بریدههایی از کتاب پنج گنج (خمسه) نظامی
۴٫۴
(۸۱)
بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک
بگفت آنگه که باشم خفته در خاک
Kiana
پایان شب سیه سپید است
تیناز
چو بد کردی مباش ایمن ز آفات
که واجب شد طبیعت را مکافات
مادربزرگ علی💝
خداوندی که چون نامش بخوانی
نیابی در جوابش لن ترانی
___fareee___
بگفت از عشق کارت سخت زار است
بگفت از عاشقی خوشتر چکار است
Kiana
کند با جنس خود هر جنس پرواز
کبوتر با کبوتر باز با باز
محمد
خداوندی که چون نامش بخوانی
نیابی در جوابش لن ترانی
پریسا
گر اندیشه کنی از راه بینش
به عشق است ایستاده آفرینش
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
همه هستند سرگردان چو پرگار
پدید آرنده خود را طلبکار
چڪاوڪ
به نام آنکه هستی نام ازو یافت
فلک جنبش زمین آرام ازو یافت
خدائی کافرینش در سجودش
گواهی مطلق آمد بر وجودش
تعالی الله یکی بی مثل و مانند
که خوانندش خداوندان خداوند
sabashahi
عاشقم عاشقم به بانگ بلند
"Shfar"
نروید تخم کس بیدانه عشق
کس ایمن نیست جز در خانه عشق
ز سوز عشق بهتر در جهان چیست
که بی او گل نخندید ابر نگریست
FerFerism
همان به کاین نصیحت یاد گیریم
که پیش از مرگ یک نوبت بمیریم
k.t
اگر بیعشق بودی جان عالم
که بودی زنده در دوران عالم
کسی کز عشق خالی شد فسردست
کرش صد جان بود بیعشق مردست
FerFerism
ای نام تو بهترین سرآغاز
بینام تو نامه کی کنم باز
ای یاد تو مونس روانم
جز نام تو نیست بر زبانم
David Najimi
زلفی به هزار حلقه زنجیر
جز شیفته دل شدن چه تدبیر
"Shfar"
بگفتا گر نیابی سوی او راه
بگفت از دور شاید دید در ماه
Negar
دور تو از دایره بیرون ترست
از دو جهان قدر تو افزون ترست
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
به نام آنکه هستی نام ازو یافت
فلک جنبش زمین آرام ازو یافت
خدائی کافرینش در سجودش
گواهی مطلق آمد بر وجودش
چڪاوڪ
نه هرک ایزدپرست ایزد پرستد
چو خود را قبله سازد خود پرستد
ز خود برگشتن است ایزد پرستی
ندارد روز با شب هم نشستی
خدا از عابدان آن را گزیند
که در راه خدا خود را نبیند
نظامی جام وصل آنگه کنی نوش
که بر یادش کنی خود را فراموش
مریم
نخستین بار گفتش کز کجائی
بگفت از دار ملک آشنائی
بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند
بگفت انده خرند و جان فروشند
بگفتا جان فروشی در ادب نیست
بگفت از عشقبازان این عجب نیست
بگفت از دل شدی عاشق بدینسان؟
بگفت از دل تو میگوئی من از جان
بگفتا عشق شیرین بر تو چونست
بگفت از جان شیرینم فزونست
Dayana
همه عالم تنست و ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل
چونکه ایران دل زمین باشد
دل ز تن به بود یقین باشد
زان ولایت که مهتران دارند
بهترین جای بهتران دارند
دل توئی وین مثل حکایت تست
که دل مملکت ولایت تست
Dayana
و گرنه ما کدامین خاک باشیم
که از دیوار تو رنگی تراشیم
خلاصی ده که روی از خود بتابیم
به خدمت کردنت توفیق یابیم
ز ما خود خدمتی شایسته ناید
که شادروان عزت را بشاید
تنها
خداوندا در توفیق بگشای
نظامی را ره تحقیق بنمای
دلی ده کو یقینت را بشاید
زبانی کافرینت را سراید
مده ناخوب را بر خاطرم راه
بدار از ناپسندم دست کوتاه
دانیال
خداوندا در توفیق بگشای
نظامی را ره تحقیق بنمای
دلی ده کو یقینت را بشاید
زبانی کافرینت را سراید
Nafas1516
فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بیخاک عشق آبی ندارد
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
بیطمعیم از همه سازندهای
جز تو نداریم نوازندهای
از پی تست اینهمه امید و بیم
هم تو ببخشای و ببخش ای کریم
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بیخاک عشق آبی ندارد
غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحب دلان را پیشه این است
جهان عشقست و دیگر زرق سازی
همه بازیست الا عشقبازی
تنها
به گنج گران عمر خود بر مسنج
که خاکست پر گنج و حمال گنج
چو خواهی که یابی بسی روزگار
سر از چشمه زندگانی بر آر
تنها
پدر مهربان از آن دوری
گرچه رنجید داد دستوری
تا چو شهدش ز خانه گردد دور
در نیاید ز بام و در زنبور
نیز چون در حصار باشد گنج
پاسبان را ز دزد ناید رنج
وان عروس حصاری از سر ناز
کرد کار حصار خویش بساز
چون بدان محکمی حصاری بست
رفت و چون گنج در حصار نشست
گنج او چون در استواری شد
نام او بانوی حصاری شد
vafa
حجم
۸۵۵٫۹ کیلوبایت
حجم
۸۵۵٫۹ کیلوبایت
قیمت:
رایگان