بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بانک‌ تهیدستان؛ وام‌های کوچک، ابزار مبارزه با فقر جهانی | طاقچه
تصویر جلد کتاب بانک‌ تهیدستان؛ وام‌های کوچک، ابزار مبارزه با فقر جهانی

بریده‌هایی از کتاب بانک‌ تهیدستان؛ وام‌های کوچک، ابزار مبارزه با فقر جهانی

۴٫۶
(۱۲)
فقر توسط خود فقیران ایجاد نمی‌شود. ساختار جامعه و سیاست‌های درپیش‌گرفته‌شده توسط جامعه است که فقر را به وجود می‌آورد.
Artemis
بدون در نظر گرفتن بعد انسانی، علم اقتصاد به سختی و خشکی یک سنگ است.
محمود
در رختخواب به محض این‌که سرم به بالش می‌رسید، خواب به سراغم می‌آمد؛ اما این بار از خواب خبری نبود. از خودم خجالت می‌کشیدم که به‌عنوان بخشی از این جامعه هستم ولی نمی‌دانستم که ۲۷ دلار می‌تواند زندگی ۴۲ فرد ماهر را متحول کند
mohammad hadi nosrati
هنگامی که از جلسات مراکز، نه تنها در بنگلادش بلکه در سراسر جهان و کشورهایی مانند مالزی، فیلیپین، آفریقای جنوبی و ایالات‌متحده دیدار می‌کنم، به این نکته پی می‌برم که وقتی به بشر شانسی داده شود، او چقدر می‌تواند از خود خلاقیت نشان دهد.
Artemis
تکنولوژی، یکی از پیش‌نیازهای اساسیِ افزایش بهره‌وری است، اما باید به‌گونه‌ای هدایت شود که این افزایش تولید، تنها در اختیار اغنیا قرار نگیرد.
Artemis
در بنگلادش، ثروتمندترین وام‌گیرندگان نیز به پس ندادن وام‌های خود عادت کرده‌اند. من از تلاش‌های بیهوده‌ای که به نام "بانکداری " در حال ادامه یافتن است متعجب می‌شوم. پس‌اندازهای جامعه از طریق سیستم بانکداری در بانک‌های دولتی و خصوصی به افرادی می‌رسد که هیچ‌گاه این پول را پس نخواهند داد.
محسن
البته وام خرد، یک داروی معجزه‌کننده نیست که فقر را در یک چشم‌برهم‌زدن از بین برَد. ولی می‌تواند فقر بسیاری از مردم را پایان بخشد و برای برخی دیگر نیز از شدت آن بکاهد. من معتقدم که برنامهٔ وام خرد، البته به همراه برنامه‌های نوآورانهٔ دیگری که بتوانند پتانسیل بالقوهٔ مردم را آزاد کنند، ابزارهایی ضروری برای ساختن دنیایی عاری از فقرند.
محمود
اما از نظر من، یکی از معایب نظام بازار این است که بازار، همواره همه‌چیزها را به سمت قدرتمندان سوق می‌دهد درحالی‌که فقیران نیز باید قادر باشند از مزایای این سیستم منتفع شوند و بهره خود را از آن افزایش دهند.
محمود
من از تلاش‌های بیهوده‌ای که به نام "بانکداری " در حال ادامه یافتن است متعجب می‌شوم. پس‌اندازهای جامعه از طریق سیستم بانکداری در بانک‌های دولتی و خصوصی به افرادی می‌رسد که هیچ‌گاه این پول را پس نخواهند داد.
Artemis
ما نیز از این مباحثاتِ پرشور و اشتیاق حمایت می‌کنیم، چراکه نوآوری، تنها در یک فضای مملو از پذیرشِ نظر مقابل، تنوع و پرسشگری شکوفا می‌شود.
Artemis
اگر رئیس بودن مهم باشد، آن‌گاه افراد به‌طور رسمی با یکدیگر تعامل خواهند کرد، اما اگر معلم بودن مهم باشد، روابط افراد با یکدیگر، غیررسمی و حتی معنوی خواهد بود و هر فردی می‌تواند در مورد مسائل و ضعف‌های خود با آزادی بیشتری صحبت کند و اشتباهات فردی خود را بدون ترس از عواقب اداری آن بپذیرد
Artemis
اکثر صاحب‌نظرانِ حوزهٔ فقرزدایی اصرار دارند که آموزش افراد فقیر، برای بالا رفتن آنها از نردبان اقتصاد امری حیاتی است؛ اما اگر به دنیای واقعی بروید، می‌بینید که فقیران به‌دلیل عدم آموزش فقیر نیستند بلکه علت فقر آنها این است که نمی‌توانند عایدی کار خود را حفظ کنند. آنها هیچ سرمایه‌ای دراختیار ندارند و تنها "دارا بودن سرمایه " است که به افراد، قدرت فرار از فقر را می‌دهد.
Artemis
در عین حال، گرامین هم‌زمان با این‌که یک بانک انتفاعی است، نقش یک سازمان غیرانتفاعی را نیز بازی می‌کند. به‌همین دلیل، هیچگاه نمی‌تواند تنها بر مبنای حرص و زیاده‌خواهی اداره شود. در گرامین، ما همواره سعی می‌کنیم تا حدی سود به دست آوریم که: ۱- تمام هزینه‌های خود را پوشش دهیم، ۲- خود را از شوک‌های آینده محافظت کنیم ۳- بتوانیم رشدی پایدار داشته باشیم. توجه ما در گرامین، نه به بازده نقدی و آنی سرمایه‌گذاری‌هایمان، بلکه به رفاه سهام‌دارانمان معطوف است.
Artemis
من معتقدم بر روی ویژگی‌های اقتصاد سرمایه‌داری، دو تغییر عمده باید صورت گیرد. اولین تغییر به اصلاح تصویر اغراق‌آمیزِ موجود از فرد کارآفرینِ سرمایه‌دار بازمی‌گردد. در نزد من، کارآفرین، فردی با ویژگی‌های استثنائی نیست بلکه درست بالعکس، تمامیِ ما انسان‌ها بالقوه کارآفرینیم ولی تنها بعضی از ما این فرصت را می‌یابیم تا این استعداد خود را بروز دهیم و اکثراً نیز هرگز چنین جرئتی به خود راه نمی‌دهیم چراکه به ما این‌گونه القا شده است که یک کارآفرین، فردی فوق‌العاده با استعداد و متمایز از دیگران است؛
Artemis
اما بافندگان دستی، همواره افرادی فقیر بوده‌اند و اگرچه زیباترین پارچه‌ها و قشنگ‌ترین ساری‌ها را دوخته‌اند، زنانشان نمی‌توانند یکی از آنها را بپوشند و بچه‌های آنها نیز همیشه برهنه‌اند.
esepahi
من تا آن‌جا که ممکن است سعی می‌کنم از فلسفه‌ها، تئوری‌ها و "ایسم "ها پرهیز کنم و در ملاحظات اجتماعی، رویکردی عمل‌گرایانه به‌کار گیرم
محمود
در نزد من، کارآفرین، فردی با ویژگی‌های استثنائی نیست بلکه درست بالعکس، تمامیِ ما انسان‌ها بالقوه کارآفرینیم ولی تنها بعضی از ما این فرصت را می‌یابیم تا این استعداد خود را بروز دهیم و اکثراً نیز هرگز چنین جرئتی به خود راه نمی‌دهیم چراکه به ما این‌گونه القا شده است که یک کارآفرین، فردی فوق‌العاده با استعداد و متمایز از دیگران است؛ اما چنانچه این طرز تفکر خود را اصلاح کنیم و این‌گونه بیاندیشیم که تمامیِ انسان‌ها، حتی پابرهنگانی که در خیابان‌ها گدایی می‌کنند، بالقوه یک کارآفرینند، در آن صورت است که می‌توانیم یک نظام اقتصادی بنا کنیم که در آن، به تمامیِ زنان و مردان این اجازه داده شده است پتانسیل‌های اقتصادی خود را کشف و نمایان سازند.
محمود
دیوان‌سالاری و فقدان شفافیت، روزبه‌روز بخش عمومی را بیشتر تضعیف کرده و آن را به یک زمین بازی که قواعدش را فساد تعریف می‌کند، تبدیل کرده است؛ اما با حذف بخش عمومی، تنها چیزی که برای دنیا باقی می‌ماند بخش خصوصیِ مبتنی بر نفع و طمع شخصی است؛ موضوعی که به‌هیچ وجه چشم‌انداز امیدوارکننده‌ای برای ما ترسیم نمی‌کند چراکه "طمع " و "فساد "، دو روی یک سکه‌اند و همواره تمایل دارند یکدیگر را جذب کنند؛ اما قبل از این‌که دنیا تسلیم طمع و فساد شود، باید قدرت "خودآگاهی اجتماعی " را به‌عنوان یک رقیب برای آن دو، به همگان نشان دهیم.
محمود
پس از سال ۱۹۸۶ و وقتی گرامین به بانک جهانی اعلام کرد که اجازه دخالت در نحوه فعالیت‌هایش را به این مؤسسه نخواهد داد، این بانک تلاش کرد سازمان جدیدی برای اعطای وام‌های خرد در بنگلادش ایجاد کند؛ اما دولت بنگلادش نصیحت ما را پذیرفت و در برابر این تصمیم بانک جهانی مقاومت کرد. بانک جهانی نیز در مقابل، نام "بنگلادش " را از برنامه‌های خود حذف و آنها را به دولت سریلانکا پیشنهاد کرد.
Mahdiyeh Moradi
طبق برآورد یک مؤسسه تحقیقاتی در بنگلادش، از ۳۰ میلیارد دلار کمک مالی خارجی که طی ۲۶ سال گذشته به این کشور اعطا شده است، ۷۵ درصد از آن در بنگلادش خرج نشده است، بلکه صرف فرآیند مشاوره، خرید لوازم اداری و رفت‌وآمدهای مشاوران کشور اعطاکنندهٔ کمک مالی شده است.
Mahdiyeh Moradi
دانشگاه نباید جزیره‌ای باشد که در آن، دانشگاهیان صرفاً به دنبال درجات بالاتر علم باشند بدون آن که دیگران را در دستاوردهای خود شریک کنند.
Artemis
در برنامه‌های توسعه، هرگاه فقیر و غنی با هم در برنامه‌ای شرکت داده شوند، همیشه غنی، فقیر را از روند برنامه خارج خواهد کرد؛ مگر آن که در ابتدای کار، معیارهای سفت و سختی برای فرآیند کار در نظر گرفته شده باشد.
Artemis
برای ما بدحسابی، همانند یک یادآوری است که به ما گوشزد می‌کند موفقیت وام‌گیرندگان بانک، نیاز به فعالیت بیشتری از جانب ما دارد.
Artemis
فکر اصلی این صاحب نظران این بود که اعتباردهی را آنقدر سخت و دشوار کنند که فقط کشاورزان و صنعتگران ماهر، به خود جرئت وام گرفتن دهند؛ اما در مقابل، فکر اصلی من این بود که این روند باید به‌گونه‌ای که افراد را به بازپرداخت اصل وام خود تشویق کند، ساده شود.
Artemis
این مدیران تازه‌وارد، همراه با خود، برنامه‌های بزرگی به گرامین می‌آورند که با استفاده از آنها، عملیات بانک دوباره بازنگری شده و افرادی که قوانین ما را زیر پا گذاشته‌اند مؤاخذه می‌شوند.
Artemis
به اعتقاد من، در سیاست‌های تجویزی نهادهای توسعه بین‌المللی، یک وحشت زیاد در مورد جمعیت کشورها وجود دارد. در بسیاری موارد، خود ما نیز در ترویج کورکورانهٔ این تجویزهای آنها در جهان مقصریم؛ اما واقعیت آن است که از زمان استقلال بنگلادش تا به امروز، اگرچه جمعیت ما تقریباً دو برابر شده است، بی‌شک ما دو برابر فقیرتر نشده‌ایم
Artemis
نهادهای توسعه بین‌المللی به‌جای تلاش برای تغییر کیفیت زندگی قشر فقیر، بیشتر تلاش کرده‌اند تا از ابزارهای ایجاد ترس و وحشت (نظیر فشار به زنان و مردان بی‌سواد برای از بین بردن توان زاد و ولدشان) استفاده کنند.
Artemis
"مردم فقیر، بسیار خلاق هستند. آنها می‌دانند که چگونه درآمد کسب کنند و چگونه زندگی خود را تغییر دهند. آنچه آنها به آن نیاز دارند، تنها فراهم شدن یک فرصت است. وام خرد، این فرصت را به آنها می‌دهد. درست است که جامعهٔ بنگلادشی با جامعهٔ آمریکایی متفاوت‌اند و هزاران مایل از هم فاصله دارند، ولی من هیچ تفاوتی بین مردم فقیر بنگلادش و مردم فقیر شیکاگو نمی‌بینم. در هر دو جامعه، علل و عواقب فقر، کاملا شبیه به هم هستند. "
Artemis
در ایالات‌متحده، به‌خوبی قابل مشاهده بود که چگونه بازار، افراد را آزاد گذاشته و به آنها اجازه می‌دهد تا در تصمیم‌گیری‌های شخصی، آزادانه عمل کنند؛ اما از نظر من، یکی از معایب نظام بازار این است که بازار، همواره همه‌چیزها را به سمت قدرتمندان سوق می‌دهد درحالی‌که فقیران نیز باید قادر باشند از مزایای این سیستم منتفع شوند و بهره خود را از آن افزایش دهند.
Artemis
در نظر اکثر سیاستگذاران و اقتصاددانان، مهمترین راه بهره‌مند کردن فقیران از ثروت‌های شخصی و عمومی، دریافت مالیات از بنگاه‌های بازار و تخصیص این مالیات به فقیران است؛ اما من معتقدم که این ایده چندان عملی نیست. آنچه همواره در واقعیت رخ می‌دهد آن است که مالیات‌ها فقط صَرف دیوان‌سالاری دولتی می‌شود. این دیوان‌سالاری‌های دولتی، از آنجاکه هیچگاه به دنبال سود نیستند، از انگیزه کمی برای افزایش کارایی خود برخوردارند و ازآنجاکه نمی‌توانند خدمات اجتماعی را به دلیل بروز اعتراضات و شلوغی‌های عمومی قطع کنند، سال به سال بزرگ‌تر، کورتر و ناکارآمدتر می‌شوند.
Artemis

حجم

۲۴۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۲۴۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان