بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب من امیر ارسلان داستان هستم | طاقچه
تصویر جلد کتاب من امیر ارسلان داستان هستم

بریده‌هایی از کتاب من امیر ارسلان داستان هستم

نویسنده:علی رشیدی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۷از ۶ رأی
۲٫۷
(۶)
حرف مفت نزن! جاده کوهستانیه؛ با پیکان نمی‌شه رفت.
سیّد جواد
به پدرم که شادی را به من آموخت و مادرم که زندگی را
سیّد جواد
دلیل اصلی هم این بود که ما برنامه داشتیم مجردی برویم؛ ولی برای جناب‌خان اجازه‌گرفتن از همسرش، قدری دشوار به نظر می‌رسید؛ چون نمی‌توانست از آن بانوی عالی‌مقام مرخصی بگیرد. همسر خان با سرسختی هرچه‌تمام، تفریح و بیرون‌رفتن با دوستان را برایش قدغن کرده است.
سپیده
خان معتقد است این شاعر نیست که شعر می‌گوید، بلکه این شعر است که شاعرش را انتخاب می‌کند.
ツAlirezaツ
نمی‌دانم چقدر خوابیدم که با صدای زنگ خانه از خواب بیدار شدم. مادرم خانه نبود. اول می‌خواستم در را باز نکنم؛ اما سریش بود و ول‌کن نبود. به‌ناچار پشت در رفتم.
ツAlirezaツ
درسته که تا حدود زیادی تقدیر آدم‌ها دست خودشونه؛ اما هیچ انسانی از آیندهٔ خودش خبر نداره.
ツAlirezaツ
به پدرم که شادی را به من آموخت و مادرم که زندگی را
سپیده
- عارضم به حضور انور شما به‌خاطر همینه که من اجازه ندادم بچه‌هام از دوروبرم دور بشن. همشونو پیش خودم نگه داشتم. گفتن بذار برن درس بخونن، گفتم درس بخونن برای چه؟ که برن نون‌خور دولت بشن؟ اگه پاشون به شهر رسید، زرق‌وبرق شهر چشمشون رو می‌گیره و دیگه حاضر نیستن برگردن پیش من. فقط چارهٔ این دختر آخریو نکردم. گفت می‌خوام رشتهٔ ادبیات بخونم که بتونم تاریخ ایل رو بنویسم. منم قبول کردم. به شرطی که بعد از تموم‌شدن درسش برگرده ایل، پیش خودمون.
بلاتریکس لسترنج
اولین کاری که کردیم به سراغ لاستیک زاپاس لندرور رفتیم تا سریع آن را عوض کنیم و به راهمان ادامه دهیم. باید تا شب نشده به مقصد می‌رسیدیم؛ اما از بد حادثه لاستیک زاپاس هم باد نداشت. با دیدن این صحنه، حالی برای هیچ‌کداممان باقی نماند.
ツAlirezaツ
«لعنت بر من! شاعری که شعر عاشقانه نداشته باشه، مثل هواپیمایی است که چرخ نداشته باشه؛ نه می‌تونه تیک‌آف بزنه نه می‌تونه فرود بیاد.»
ツAlirezaツ
انگلیس را کشوری دانست که در آن قحط‌الرجال است و پیرزنان ادارهٔ امور را به عهده دارند.
ツAlirezaツ
مشکل امروز جامعهٔ ما می‌دونین چیه؟ تجددگراییه، تجملاته. فکر می‌کنین ماهاتما گاندی چطور تونست کشور هند رو از مستعمرهٔ انگلیس نجات بده. عارضم خدمتتان که توی یه سفرش به سازمان ملل، دوک پشم‌ریسی خودش رو برده بود و تو جلسات، پشم‌ریسی می‌کرد. موقع ناهار هم که شد، دست به غذاهای رنگ‌ووارنگ فرنگی نزد. بزش رو آوردن، شیرش رو دوشید، تلیت کرد و خورد.»
ツAlirezaツ
به یک تیر دررفتی از کارزار؟
ツAlirezaツ
صبح علی‌الطلوع قرار بود حرکت کنیم، قبل از خروس‌خوان؛ اما ساعت از نُه هم گذشته بود و خبری از حضرات نبود. چند بار به منزل جناب‌خان تلفن زدم؛ ولی فقط بوق آزاد تحویل می‌گرفتم
سپیده
خان خود را صاحب‌نظر می‌دانست؛ اما بیشتر مواقع جانب احتیاط را رعایت می‌کرد و زیاد قاطی بحث‌های سیاسی نمی‌شد. او همیشه نظر معروف خود را داشت و معتقد بود که هرچه بالایی‌ها بخواهند، همان می‌شود. می‌گفت دمکراسی یک دکان برای گول‌زدن مردم جهان است. اگر کسی هم با نظر او مخالفت می‌کرد، در جواب می‌گفت: «این خط و این نشون.»
ツAlirezaツ
مشکل امروز جامعهٔ ما می‌دونین چیه؟ تجددگراییه، تجملاته. فکر می‌کنین ماهاتما گاندی چطور تونست کشور هند رو از مستعمرهٔ انگلیس نجات بده. عارضم خدمتتان که توی یه سفرش به سازمان ملل، دوک پشم‌ریسی خودش رو برده بود و تو جلسات، پشم‌ریسی می‌کرد. موقع ناهار هم که شد، دست به غذاهای رنگ‌ووارنگ فرنگی نزد. بزش رو آوردن، شیرش رو دوشید، تلیت کرد و خورد.»
ツAlirezaツ
برای گذران وقت از چادر بیرون آمدم؛ به امید اینکه شاید غزال عزیزم را ببینم. اما مثل اینکه آب شده و داخل زمین فرورفته یا ماه شده و به آسمان رفته است.
ツAlirezaツ
از قدیم و ندیم گفته‌اند که از هرچه بترسی، سرت می‌آید.
ツAlirezaツ
بین خانوادهٔ ما عینک فقط به من رسیده. بقیه خدا رو شکر چشماشون سالمه. اما خدای نکرده ای‌طور نبوده که اونا از ارث پدر محروم باشن. در عوض به‌جز من همهٔ برادرام کچلن. بعضی وقتا می‌گم کاش منم کچل بودم، ولی چشمام ضعیف نبود. ولی مادرم می‌گه: «ننه وقتی رفتی خواستگاری قدر موهات رو می‌فهمی. دخترا به اول چیزی که نگاه می‌کنن، موهای داماده.»
ツAlirezaツ
ازنظر من، آدم بد وجود نداره. همه خوبن. فقط تو شرایط مختلف ممکنه عکس‌العمل‌های متفاوتی از خودشون بروز بدن. همین کنش و واکنش‌هاست که ماجرا رو به وجود می‌آره.
ツAlirezaツ
به خودم اعتمادبه‌نفس می‌دادم. مرتب با خودم تکرار می‌کردم: «تو می‌تونی؛ یعنی باید بتونی.»
ツAlirezaツ
من به این سن‌وسال رسیدم یاد ندارم تو زندگی‌ام از کسی عذرخواهی کرده باشم. یعنی کار اشتباهی نکردم که بخوام عذرخواهی کنم جانم.
ツAlirezaツ
ما رو مسائل ناموسی با کسی حرف نمی‌زنیم. فقط تفنگ حرف آخر رو می‌زنه.»
بلاتریکس لسترنج
فکر می‌کنین ماهاتما گاندی چطور تونست کشور هند رو از مستعمرهٔ انگلیس نجات بده. عارضم خدمتتان که توی یه سفرش به سازمان ملل، دوک پشم‌ریسی خودش رو برده بود و تو جلسات، پشم‌ریسی می‌کرد. موقع ناهار هم که شد، دست به غذاهای رنگ‌ووارنگ فرنگی نزد. بزش رو آوردن، شیرش رو دوشید، تلیت کرد و خورد.»
صاد

حجم

۱۳۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۱۳۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان