![کتاب دستچین سربازها اثر بهمن فاطمی کتاب دستچین سربازها اثر بهمن فاطمی](https://img.taaghche.com/frontCover/3686.jpg?w=200)
بریدههایی از کتاب دستچین سربازها
۴٫۰
(۷)
پدرم هم شاعربود
من از موج موی یار میگفتم
او از موج سرش در جنگ ...
min
دیوانه نبودند
رد کنند گالیله را ...
رد تو را دیدند
برنگشت
گفتند: گرد نیست ...
min
خستهام
همچون مسافری در کویر
که تشنگیاش را
سراب
به بازی گرفته ست...
سیّد جواد
تنهایی
یلدا میگذرد
امّاسرد ...
میشود بیایی کلاه سرم بگذاری
بگویی: دوستت دارم؟؟؟
سیّد جواد
با این همه پاییز
هنوز
زیر سایه آخرین نگاهت
آفتاب میگیرم...
آترین🍃
مین بود
زیر پایم
اولین نگاهت ....
سیّد جواد
جاده
پا میدهد
به رفتنت
امّا
تو نرو ..
سیّد جواد
عصا زنان
نفرین میکرد
جاذبه را
پدر بزرگ ...
min
سنگسار پرندهی تنها
به جرم
همنشینی با تن لخت درخت
شاهکار پاییزست …
Mohsen7080
این جای خانه باید دیوار میشد ...
پنجره شد
تا عمری
به تماشای رفتنت
گریه کنم ...
سیّد جواد
" ساکت "
یک قدم از زندگی عقبتر بودیم
سکوت کردیم
به اجبار نان
کارگر شدیم
دیوارشان را بالا کشیدیم
تا از بالا نگاهمان کنند ...
لطفا
بوق نزنید
رئیسها مشغول خوابند ...
دختر دریا
خستهام
همچون مسافری در کویر
که تشنگیاش را
سراب
به بازی گرفته ست...
دختر دریا
"نگاه "
با این همه پاییز
هنوز
زیر سایه آخرین نگاهت
آفتاب میگیرم...
دختر دریا
قهوهها یخ کرده بود و
ما
غرق در گپ و بوسه بازی ..
شب گذشت
هنوز خوآبم نمیآمد ..
آن شب فهمیدم
قهوه برای بیداری خیلی خوب است .....
سیّد جواد
ساز نزده میرقصی ..
حرامت باد
جز با من
با ساز نفسی
میل به هوسی کنی ...
سیّد جواد
این بار
از خر شیطان پیاده نمیشوم
وقتی
وسوسهاش
لبهای تو باشد …
سیّد جواد
حتم دارم
فتح میشد تنم
اگر
دشمن پشت خاکریزها
تو بودی ...
سیّد جواد
بعد تو
پاشویه میکند
تبم را
دریا ....
سیّد جواد
سبزهها
ماهیها
ادمها ..
از شادی لبریز بود عید ..
تنها
عکس مادر بود
که لبخند نمیزد بر طاقچه ...
سیّد جواد
شانههای پهن
دستهای زخمی
غرور لعنتی........
دلیل نمیشود
پشت سبیلم
لبی نباشد برای بوسیدنت ...
سیّد جواد
حجم
۳۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۷۸ صفحه
حجم
۳۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۷۸ صفحه
قیمت:
۳,۰۰۰
تومان