بریدههایی از کتاب پارسای پارسی
۴٫۳
(۶)
«زهد» به معنای حرام ساختن نعمتهای الهی بر خود نیست. زهد به معنای عدم دلبستگی به امور مادی است
Zahra sadat
از جملات قصار سلمان فارسی
«از شش چیز در شگفتم: سه چیز آن مرا میخنداند و سه چیز دیگر به گریهام میاندازد. آن سه چیز که مرا به گریه میاندازد: جدایی از دوستان محمّد (ص) ، هراس و وحشت قیامت و ایستادن در پیشگاه خدای عزّوجلّ است. و امّا آن سه چیزی که مرا به خنده وا میدارد: یکی کسی است که در پی دنیاست، حال آنکه مرگ در پی اوست. دیگری کسی که در غفلت به سر میبرد، حال آنکه از او غافل نیستند؛ یعنی خداوند ناظر اعمال اوست و سومی کسی که دهانش به خنده باز میشود، در صورتی که نمیداند آیا خداوند از او خشنود است یا ناخشنود»
حسینی
نام سلمان، پیش از اسلام آوردنش روزبه بود. پس از پذیرش اسلام، پیامبر او را سلمان نامید. کنیه او را نیز «ابوعبدالله» و «سلمان الخیر» نامیدند.
Mithrandir
آن بزرگوار پیوسته این سخن رسول خدا را برای مردم تکرار میکرد: «همانا علی (ع) دری است که خداوند گشوده است. هر کس در آن وارد شود، مؤمن است و هر کس که از آن خارج گردد، کافر است.»
Zahra sadat
سلمان گفت: در ماه سه روز روزه میگیرم و خداوند فرموده است: «هر کس عمل نیکی انجام دهد پاداش ده برابر دارد. از طرف دیگر، روز آخر شعبان را روزه گرفته و آن را به روزه ماه رمضان متصل میکنم و هر که چنین کند، پاداش روزه همیشه را دارد. از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: هر کس با طهارت بخوابد، در ثواب، چنان است که تمام شب را عبادت کرده باشد. امّا ختم قرآن، رسول خدا (ص) فرمود: هر کس یک بار سوره «قل هوالله» را بخواند، پاداش یک سوم قرآن را دارد و هر که دو بار بخواند، دو ثلث قرآن را خوانده است و هر که سه بار بخواند، گویا قرآن را ختم کرده است.
و نیز حضرت فرمود: یا علی، هر کس تو را با زبان دوستبدارد یک سوم ایمانش کامل شده، هر که با دل و زبان دوستت بدارد، دو ثلث ایمان او کامل شده؛ و هر که با دل و زبانش دوستتبدارد و با دست هم یاریات کند، تمام ایمان را به دست آورده است»
Zahra sadat
او به سوی آخرین فرستاده خدا هدایت شد و وقتی رسول خدا (ص) را دید، مرگش فرا رسید. آری، روزبه مُرد و از خاکسترش سلمان، زاده شد؛ «یُحیِی الْحَیّ مِنَ الْمَیِّتِ.»
Mithrandir
سلمان، حدود بیست سال استاندار مدائن بود و پیش از او، مدتی حذیفه بن یمان، حاکم مدائن بود و در زمانی که استاندار مدائن نبود، چندی با سکونت در آن شهر، به تبلیغ و ترویج اسلام میپرداخت.
Mithrandir
سلمان با ابوذر غفاری پیمان برادری بست.
Mithrandir
او در سنین بسیار پیری با بیش از دویست سال سن از دنیا رفت و قبر او در مداین است (۳۲ کیلومتری بغداد و حدود ۲۰۰ متر مانده به طاق کسری)
Mithrandir
پارسای پارسی
آنچه را که در این کتاب میخوانید آشنایی با شخصیتی برجسته، نستوه، کارآمد، بزرگوار، پژوهشگر و متدینی راستین است که به حق دین اسلام را آزموده، مطالعه کرده و با معرفت و شناخت برگزیده است.
او زرتشتی و مسیحی بوده و از دین مانی و مزدک نیز آگاهی کامل داشته است؛ امّا همیشه در پی دینی فراتر از آن بوده و قبل از اسلام نیز خداپرست بوده و سابقهی بت پرستی در شناسهی او وجود ندارد.
از اولین کسانی بود که به دین اسلام گروید؛ و از ارکان دین مبین اسلام بوده و هست و تا آنجا پیش رفت که رسول گرامی اسلام (ص) درباره او فرموده است «سلمان منا اهل البیت»
Mithrandir
جابر نقل میکند که رسول خدا (ص) فرمود:
«همانا اشتیاق بهشت به سلمان بیش از اشتیاق سلمان به بهشت است
|قافیه باران|
به پیامبر (ص) عرض کردند: ای رسول خدا! این قوم چه کسانی هستند که اگر ما پشت به دین کنیم، خدای تعالی آنان را به جای ما قرار میدهد؟ رسول خدا (ص) دست به شانهی سلمان زد و فرمود: این و قوم این مرد هستند.
|قافیه باران|
اسلام که از مطهِّرات است، او را بسان آب، زلال و پاک کرد.
Mithrandir
روز خندق، انصار میگفتند: سلمان از ماست. مهاجران میگفتند: نه، سلمان از ماست، پیامبر آنان را صدا زد و فرمود: سلمان از ما اهل بیت است! راستی او به این شرافت سزاوار بود.
|قافیه باران|
مرقد شریف حضرت سلمان (س) :
در مدائن، در پنج فرسخی بغداد، نزدیک تاق کسری قرار دارد.
Zahra sadat
طبق وصیت او برای مراسم تدفین او حضرت علی (ع) و قنبر آمدند و سلمان را غسل و کفن کردند و حضرت این شعر را بر کفن او نوشت:
و فدت علی الکریم بغیر زاد
من الحسنات و القلب السلیم
و حمل الزاد اقبح کل شیء
اذا کان الوفود علی الکریم
بدون ره توشهای از نیکیها و قلب سلیم به درگاه خدای کریم وارد شدم و اگر قرار باشد که آدمی به محضر شخص بزرگواری وارد شود بر داشتن توشهی راه زشتترین چیزهاست
Zahra sadat
از شش چیز در شگفتم: سه چیز آن مرا میخنداند و سه چیز دیگر به گریهام میاندازد. آن سه چیز که مرا به گریه میاندازد: جدایی از دوستان محمّد (ص) ، هراس و وحشت قیامت و ایستادن در پیشگاه خدای عزّوجلّ است. و امّا آن سه چیزی که مرا به خنده وا میدارد: یکی کسی است که در پی دنیاست، حال آنکه مرگ در پی اوست. دیگری کسی که در غفلت به سر میبرد، حال آنکه از او غافل نیستند؛ یعنی خداوند ناظر اعمال اوست و سومی کسی که دهانش به خنده باز میشود، در صورتی که نمیداند آیا خداوند از او خشنود است یا ناخشنود
علیرضا
حجم
۸۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۸۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۱۸,۰۰۰
تومان