بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بردیا؛ فرزند کوروش بزرگ، مقتول حسادت | طاقچه
تصویر جلد کتاب بردیا؛ فرزند کوروش بزرگ، مقتول حسادت

بریده‌هایی از کتاب بردیا؛ فرزند کوروش بزرگ، مقتول حسادت

ویراستار:آزاد تیموری
امتیاز:
۳.۴از ۱۸ رأی
۳٫۴
(۱۸)
در تاریخ آمده است که کمبوجیه بزرگ‌ترین فرزند کوروش با خواهر تنی خود آتوسا ازدواج کرده بود البته بعضی‌ها بر این عقیده‌اند که کمبوجیه با دو خواهر بزرگ‌تر خود یعنی رکسانا و آتوسا ازدواج کرد و این امر به خاطر این بود که کمبوجیه صاحب فرزند نمی‌شد و نمی‌توانست بچه‌دار شود. آتوسا قبل از ازدواج با برادرش کمبوجیه، به پسرعموی خود داریوش علاقمند بود و داریوش هم خواهان او بود. در کتب تاریخی آمده است که در عصر هخامنشی و در سرزمین پارس معمول نبود که برادری با خواهر خود ازدواج کند ولی کمبوجیه عاشق یکی از خواهران خود آتوسا شده بود و لذا درصدد برآمد تا او را به عقد خود درآورد اما از آن‌جا که خواسته کمبوجیه مطابق معمول نبود، قضات شاهی را طلب کرد و از آن‌ها پرسید: آیا قانونی هست که به مردی اجازه دهد تا با خواهرش ازدواج کند؟ قضات پاسخ دادند: قانونی که به چنین مردی اجازه داده باشد، در این سرزمین پیدا نکردیم ولی قانون دیگری هست که به شاه اجازه می‌دهد تا آن‌چه را که بخواهد به آن عمل کند و با خواهرش ازدواج نماید. قضات با این پاسخی که دادند، از ترس شاه کمبوجیه قانون را نادیده گرفتند و برای نجات جان خود، قانون دیگری یافتند که کمبوجیه از آن راضی بود.
سیّد جواد
یکی از مواردی که دلیل بر تندخویی و بدرفتاری شاه کمبوجیه در حالت «صرع» از او مشاهده گردید کشتن خواهر خود رکسانا بود که در واقع این خواهر همسر او به حساب می‌آمد.
سیّد جواد
بردیا: بی‌گناهان را چه ترس از مرگ!
Crazy Captain 🗺
مرحوم پیرنیا در کتاب «تاریخ ایران باستان» راجع به کمبوجیه چنین گفته است: کمبوجیه را در کتیبه بیستون داریوش اول، کبوجیه نوشته‌اند و در نسخهٔ بابلی همان کتیبه «کمبوزیه» آورده‌اند ولی در اسناد مصری «کنبوت» و «کمبات» ذکر کرده‌اند. این پژوهشگر می‌گوید، کمبوجیه پسر کوروش بود که هرودت مادر او را کاساندان نامیده ولی کنزیاس بر این عقیده است که مادر او «آمی‌تیس» نام داشت و چندی هم پادشاه بابل بود و در غیاب پدر نیابت سلطنت را داشت و به عنوان ولیعهد در امور کشوری دخالت می‌کرد.
سیّد جواد
کمبوجیه پسر بزرگ کوروش و بزرگ‌ترین فرزند آن سردار هخامنشی بود. کمبوجیه را در کتیبهٔ بیستون با نام «کبوجیه» می‌بینیم و این در حالی است که یونانیان او را «کامبوزیا» نامیدند. او پسر ارشد کوروش و ملکه آمی‌تیس بود. کمبوجیه در حیات پدر و در زمان سلطنت او، مدتی پادشاه بابل بود و در آن سرزمین حکمرانی می‌کرد. او در غیاب پدر نیابت سلطنت را برعهده داشت و به عنوان ولیعهد به پدرش در امور کشورداری کمک می‌کرد. کمبوجیه پس از درگذشت پدر به جای او نشست
سیّد جواد
یکی از مسایلی که ملکه آمی‌تیس را آزار می‌داد، مسألهٔ اختلاف دو فرزندش بردیا و کمبوجیه بود که شاه کمبوجیه نسبت به برادرش به شدت حسادت می‌ورزید و پیوسته تلاش می‌کرد تا به هر نحوی که شده او را از میان بردارد. ولی آمی‌تیس که از آن جریان باخبر می‌شد، با هوشیاری خود هربار توطئه‌های کمبوجیه را در نطفه خفه می‌کرد و نمی‌گذاشت که آن حادثهٔ شوم به وجود آید و آن برادر بزرگ‌تر و مستکبر به اهداف پلید خود برسد و برادرش را به هلاکت برساند.
سیّد جواد
شاه کمبوجیه به منظور انتقام گرفتن از «آمازیس» فرعون مصر، به آن سرزمین لشکرکشی کرد و برادر خود بردیا را در آن سفر جنگی با خود همراه کرد ولی در نهان هدف شومی را در سر می‌پروراند و آن از میان برداشتن برادرش بردیا بود. کمبوجیه این عمل کثیف را به وسیلهٔ یکی از عوامل مورد اعتماد خود با نام «فرناباذ» به انجام رسانید و بردیای جوان را در بیابان عربستان و در منطقه‌ای به نام «پلوزیوم» به قتل رسانید.
سیّد جواد
در عهد هخامنشی هیچ مردی حق نداشت بیش از یک زن عقدی داشته باشد و اگر زن دیگری می‌گرفت، زن غیرعقدی عنوان داشت و فرزندانی که از زنان غیرعقدی به دنیا می‌آمدند، اصطلاحاً به آن‌ها «حرام‌زاده» می‌گفتند که آن فرزندان از بسیاری از حقوق اجتماعی آن زمان محروم بودند.
سیّد جواد
معروف است به این‌که بر سر انتخاب ولیعهد بین پسران ارشد داریوش از مادران مختلف، اختلاف پدید آمد چنان که آریامین اولین فرزند داریوش خود را ولیعهد می‌دانست ولی از آن طرف خشاریار هم چون مادرش آتوسا و دختر کوروش بود، ولیعهدی را حق خود می‌دانست. این اختلاف شدت پیدا کرد تا این‌که شخصی به نام «دیارت» پسر «آربستون» وارد شوش گردید و از اختلاف برادران آگاهی یافت. از آن طرف که آتوسا بر داریوش نفوذ بسیاری داشت و هم بر درباریان، از نفوذ خود استفاده کرد و به درباریان قبولاند که ولیعهدی حق پسرش خشایار است چرا که زمانی که خشایار به دنیا آمد پدرش داریوش، شاه بود ولی زمانی که آریامین متولد شد، داریوش یک مرد ساده بود.
•Pinaar•
بردیای جوان در سفر به مصر به طور تصادفی با دختری به نام «ساپقو» برخورد کرد و با او آشنا شد که هر دوی آن‌ها در آن برخورد اولیه عاشق هم شدند و پس از مدتی با هم ازدواج کردند. ثمره، آن ازدواج دختری بود به نام «پارمیس» که در بزرگسالی با داریوش، پادشاه ایران بعد از کمبوجیه ازدواج کرد. بردیا همسر خود «ساپتو» را به ایران آورد و چون اندکی بعد با خبر شد که او باردار است، بنا به درخواست همسرش او را به کشور مصر نزد مادربزرگش «رودوپیس» فرستاد تا فرزند خود را در کنار مادربزرگش به دنیا آورد. از آن‌جا که پدر و مادر «ساپقو» قبلاً فوت کرده کرده بودند، او غیر از مادربزرگ کسی را نداشت؛ نزد مادربزرگش زندگی می‌کرد که او یک زن هلنی و اهل یونان بود.
سیّد جواد
این شاهزاده «بردیا» نام دارد و تاج سر جوانان ایران است.
Crazy Captain 🗺
بردیا: من ترس را بدتر از مرگ می‌دانم.
Crazy Captain 🗺

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
تومان