جملات زیبای کتاب زنده میری | طاقچه
تصویر جلد کتاب زنده میری

بریده‌هایی از کتاب زنده میری

انتشارات:نشر قطره
دسته‌بندی:
امتیاز
۵.۰از ۱ رأی
۵٫۰
(۱)
برخی ای ماه برون تاب از ابر شمع این‌سوتر گیر تا شماری گیریم: «که شهیدان که‌اند این همه خونین‌کفنان؟»
Tuberosa
بسان دانه‌ای در خاک می‌جویم حیات از مرگ بهار جلوه‌ات آخر گریبان می‌زند چاکم
Tuberosa
وقتی که بیم آسمان آشوب و مه‌بانگ آرام جانم می‌شود، یعنی خدا هست بانگ جرس می‌آید از آن دوردستان دیگر مسلم می‌شود، یعنی خدا هست گهگاه طبعی از تجلی بار گیرد مانند مریم می‌شود، یعنی خدا هست
Tuberosa
مکن خیالِ گرانجان من که می‌ترسم خطور هم به چنان خاطری گران آید
Tuberosa
ما گریزان در حال زیستنیم گویی از آتش پیراهن داریم زندگی را مثل ذرت نجویده می‌بلعیم مرگ هم ما را، نجویده می‌بلعد غزل حافظ مستانه به من یک شب گفت مرگ مانند زمان از هنر می‌ترسد.
Tuberosa
نعلین زمان ز پایم افتاد بی‌مرزی و بی‌زمانی آمد تا وادی سایه سارِ حیرت کوچیدم و بیکرانی آمد از سایه به ذات راه بردم بی‌نامی و بی‌نشانی آمد
Tuberosa
از زبان‌آوری چشمت دانستم راز، بی‌حرف توان گفت به‌آسانی
Tuberosa
زمینگیرم بسان ریشه اما در غم برگم فراوان برگ غم می‌روید از هر شاخ ادراکم
Tuberosa
فلاخن شد مرا اندوه عشقی آسمان آشوب که خواهد لاجرم افکند زآنسوتر از افلاکم
Tuberosa

حجم

۱۹۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۱۹۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۱۰۷,۰۰۰
۳۲,۱۰۰
۷۰%
تومان