بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فقط یک داستان | طاقچه
تصویر جلد کتاب فقط یک داستان

بریده‌هایی از کتاب فقط یک داستان

نویسنده:جولین بارنز
مترجم:سهیل سمی
انتشارات:نشر نو
امتیاز:
۴.۰از ۳۳ رأی
۴٫۰
(۳۳)
ترجیح می‌دهید نصیبتان عشقِ بیشتر و رنجِ بیشتر باشد یا عشق کمتر و رنج کمتر؟ به نظرم، درنهایت، تنها سؤال واقعی همین است.
matbuat
کیست که تعیینِ شدتِ عشقش دستِ خودش باشد؟ اگر دستِ خودش باشد، احساسش دیگر عشق نیست.
_SOMEONE_
حوادث بی‌شماری هست که آن‌ها را به داستان‌های بی‌شمار تبدیل می‌کنیم. اما فقط یکی از آنها مهم است، درنهایت فقط یک داستان هست که ارزش روایت دارد.
Shirin Rassam
خوشبخت‌ترین مردم روی زمین دانمارکی‌ها هستند. نه به‌دلیل دل خجسته‌شان، بلکه به واسطهٔ محدودیت دامنهٔ امیدهای بیان‌شده‌شان. آن‌ها به‌جای آن که دنبال رسیدن به ستاره‌ها و ماه‌ها باشند، به فکر رسیدن به تیر چراغ‌برق بعدی بودند، و با رسیدن به آن واقعآ دلشان شاد می‌شد و ازاین‌رو، خوشبخت‌تر بودند.
Mo0onet
آشکارا کسِل بودم و بی‌حوصلگی‌ام را هم از اهل خانه پنهان نمی‌کردم.
rzvmn
ارتباط خوب بهتر از ارتباط بد است. ارتباط بد بهتر از ارتباط نداشتن است، البته در بعضی موارد ارتباط نداشتن از ارتباط بد بهتر است. ارتباط با خود بهتر از ارتباط نداشتن است، جز مواردی که ارتباط نداشتن از ارتباط با خود بهتر باشد. ارتباط مغمومانه همیشه به‌مراتب بدتر از ارتباط خوب، ارتباط بد، ارتباط با خود و ارتباط نداشتن است. ارتباط مغمومانه غمگنانه‌ترین نوع ارتباط است.
Mo0onet
درک این که عشق، حتی پرسوزوگدازترین و صادقانه‌ترین عشق، حتی با شروع درست، ممکن است دلمه ببندد و به ترکیبی از خشم و ترحم بدل شود.
Mo0onet
همهٔ ما فقط دنبال یه جای امن‌ایم. و اگه پیداش نکنیم باید یاد بگیریم چطور زمان رو بگذرونیم.»
siavash fouladi
شگفتا که وقتی جوانید، هیچ دِینی به آینده ندارید. اما پیر که می‌شوید، به گذشته مدیون می‌شوید. به چیزی مدیون می‌شوید که دیگر به‌هیچ‌وجه توان تغییردادنش را ندارید.
کتاب ناب
گاهی یه زن و شوهرو می‌بینی که کنار هم تا حدّ مرگ دلزده و بی‌حوصله شدن و نمی‌تونی تصور کنی که با هم نقطهٔ اشتراکی هم داشته باشن، یا نمی‌فهمی که چرا بازم دارن با هم زندگی می‌کنن. اما مسئله فقط عادت یا آسودگی خاطر یا عرف و رسم و رسوم یا چیزی تو این مایه‌ها نیست. دلیلش اینه که یه زمانی با هم یه داستان عاشقانه داشتن.
پویا پانا
حافظه همه‌چیز را برحسب خواسته‌های کسی که گذشته را به‌یاد می‌آورد مرتب و غربال می‌کند
Mo0onet
یادم نیست برای چند روز زندگی بی‌دروغ چه دروغ‌هایی به هم بافتیم.
rzvmn
زندگی یک بُرش مقطعی‌ست، حافظه شکافی‌ست از روی رگه، و حافظه این خط برش را تا به انتها درمی‌نوردد.
Mo0onet
ترجیح می‌دهید نصیبتان عشقِ بیشتر و رنجِ بیشتر باشد یا عشق کمتر و رنج کمتر؟ به نظرم، درنهایت، تنها سؤال واقعی همین است.
MhmD
و عشقِ اول همیشه در قالب نفس‌گیر روایتِ اولِ شخص اتفاق می‌افتد. غیر از این چطور ممکن است؟ و درعین‌حال، در قالبِ نفس‌گیرِ زمانِ حال. طول می‌کشد تا بفهمیم که روایت‌هایی از دیدگاه اشخاص دیگر هم وجود دارد، و همین‌طور با زمان‌های دیگر.
hou.hou
شگفتا که وقتی جوانید، هیچ دِینی به آینده ندارید. اما پیر که می‌شوید، به گذشته مدیون می‌شوید. به چیزی مدیون می‌شوید که دیگر به‌هیچ‌وجه توان تغییردادنش را ندارید.
solshima
او مبتلا به بیماری‌ای اخلاقی‌ست، و به همین دلیل است که بیمارستان‌ها و دکترها نمی‌توانند دردش را علاج کنند. آن‌ها نمی‌توانند شخصیت معیوب و ناقص کسی را که متعلق به نسلی خسته و ازرمق‌افتاده است درست کنند.
پویا پانا
حقیقت مهربون نیست. وقتی زندگی بهت فشار بیاره، خودت خیلی زود اینو می‌فهمی.»
کتاب ناب
عشق یه‌جور خصلت کشسانی داره. نشتی نداره. مدام به محتویات ظرفش اضافه میشه. چیزی ازت کم نمی‌کنه.
siavash fouladi
بیشترِ ما فقط یک داستان تعریفی داریم. منظورم این نیست که در زندگی فقط یک اتفاق برایمان پیش می‌آید. حوادث بی‌شماری هست که آن‌ها را به داستان‌های بی‌شمار تبدیل می‌کنیم. اما فقط یکی از آنها مهم است، درنهایت فقط یک داستان هست که ارزش روایت دارد. داستان من این است.
niloufar.dh
در مدرسه و دانشگاه درس خوانده‌ام، اما در عالم واقعیت، چیزی بارم نیست.
rzvmn
بعضی از ما تو زندگی به جایی می‌رسیم که متوجه میشیم هیچی اهمیت نداره. هیچ چیزی نیست که قدر تُفِ سگ بیرزه.
پویا پانا
غمِ زندگی. این هم چیستان دیگری بود که او هرازگاه به آن فکر می‌کرد. کدام‌یک تعریف درست یا درست‌تر بود: «زندگی زیبا، اما غم‌انگیز است»، یا «زندگی غم‌انگیز، اما زیباست»؟ مسلمآ یکی از این دو درست بود، اما او هیچ‌وقت نتوانست در مورد یکی از آن‌ها به نتیجهٔ قطعی برسد.
MhmD
یاد تبلیغی بهداشتی افتاد، مربوط به همان دوره‌ای که دولت با اکراه تمام به وجود ایدز اقرار کرده بود. آن تبلیغ دو نسخه داشت که انگار پُل آن‌ها را به‌یاد می‌آورد: در متن تبلیغ آمده بود که هربار که با آدمی جدید همبستر می‌شوید، با همهٔ کسانی که او قبلا با آن‌ها همبستر شده همبستر می‌شوید. دولت در مورد بیماری‌ای که با ارتباط جنسی منتقل می‌شود حرف زده بود. اما این در مورد کلمات هم صادق بود، خود آن‌ها هم ممکن بود با ارتباط جنسی منتقل شوند.
hou.hou
همهٔ ما فقط دنبال یه جای امن‌ایم. و اگه پیداش نکنیم باید یاد بگیریم چطور زمان رو بگذرونیم.»
کتاب ناب
عشق یه‌جور خصلت کشسانی داره. نشتی نداره. مدام به محتویات ظرفش اضافه میشه. چیزی ازت کم نمی‌کنه.
کتاب ناب
بابت پول چیکار می‌کنی؟» جواب دادم: «به پول اهمیتی نمیدم.» «دلیلش اینه که هیچ‌وقت مجبور نشدی بهش اهمیت بدی.»
کتاب ناب
ترجیح می‌دهید نصیبتان عشقِ بیشتر و رنجِ بیشتر باشد یا عشق کمتر و رنج کمتر؟ به نظرم، درنهایت، تنها سؤال واقعی همین است.
sheloo
فقط حسی مشترک بود که باعث می‌شد کمی بیشتر خودم باشم، و او نیز کمی بیشتر خودش.
rzvmn
با عجز و نالهٔ بچه‌های هشت‌ساله گفتم: «میشه لطفآ الآن دو لقمه غذا بخورم، مامانی؟» خب، اگر قرار بود با من عین بچه‌ها رفتار کنند...
rzvmn

حجم

۲۴۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

حجم

۲۴۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

قیمت:
۱۰۳,۰۰۰
۷۲,۱۰۰
۳۰%
تومان