«با زمان چه میکنیم؟... زمان، ابهام بزرگ شرایط انسانی.» میرچا الیاده.
arman eghbali
اما سریعاً متوجه شد اینکه خیلی سریع در ذهنش به مردمی که دور و اطرافش بودند پاسخ داد، مسخره و تحقیرآمیز بود.
arman eghbali
فیلم، جوانی بدون جوانی، تمهای این لحظه از زندگی من میبودند، چیزی که پیشنیاز دلیل وجودی یک فیلم میباشد، که آن بالاترین شکل سینما است.
arman eghbali
دومینیک گفت: «به عبارتی، داستان دوباره از ابتدا شروع شده. دارم خواب میبینم، و وقتی که بیدار بشم، بهنظر خواهد رسید که در واقع شروع به خواب دیدن کردم! مثل داستان چانگ تسه و پروانه.»
arman eghbali
از طرفی انسانها - تمام انسانها! - خواهان زندگی طولانی هستن، در صورت امکان زندگی بیش از صد سال؛ اما در بیشتر موارد، به محض رسیدن به سن شصت یا شصتوپنج سال و بازنشسته شدن و آزادی یافتن برای انجام هر کاری که خواهان انجامش هستن، کسل میشن. متوجه میشن با وقت آزادی که دارن هیچ کاری نمیتونن انجام بدن. و از طرفی دیگه، هرقدر که یه انسان پیرتر میشه، ریتم درونیش هم تندتر میشه، بنابراین اون انسانهایی که - تعداد خیلی کمی از انسانها - میدونن با وقت آزادشون چیکار کنن، موفق نمیشن کارهای مهمی انجام بدن
Mohammad Jamshidpour