌کردند تا آن را به کمترین مقدار ممکن برسانند.
serenay3-3
مهم‌ترین خطری که در تعامل با آدم‌های مزاحم تهدیدمان می‌کند این است که آنها در دل ما نفرت ایجاد کنند. نفرتی که آسیبش به خودِ ما می‌رسد. در نتیجه، باید کاری کنیم که نگذاریم دیگران حس خیرخواهی و محبت ما را نسبت به خودشان از بین ببرند.
مهدی
کسی نیست که نخواهد از میزان احساسات منفی هرروزه‌اش بکاهد.
sobhanesi
یک رواقی معتقد وقتی روزش را شروع می‌کند، سه‌گانه کنترل را کاملاً در نظر دارد و امور زندگی‌اش را به سه دسته تقسیم می‌کند: آنهایی که به طور کامل در اختیارش هستند، آنهایی که به‌کلّی از دایره اختیار و کنترل او خارجند و اموری که تا حدی ولی نه به‌طور کامل در اختیارش هستند.
Elham
وقتی کسی سعی می‌کند به فرزانه‌ای آسیب بزند، آن فرزانه از این اتفاق استقبال هم می‌کند چون مطمئن است این زخم‌ها آنقدر قوی نیستند که آسیبی به او بزنند اما می‌توانند به او کمک کنند: «... چرا از ناملایمات روزگار و بدی کردن آدم‌ها ابا داشته باشیم وقتی می‌دانیم این زخم‌ها برای ما مفیدند و می‌توانیم در برابر این ضربه‌ها و سختی‌ها خودمان را بیازماییم و فضیلت‌هایمان را به آزمون بگذاریم.»
Ahmad
اپیکتتوس توصیه می‌کند در تنهایی‌مان «یک شخصیت و الگوی مشخص» برای خودمان بسازیم. بعد وقتی وارد رابطه با دیگران شدیم، به چیزی که هستیم پایبند باشیم.
مهدی
رواقیون می‌گویند علاوه بر تحمل سختی خودخواسته، باید گاهی هم از فرصت‌های لذّت بردن چشم‌پوشی کنیم؛ زیرا لذت سویه تاریکی هم دارد. در واقع سنکا هشدار می‌دهد که رفتن به دنبال لذّت مثل تعقیب‌کردن حیوانی درّنده است: اگر به دستش بیاوریم ممکن است تکه و پاره‌مان کند. یا به تعبیری دیگر، لذّت‌های شدید وقتی به شکار ما درمی‌آیند، شکارچی ما می‌شوند، یعنی هرچه لذّت‌های بیشتری کسب کنیم اسیرتر می‌شویم و «باید به اربابان بیشتری خدمت کنیم.»
هما
همین‌طور که بچه‌ها بزرگتر می‌شوند، دلزده‌تر و بی‌حوصله‌تر می‌شوند. تا رسیدن به نوجوانی احتمالاً دیگر به همه چیز و همه کس عادت کرده‌اند. و آن وقت شروع می‌کنند به غر زدن درباره زندگی، خانه، پدر و مادر و خواهر و برادرهایشان. و متأسفانه، اغلب اوقات، این بچه‌ها به بزرگترهایی تبدیل می‌شوند که نه فقط توان لذّت‌بردن از دنیا را به‌کلّی از دست داده‌اند بلکه به این ناتوانی افتخار هم می‌کنند.
Anahid
اغلب ادیان بعد از اینکه مسیر کمال اخلاقی و راه ورود به بهشت را به مؤمنان نشان دادند، تصمیم‌گیری در این مورد را که چه چیزهایی در زندگی ارزش دنبال کردن دارند به عهده خود افراد بگذارند
صدرا
این گفته اپیکتتوس که: «بعضی چیزها در حوزه اختیار ما هستند و برخی چیزها از این قلمرو خارجند. و اگر اندکی ذکاوت داشته باشیم انرژی‌مان را صرف اموری می‌کنیم که در اختیار ما هستند.»
Elahe
«هنرِ زندگی بیش از آنکه به رقص شباهت داشته باشد، شبیه کشتی گرفتن است.
hasan behjoo
ادیان اگر هم به این موضوع پرداخته باشند که چه چیزهایی در زندگی ارزش دنبال کردن دارند یا ندارند و توصیه‌هایی هم در این باره کرده باشند، معمولاً این توصیه‌ها را چنان محتاطانه مطرح می‌کنند که مؤمنان آنها را در حکم سلسه‌ای از پیشنهادات و امور مستحب تلقی می‌کنند و نه «دستوراتی» درباره چگونه زیستن. و به همین دلیل هم معمولاً این توصیه‌ها را نادیده می‌گیرند. شاید به همین دلیل باشد که پیروان ادیان مختلف با وجود اختلاف عقاید دینی، در نهایت همگی به یک فلسفه دم‌دستی مشترک برای زندگی می‌رسند؛ یعنی شکلی از لذت‌گرایی آگاهانه. در نتیجه با اینکه مسیحیان لوتری، باپتیست‌ها، یهودیان، مورمون‌ها و کاتولیک‌ها با هم اختلاف عقیده دارند ولی بیرون از کلیسا یا کنیسه عمیقا شبیه هم هستند، به کارهای مشترکی اشتغال دارند، جاه‌طلبی‌ها و آرزوهای شغلی یکسانی دارند، در خانه‌هایی شبیه هم و با اسباب و اثاثیه‌ای همانند زندگی می‌کنند و همه به یک اندازه به مُد روز جامعه علاقه نشان می‌دهند.
صدرا

حجم

۳۳۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۸۷ صفحه

حجم

۳۳۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۸۷ صفحه

قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
تومان