بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ‌‫ظرافت جوجه تیغی | طاقچه
تصویر جلد کتاب ‌‫ظرافت جوجه تیغی

بریده‌هایی از کتاب ‌‫ظرافت جوجه تیغی

۳٫۸
(۱۹۸)
اگر کسی از فردا هراس دارد به خاطر این است که نمی‌داند چگونه حال را بسازد و وقتی کسی نمی‌داند چگونه حال را بسازد، به خود می‌گوید که فردا خواهد توانست آن را بسازد و این چرند است زیرا فردا همیشه بدل به امروز می‌شود، متوجه هستید؟
صبا بانو:)
شاید زنده بودن یعنی همین: دنبال کردن لحظه‌هایی که می‌میرند.
pejman
آدم‌ها در جهانی زندگی می‌کنند که در آن واژه‌ها حکومت می‌کنند و نه عمل‌ها و این‌که صلاحیت نهایی در تسلط بر زبان است.
صبا بانو:)
آن‌کس که بذر آرزو می‌پاشد، سرکوبی درو می‌کند.
صبا بانو:)
به‌طور منظم اندیشه عمیق داشتن بسیار خوب است ولی کافی نیست.
مهسا حامدیان
«آن‌هایی که می‌دانند کاری بکنند آن کار را می‌کنند، آن‌هایی که نمی‌دانند آموزش می‌دهند، آن‌هایی که نمی‌دانند آموزش بدهند به آموزش‌دهندگان آموزش می‌دهند، آن‌هایی که نمی‌دانند به آموزش‌دهندگان آموزش بدهند سیاست را پیشه خود قرار می‌دهند.»
صبا بانو:)
آدم‌ها در جهانی زندگی می‌کنند که در آن واژه‌ها حکومت می‌کنند و نه عمل‌ها و این‌که صلاحیت نهایی در تسلط بر زبان است.
1073
جهان به کیفیتی که وجود دارد ارزش زنده ماندن را ندارد. ولی باید توجه داشت که آدم نباید تصور کند که چون نقشه مردن خود را کشیده است پس باید، مثل گیاهی که پوسیده است، راکد بماند و بی‌کار و بی‌عار زندگی کند. حال آن‌که باید درست عکس این رفتار کند
پرویز
زحمت بسیار لازم است تا کسی بتواند خودش را از آن‌چه هست ابله‌تر نشان دهد
پرویز
انسان از خودش می‌پرسد که چرا دانشگاه لجاجت به خرج می‌دهد و سالن سینما را محل درس به شمار نمی‌آورد
پرویز
توده‌های زحمت‌کش از اثر مارکس چه می‌توانند بفهمند؟ خواندنش دشوار، زبانش فرهیخته، نثرش دقیق، و فلسفه‌اش بسیار پیچیده است.
pejman
تمام خانواده‌های خوشبخت شبیه هم‌اند ولی خانواده‌های بدبخت هریک به شیوه خود بدبخت است،
کتاب باز
رنج می‌کشیدم بی‌آن‌که دردی در میان باشد
donye.book
بی‌قراری می‌کنند، رنج می‌برند، تحلیل می‌روند، افسرده می‌شوند و از خودشان در مورد دنده چرخی که در آن گیر کرده‌اند که آن‌ها را به جایی کشانده که آن‌ها نمی‌خواستند در آن‌جا باشند سؤال می‌کنند
Zahra.kazemi6
تازگی واقعی آن چیزی است که، به‌رغم گذشت زمان کهنه نمی‌شود.
کتاب باز
زندگی یعنی همین: ناامیدی بسیار، ولی همین‌طور لحظه‌هایی از زیبایی که، در آن لحظه‌ها، زمان همان زمان نیست. درست مثل نت‌های موسیقی که نوعی پرانتز در گذر زمان ایجاد می‌کنند، تعلیق، یک جای دیگر در همین‌جا، یک همیشه در هرگز.
صبا بانو:)
من در آستانه خودکشی هستم. میل دارم به دیگران فرصت بدهم به من خوبی کنند
Ali Safari
ولی جهان به کیفیتی که وجود دارد ارزش زنده ماندن را ندارد.
مهسا حامدیان
این توانایی ما در پذیرفتن آن‌چه می‌خواهیم به خودمان بقبولانیم و سر خودمان کلاه بگذاریم تا پایه اعتقادات ما دچار تزلزل نشود، پدیده‌ای مسحور کننده است.
پرویز
خانم میشل ظرافت جوجه‌تیغی را دارد: از بیرون پوشیده از خار، یک قلعه واقعیِ نفوذناپذیر، ولی احساسم به من می‌گوید که از درون او به همان اندازه جوجه‌تیغی ظریف است: حیوان کوچک بی‌حال، به‌شدت گوشه‌گیر و بی‌اندازه ظریف.
صبا بانو:)
«جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است»
Parinaz
آن‌کس که بذر آرزو می‌پاشد، سرکوبی درو می‌کند.
pejman
چه هیجانی لذت‌بخش‌تر از هیجانی است که خواندن کتاب نصیب انسان می‌کند.
AS4438
مهم مردن و در چه سنی مردن نیست، مهم این است که آدم به هنگام مردن در حال انجام دادن چه کاری است
Fateme Nahavandi
هیچ‌چیز بی‌رحم‌تر و ناعادلانه‌تر از واقعیت بشری نیست: آدم‌ها در جهانی زندگی می‌کنند که در آن واژه‌ها حکومت می‌کنند و نه عمل‌ها و این‌که صلاحیت نهایی در تسلط بر زبان است
Zahra.kazemi6
وقتی که بیماری وارد یک کانون خانوادگی می‌شود، فقط بر یک جسم چیره نمی‌شود بلکه بین قلب‌ها تارهای سیاهی می‌تند که در میان آن‌ها امید رفته‌رفته مدفون می‌شود. بیماری، مثل تارهای عنکبوتی که به طرح‌ها و نفس کشیدن‌های ما بپیچد، روز به روز، زندگی ما را بیشتر می‌بلعید.
saeedeh
یکی از بالاترین موفقیت بازی گو این است که ثابت می‌کند برای بُردن، باید زندگی کرد ولی همین‌طور اجازه داد که دیگری هم زندگی کند. آن کسی که خیلی آزمند است بازی را خواهد باخت. بازی گو یک بازی ظریف توازن است که در جریان آن باید، بی‌آن‌که حریف نابود شود، امتیاز به‌دست آورد. سرانجام، زندگی و مرگ در آن نتیجه‌های ساختاری است که خوب باید بنا شده باشد
پرویز
هر چیزی به وقتش می‌آید، برای کسی که می‌تواند منتظر بماند...»
Mahsa Bi
اگر آینده را فراموش کنی زمان حال را از دست می‌دهی
صبا بانو:)
آدم‌ها خیال می‌کنند به‌دنبال ستاره‌ها می‌گردند ولی مثل ماهی قرمزهای داخل پارچ کارشان پایان می‌یابد. از خودم می‌پرسم آیا ساده‌تر این نیست که از همان ابتدا به بچه‌ها یاد بدهند که زندگی پوچ است. این امر ممکن است پاره‌ای از لحظه‌های زیبای دوران کودکی را نابود کند ولی، در عوض، به بزرگ‌سالان اجازه می‌دهد زمان بسیار قابل توجهی را هدر ندهند ــ جدا از این‌که آدم، دست‌کم، از خطر یک ضربه روحی، ضربه پارچ، در امان خواهد ماند.
پرویز

حجم

۲۸۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

حجم

۲۸۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

قیمت:
۱۶۵,۰۰۰
تومان