
بریدههایی از کتاب شقایقانگی
۴٫۲
(۱۹)
بسوزم جان و جانانِ «کسی با من نمیماند»
юля
دود تو بر چشم ما و هرم تو با دیگران
سهم من تاریکی از چشم سیاه و مست تو
می تو با دیگر کسان خوردی و با ما سر گران
نوبهارم را تو با خود از بر من می بری
بعد تو پاییز باشم از پس صدها خزان
چون دلارامی و جانت رقص آتش می کند؟
من تنی خاموش دارم سینه ای آتش فشان
юля
که با این قد کوتاهم تورا آرام میدارم
چو آتش زیر خاکستر مرا اندازی اما تا
شوی از دیده ام پنهان کماکان دان که بیدارم
юля
کاش چندی که به آیینه تو دستت نرسد!
تا بفهمی که ز تو دورشدن یعنی چه
ᶜʳᶻ
رفتم و "من" جا ماند، بازگشتم "تو" نبود
-Dny.͜.
دروغانه ترینه کذب تاریخ است... "من خوبم"
ᶜʳᶻ
نمی رفتی اگر آگاه بودی
همان قلبی که می بردیست، رفتن
بهارِ آمدن را یاد دارم
چه فصلِ خامُش و زردیست، رفتن
بدان آری که پاییز و خزانِ
بهاری را که آوردیست، رفتن
юля
من بیخبر بودم همین اوج گناهه
پناه
اولین جمله ام به او این شد:
"که ببخشم که دیر آمده ام"
هردو چشمش چقدر بی تاب و...
انتظارش چقدر زیبا بود
نویسندهکوچك.
بیا ببین کسی رو که کسی به دادش نمیاد
اونقدر یادت میکنه خودش رو یادش نمیاد
حتی نمیتونم بگم اینهمه حرف دیگه بسه
حتی دروغات واسه من یه آیه ی مقدسه
_SOMEONE_
تو پاداش کدامین کار من هستی نمی دانم
به قدری تا که باشم بر تو لایق دوستت دارم
در این جا زندگانی باید و من زندگی خواهم
ولی تا هست در اینجا شقایق... دوستت دارم
مادربزرگ💝
دوستانم که دوستشان دارم،
تئو:)
همین اندازه میدانم که اکنون زنده ام، خوبم!
من امشب زنده میمانم!
سایهیِمیر :)! دنیایِفکرِمیر:)
بس صبر پیشه کردم بر هر جفا ز سویت
از این شکیب بودن حیرت نموده ایوب!
S
یه عطر از جنس تنهاییم،
یاش
می میرم نمی میرم نمی میرم ولی هر دفعه اش کذب بزرگی بود... "من خوبم"
°hengameh|آگرین°
تو فقط بامن باش
پناه
چو بشکنی دل مرا، نه از تو من، به زیر لب
باز گلایه هایی از رسم زمانه میکنم
°hengameh|آگرین°
این روزها تو ندانی، که به ظاهر چه میکنم
با این دلِ شکستهی شاعر چه میکنم
S
جان یابم از نفیرت، نا مهربانِ محبوب
همچون شمیم یوسف بر چشم های یعقوب
S
یقینم آمده بر دار هم من زنده میمانم، در این احوال هم خوبم!
من امشب زنده میمانم!
بر این جانِ "وفادارم" تو میبخشی یقیناً این همه "سگجانی" من را،
نمیمیرم ولی امشب به پایت نه، برایت پیر خواهم شد،
𝑁𝑎𝑧𝑎𝑛𝑖𝑛
غرورم نذاشت این منم ما بشه
میدونم که تنهایی تاوانشه
تو مغرور ومن از تو مغرور تر
تو هر لحظه میشی ازم دورتر
اگه این غرور و یه روز بشکنی
میبینی که کل جهان منی
_SOMEONE_
امروز دیدم آنکه چشمانش غزل میدوخت
آن را که از خورشید چشمش صد غزل میسوخت
امروز خیره در دو چشمم عشق را انکار...
آن کس که بر من راه و رسم عاشقی آموخت
امروز از خاکسترم افسونگر آتش
با وردهایش شعله های بی مثال افروخت
امروز دیدم با دو چشمانم که حتی عشق
این عاشقی ها را به نقد زندگی بفروخت
ᶜʳᶻ
در این جا زندگانی باید و من زندگی خواهم
ولی تا هست در اینجا شقایق... دوستت دارم
مادربزرگ💝
رفتم و "من" جا ماند، بازگشتم "تو" نبود
یاش
که درد از یار و از او نیز درمان است
نه از کامم، سخن کز عمق این جان است
پناه
من و این برزخ بی سرته و بی شاخ وَ دُم
یاش
او سکوت پشت سکوت!
ده نخ از پاکتش ولی کم شد
یاش
ای دریغا غافل این دل در خیالی باطلم
گر تو را مدحی کند کس با وی اندر
юля
سهم من از این جهان و تو همانی شد که بود
من ز دنیایم تو و از تو، تو را میخواستم
_SOMEONE_
حجم
۵۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
حجم
۵۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
قیمت:
رایگان