- طاقچه
- دفاع مقدس
- کتاب فراتر از زمان
- بریدهها
بریدههایی از کتاب فراتر از زمان
۴٫۸
(۱۶)
سیدمحمود گفت: پدرجان، موقعی که ما بچه مسلمانها خواب هستیم، دشمن ما بیدار است و در حال برنامه ریزی است.
mahdi ahmadvand
به قول یکی از بزرگان؛ شهادت یک مقام است که برخی از افرادی که الان در قید حیات هستند نیز این مقام را دارند. اما در اثر یک حادثه، شهادت واقع میشود.
shariaty
قرآن در بیان کار فرهنگی انبیای الهی میگوید: لااسئلکم عَلیه مِن اَجر...
یعنی کار شما برای پول نباید باشد (تا ثمر داشته باشد) هرچند که وظیفه است، کسی که اینگونه کار میکند، تأمین شود.
وهب حسینی
او مدرسهای ایجاد کرد که فکر نمیکنم در تاریخ آموزش و پرورش دیگر تکرار شود!
بگذارید یک روز مدرسه را برایتان شرح دهم: ما نمازجماعت صبح داشتیم. یعنی آقای افتخاری خودش را قبل از اذان صبح به مدرسه میرساند. یا اینکه شب را در مدرسه میخوابید.
shariaty
یک روز صبح زود سیدمحمود از خانه خارج میشد. گفتم: کجا میری؟
گفت: میرم یک دونه نان بخرم. گفتم: پس یک نان هم برای ما بگیر.
سیدمحمود کمی فکر کرد و رفت. چند دقیقه بعد برگشت و یک نان در دست داشت. نان را به من داد و آماده رفتن شد. گفتم: پس نان خودت چه شد؟
جواب نمیداد و میخواست سریع برود مدرسه. گفتم: وایسا پسر. تو میخواستی برای خودت نان بخری. چرا فقط برای ما خریدی؟
آنقدر اصرار کردم تا اینکه گفت: من فقط برای یک عدد نان پول داشتم. شما که گفتید، با خودم گفتم: پس برای شما میخرم و میروم.
پدر میگفت: اینقدر دلم سوخت که گفتم وایسا. مقداری پول بهش دادم و گفتم: اینها رو بذار تو جیبت باشه. اینقدر انفاق نکن. تو زن و بچه داری.
hosseini
خوب که توجه کردم دیدم که قرائت یک آیه از قرآن باعث تغییر و تحول درونی ایشان میشد:
«قل ان الصلواتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین.»
shariaty
تمام کارها را براساس رسیدن به جامعه مطلوب انجام میداد. میگفت: اشتباهات و کم کاری ما ظهور آقا امام زمان (عج) را به عقب میاندازد.
mahdi ahmadvand
میگویند در زمان جنگ و در عملیاتها، وقتی آتش دشمن سنگین میشد، رزمندگان به اصطلاح کپ میکردند. یعنی دیگر توان تکان خوردن از داخل سنگر را نداشتند. در این شرایط یک نفر احتیاج بود که از جا برخیزد و خط شکنی کند و به سوی دشمن برود تا حال و هوای بقیه تغییر کند و بتوانند به دنبال او بروند.
shariaty
قبل از انقلاب، چندین سال، مسئولیت وزارت آموزش و پرورش این کشور اسلامی، برعهده یک خانم بهایی به نام فرخ رو پارسا بود! کسی که در ساواک زمان شاه، صدها صفحه پرونده از او به جامانده است!!
moallem
برتری کسی که یتیم آل محمّد (یعنی یک مسلمان جدا شده از راه صحیح) را که در جهل فرو رفته سرپرستی کند و مشکلات عقیدتی را برای او روشن سازد، در مقابل کسی که یتیمی را سرپرستی کند و به او آب و غذا دهد، مانند برتری خورشید بر ستاره سُهی (ستاره کوچکی از ستارگان دبّ اکبر) است.
moallem
ایشان مجموعهای از اخلاق حسنه بود که در یک انسان متجلی شده بود. او اندیشه متعالی و اعتقاد محکم داشت. او فقط یک سخنران یا یک عالم نبود. او با اعتقادش عجین بود. وقتی از خدا سخن میگفت، خدا را در وجود او حس میکردیم.
mahdi ahmadvand
الان وقتی فکر میکنم میبینم که آقای افتخاری کارهایی کرد که برخی از بهترین مدارس امروزی هم انجام نمیدهند.
یادم هست در سال ۵۸ و ۵۹ برای من و عدهای از بچهها که در درس ریاضی ضعیف بودند، اردوی آموزشی برگزار کرد! آن هم در شهر ساوه!
قبل از امتحانات به اردو رفتیم. ما در اردو، روزانه از صبح تا شب کلاس ریاضی داشتیم. برنامه نماز و استراحت و شام و ناهار هم مشخص بود. به این صورت وضعیت درسی ما خوب شد.
moallem
ای برادرانی که مسئولیت گرداندن این چرخهای جمهوری اسلامی را به دوش گرفته اید به خدا مسئولید! مسئولیتی سخت! آتش در کنار شماست و بهشت در طرف دیگرتان.
به خدا اگر کوتاهی کنید، اگر دقت کافی و بینش و عملکرد قرآنی نداشته باشید، حتما تباه و هلاک خواهید شد!
Farhan6750
امیرمؤمنان (ع) در جایی از نهج البلاغه میفرماید: مرا یاری کنید با ورع و اجتهاد و...
ورع یعنی دوری شدید از گناه. اما اجتهاد را به معنای تلاش دائمی و بیست و چهار ساعته در راه خدا معنا کرده اند. یعنی یک شیعه واقعی، هیچگاه نباید تلاش در راه خدا را متوقف کند. او باید هرطور که میتواند، برای بندگان خدا موثر باشد.
Yasin Heidari
نیروهای گردان ابوذر سوار خودروها شدند. افتخاری یک تیربار در دست داشت و قطار فشنگ به همراهش بود. چقدر دیدن این صحنه برایم درد داشت. کسی او را نمیشناخت. او در این چند روز هم در جبهه خودش را معرفی نکرده بود.
کسی که دریای معلومات و معارف بود، کسی که میتوانست فرهنگ یک کشور را متحول کند، کسی که میتوانست صدها رزمنده تربیت کند، حالا اسلحه بر دوش به سوی دشمن میرفت.
a.b
علیرضا را خیلی دوست داشت. اما این روزهای آخر کمتر او را تحویل میگرفت!
متوجه میشدم که میخواهد دلبستگی ایجاد نشود.
hosseini
نکته جالبی که خوب از آن دوران به یاد دارم این بود که ایشان در آن محیط کوه و قبل از اقامه نماز، اشک میریخت و گریه میکرد و بعد نمازش را اقامه مینمود.
من چند بار دقت کردم که چه چیزی باعث اشک ریختن آقای افتخاری میشود؟ خوب که توجه کردم دیدم که قرائت یک آیه از قرآن باعث تغییر و تحول درونی ایشان میشد:
«قل ان الصلواتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین.»
بگو به درستی که نماز و زندگی و مرگ من همگی برای خدای است که پروردگار جهانیان است.
افتخاری این آیه را میخواند و اشک میریخت و توجهی به اطراف نداشت. او موقع نماز، غرق در توجه به خدا بود. در حالی که ضدانقلاب و گروهکها از کنار ما مسخره کنان رد میشدند.
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
بیش از یکصد نفر از شاگردانش به فیض شهادت نائل شدند. صدها محقق و استاد انقلابی حوزه و دانشگاه، افتخار شاگردی او را داشتند. دهها معلم و مدیر نمونه، در کنار او پرورش یافتند.
افتخاری چه کرد که اینگونه موثر بود؟ آن هم فقط با پنج سال حضور در آموزش و پرورش و چهار سال مدیریت!
Yasin Heidari
بزرگان میگویند: یک شیعه واقعی به تعبیری باید شخصیتی فرهنگی داشته باشد. یعنی هرجا میرود، در راه آرمان دین و عقیدهاش تلاش کند. او این راه را تا زمان ملاقات با پروردگار ادامه میدهد.
اگر روزی هر کدام از ما شیعیان، خودمان را از این وظیفه مبرا دانستیم، آن روز است که باید منتظر فاجعه باشیم.
Yasin Heidari
او آخرین نصیحتها را کرد و آماده رفتن شد.
وقتی با پدر و مادر خداحافظی میکرد، رو به آنها گفت: شما پنج پسر دارید که باید خمس آنها را بدهید. من خمس فرزندان شما هستم.
hosseini
آن شب برخی دوستان ما عکس فرزندانشان را به هم نشان میدادند. گفتم: راستی سید، عکس پسرت علیرضا رو آوردی، خیلی دلم براش تنگ شده.
لبخند تلخی زد و گفت: نه، دلم خیلی براش تنگ شده اما نمیخوام مانع توجهم بشه.
hosseini
کارهایش ما را یاد این حدیثی میانداخت که رسول خدا (ص) میفرماید: برتری کسی که یتیم آل محمّد (یعنی یک مسلمان جدا شده از راه صحیح) را که در جهل فرو رفته سرپرستی کند و مشکلات عقیدتی را برای او روشن سازد، در مقابل کسی که یتیمی را سرپرستی کند و به او آب و غذا دهد، مانند برتری خورشید بر ستاره سُهی (ستاره کوچکی از ستارگان دبّ اکبر) است.
یا مهدی (عج)
ما از زندگی و راه و روش سیدمحمود اطلاعات زیادی نداشتیم. او در خانه خیلی از حرفها را نمیزد.
مثلاً من که برادرش بودم اطلاع نداشتم که برادرم چندین سال مدیر مدرسه بوده!
یا مهدی (عج)
شب و روز با دوستان معلم در مدرسه کار میکردند و حقوقشان را برای تعمیر مدرسه و فوق برنامههای مدرسه خرج میکردند. آنها خودشان در تابستان مدرسه را رنگ زدند تا پولی به بیت المال تحمیل نکنند.
یادمه چندین بار کل حقوقش را خرج مدرسه کرد و دیگر چیزی نداشت. به خانه که میآمد چند بلیط اتوبوس و یا چند تومان پول از من یا مادرش میگرفت که برای کرایه و... استفاده کند.
یا مهدی (عج)
مبادا خودتان را مشغول مثلث لذت و خوردن و خوابیدن کنید.
hosseini
او شهید است. او در میان ماست.
شهیدان زنده اند. آنها که مرده اند ما هستیم. شهیدان پیام خویش را گفته اند.
hosseini
احساس کرد که بنده در زمینه خط و خطاطی توانا هستم. برای من و چند نفر دیگر، یک دبیر هنر آورد تا عصرها برای ما کلاس بگذارد و استعداد ما به تعبیری شکوفا شود.
بعد از آن شروع به کار کردیم. ایشان، من را که دانشآموز بودم تشویق کرد و رنگ و قلم و ... تهیه کرد و مشغول دیوار نویسی شدیم. ابتدا دیوارهای مدرسه و سپس سطح محل را پر کردیم.
خلاصه هر کسی را به نحوی پرورش میداد.
hosseini
شبها گاهی تا سه بعد از نیمه شب مینشست و کتابهای مختلف، به خصوص مذهبی میخواند. برخی شبها برای این که بتواند بیشتر بیدار بماند و مطالعه کند قهوه میخورد.
بعد هم نماز شب و یا بعضی دعاها را با یک حالت جانسوز توأم با ناله و گریه میخواند. به طوری که بنده گاهی میرفتم و به او میگفتم: «محمود جان بس کن، بخواب، قدری هم استراحت کن، چرا در این مسائل افراط میکنی؟ هر چیز باید اندازه داشته باشد. من میگفتم ولی فایده نداشت. او عاشق کتاب و دعا بود.»
کمی که بزرگتر شد کتابهای تفسیر المیزان و تفسیر نمونه و صافی و به تدریج حدود دو هزار جلد کتاب تهیه و مطالعه کرد!
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
رسول خدا (ص) میفرماید: برتری کسی که یتیم آل محمّد (یعنی یک مسلمان جدا شده از راه صحیح) را که در جهل فرو رفته سرپرستی کند و مشکلات عقیدتی را برای او روشن سازد، در مقابل کسی که یتیمی را سرپرستی کند و به او آب و غذا دهد، مانند برتری خورشید بر ستاره سُهی (ستاره کوچکی از ستارگان دبّ اکبر) است.
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
یادم هست که خواب سیدمحمود خیلی کم بود. شاید در شبانه روز کمتر از چهار ساعت استراحت میکرد. یکبار به او گفتم: چرا اینقدر کم میخوابی؟ مریض میشیها؟! گفت: وقتی در فکر فعالیت برای اسلام و انقلاب و مشکلات باشی، خواب را فراموش میکنی.
او در تمام زندگی مشغول تلاش در راه خدا بود. هیچگاه در این مسیر او را بیکار ندیدم
کاربر ۱۵۴۵۹۴۷
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان