بریدههایی از کتاب بانوی تطهیر
۵٫۰
(۳)
همانا پیامبر (ص) برای شب عروسی حضرت زهرا (س) پیراهنی جدید تهیه نمود، درحالیکه فاطمه (س) لباسی کهنه و وصلهدار داشت. نیازمندی به در خانه آمد و گفت از خانهٔ نبوت لباس کهنهای را طلب میکنم [و آن برای من بس است]. فاطمه (س) خواست تا لباس وصلهدار خود را به سائل بدهد که به یاد این سخن خداوند افتاد که: «به مقام نیکی دست پیدا نمیکنید، مگر زمانی که از آنچه دوست دارید انفاق کنید». ازاینرو لباس نو خود را به او هدیه داد. هنگامی که عروسیِ فاطمه (س) نزدیک شد، جبرئیل امین نازل شد و گفت: ای محمد (ص)، همانا خداوند بر تو سلام میفرستد و مرا امر کرده است که به فاطمه سلام کنم و به همراه من هدیهای از لباسهای بهشتی فرستاده که حریر [دیبای] سبز است.
فرسا
از موضوعات مهمی که توجه بسیاری از انسانها را برمیانگیزد، شناخت عوامل مؤثر در شکلگیری شخصیت انسان است. دیدگاههای دانشمندان و عالمان علوم انسانی در این زمینه بسیار دقیق و مفصّل است؛ اما از مجموع این نظرات میتوان به سه عامل اساسی و بنیادین اشاره کرد که در این گفتار با رویکرد دینی به آنها خواهیم نگریست: اول، وراثت (ژنتیک)؛ عاملی که انسان هیچ اختیاری در آن ندارد و کاملاً ذاتی و غیراکتسابی است. دوم، محیط تربیتی؛ عاملی که نیمی ذاتی و نیمی دیگر اکتسابی است؛ یعنی اختیار انسان در آن دخیل است و سوم، جوهر وجودی یا خودِ هر انسان که عاملی تماماً اختیاری و اکتسابی است. این سه عامل در کنار یکدیگر اضلاع مثلثِ سعادت یا شقاوت تکتک آدمیان را تشکیل میدهند.
سیّد جواد
از بزرگترین آفاتی که انسانها را در وادی ایمان و در تمام پیشرفتها تهدید میکند، تکبر و عُجب بهنفس است؛ حجابی که بهطور قطع انسان را از موفقیتها و گامهای بعدی باز داشته و عامل توقف اوست.
ƒaɾʑaŋҽɧ
در کلام عرب به ثروت و دارایی، «مال» گفته میشود؛ زیرا مردم به آن میل و کشش دارند: «لِمیْلِ النّاسِ اِلَیْهِ
ƒaɾʑaŋҽɧ
«صیام» در لغت عرب بهمعنای «امساک» است؛ همانطورکه در کلام عرب به حیوانی که از خوردنِ علف خودداری و امساک میکند، «صَائِم» میگویند.
ƒaɾʑaŋҽɧ
حدیث ثقلین گوهری گرانسنگ است که در درستی صدور آن بین مسلمانان اتفاق نظر است و دانشمندان و محققان برجسته از زاویههای گوناگون به شرح این حدیث پرداختهاند. پیامبر مکرم اسلام (ص) در این یادگار ماندگار که سرمشق کمال و سعادت است، آیندهٔ مسیرِ اسلام را برای همیشه ترسیم کردهاند:
«إِنِّی تَارِک فِیکمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ».
همانا من در میان شما دو امانت گرانبها باقی میگذارم. چنانچه شما به این دو متمسک شوید، هرگز به کژراهه نخواهید رفت. [آن دو] کتاب خدا و عترت من هستند و آگاه باشید که این دو از یکدیگر هرگز جدا نمیشوند تا اینکه در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند.
ƒaɾʑaŋҽɧ
شجاعت اجتماعی فاطمه (س) زمانی است که با تمام دلآزردگی کنار محراب پیامبر (ص) در مسجد رسول خدا (ص) میایستد و خطبهٔ آتشین خود را مطرح میفرماید و نقد سیاسی خویش را به حاکمیتِ وقت عرضه میکند و میفرماید:
«یَا ابْنَ أَبِی قُحَافَۀَ أَ فِی کتَابِ اللهِ تَرِثُ أَبَاک وَ لَا أَرِثُ أَبِی لَقَدْ جِئْتَ شَیْئاً فَرِیًّا أَ فَعَلَی عَمْدٍ تَرَکتُمْ کتَابَ اللهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِکمْ».
ای پسر ابی قحافه! آیا در کتاب خدا آمده است که تو از پدر خویش میراث بری و من از پدر خویش ارثی نبرم؟! چه سخن ناروایی! آیا از روی عمد قرآن را کنار گذاشتید و پشت سر انداختید؟
سیّد جواد
وجودی را از پیامبر اسلام (ص) میبینیم که گویا میان او و خداوند فاصلهای نیست:
(ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّی* فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی).
سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد، تا [فاصلهاش] به قدرِ [طول] دو [انتهای] کمان یا نزدیکتر شد.
جبرئیل نیز به این مقام رَه ندارد و معترف است که:
«لَیْسَ لِی أَنْ أَجُوزَ هَذَا الْمَکانَ وَ لَوْ دَنَوْتُ أَنْمُلَۀً لَاحْتَرَقْتُ».
برای من گذشتن [و پیشرفتن] از این مقام سزاوار نیست و اگر به اندازهٔ سرانگشتی پا فراتر گذارم خواهم سوخت و به تعبیری:
اگر یک سر موی برتر پرم
فروغ تجلی بسوزد پرم
سیّد جواد
«إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَۀَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا».
همانا فاطمه فاطمه نامیده شده است؛ زیرا انسانها از شناخت مقام او بریده و جدا هستند.
سیّد جواد
«عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللهِ قَالَ قُلْتُ لَهُ لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَۀُ الزَّهْرَاءُ زَهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ».
جابر از امام جعفر صادق (ع) پرسید: «چرا فاطمهٔ زهرا را «زهرا» نامیدند؟» ایشان فرمود: «زیرا خداوند عزوجل او را از نور عظمت خویش آفرید».
سیّد جواد
حدیث ثقلین گوهری گرانسنگ است که در درستی صدور آن بین مسلمانان اتفاق نظر است و دانشمندان و محققان برجسته از زاویههای گوناگون به شرح این حدیث پرداختهاند. پیامبر مکرم اسلام (ص) در این یادگار ماندگار که سرمشق کمال و سعادت است، آیندهٔ مسیرِ اسلام را برای همیشه ترسیم کردهاند:
«إِنِّی تَارِک فِیکمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ».
همانا من در میان شما دو امانت گرانبها باقی میگذارم. چنانچه شما به این دو متمسک شوید، هرگز به کژراهه نخواهید رفت. [آن دو] کتاب خدا و عترت من هستند و آگاه باشید که این دو از یکدیگر هرگز جدا نمیشوند تا اینکه در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند.
بهصراحتِ سخنِ رحمة لِلعالمین، مسلمانان برای نیل به کمال، چارهای جز چنگانداختن به قرآن و عترت ندارند.
سیّد جواد
خداوند هنگام سخنگفتن با انبیای خویش ایشان را به نام خطاب میکند:
(قِیلَ یَا نُوحُ) (گفته شد: ای نوح) و (وَ نَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ) (او را ندا دادیم که ای ابراهیم) و (وَ مَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَی) (و ای موسی، در دست راست تو چیست؟) و (إِذْ قَالَ اللهُ یَا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَ عَلَی وَالِدَتِکَ...) ([یاد کن] هنگامی را که خداوند فرمود: ای عیسی، پسر مریم، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور)؛ اما حضرت حق هیچگاه در کلام خویش پیامبر اسلام (ص) را با نام نمیخواند، بلکه ایشان را با بالاترین عنوان رسمی، همچون (یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ) و (یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ) خطاب میکند.
رسول اکرم (ص) تافتهای جدابافته از تمام انبیا و رسولان الهی است. خداوند بر این عبد خویش حرمت مینهد و او را چنین با عظمت نام میبرد؛ شخصیتی که خدای عظیم، خُلق او را عظیم میخواند: (وَ إِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ) (و راستی که تو را خویی والاست!)
سیّد جواد
«(إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَۀِ الْقَدْرِ) اللَّیْلَۀُ فَاطِمَۀُ وَ الْقَدْرُ اللهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَۀَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَک لَیْلَۀَ الْقَدْرِ».
در آیهٔ شریفهٔ (إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَۀِ الْقَدْرِ) مقصود از «لیلهٔ» فاطمه و از «قدر»، خداوند است. پس کسی که به شناخت حقیقی فاطمه (س) دست یابد، هر آینه شب قدر را درک کرده است.
سیّد جواد
از موضوعات مهمی که توجه بسیاری از انسانها را برمیانگیزد، شناخت عوامل مؤثر در شکلگیری شخصیت انسان است. دیدگاههای دانشمندان و عالمان علوم انسانی در این زمینه بسیار دقیق و مفصّل است؛ اما از مجموع این نظرات میتوان به سه عامل اساسی و بنیادین اشاره کرد که در این گفتار با رویکرد دینی به آنها خواهیم نگریست: اول، وراثت (ژنتیک)؛ عاملی که انسان هیچ اختیاری در آن ندارد و کاملاً ذاتی و غیراکتسابی است. دوم، محیط تربیتی؛ عاملی که نیمی ذاتی و نیمی دیگر اکتسابی است؛ یعنی اختیار انسان در آن دخیل است و سوم، جوهر وجودی یا خودِ هر انسان که عاملی تماماً اختیاری و اکتسابی است. این سه عامل در کنار یکدیگر اضلاع مثلثِ سعادت یا شقاوت تکتک آدمیان را تشکیل میدهند.
ƒaɾʑaŋҽɧ
«تَزَوَّجُوا فی الحُجْزِ الصّالِحِ فَإِنَّ الْعِرْقَ دَسّاسٌ».
با نژاد صالح ازدواج کنید؛ زیرا صفات (خصوصیات) به فرزندان منتقل میشود.
ƒaɾʑaŋҽɧ
واژهٔ «عِفَّت» از ریشهٔ «عَفَّ» بهمعنای «منع» است. «عفت» همان مناعت وجودی انسان است که در رویکرد اقتصادی و اخلاقی متجلّی میشود.
ƒaɾʑaŋҽɧ
رسول خدا فرمود: «هنگامی که شب معراج به آسمان رفتم، خداوند عزیز به من فرمود: (آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ). من گفتم: «والمؤمنون». آنگاه خداوند فرمود: «آری چنین است ای محمد، بر تو از امتت سلام باد. خود چه کسی را بعد از خود جانشین گذاشتی؟»، گفتم: «بهترین امت را». فرمود: «علیبنابیطالب؟»، عرض کردم: «آری، پروردگارا؛ آنگاه خداوند فرمود: «ای محمد، به زمین نگاه کردم و تو را انتخاب نمودم و برایت نامی از نامهای خودم مشتق کردم؛ پس در هیچ جا نام من برده نمیشود، مگر اینکه نام تو نیز در کنار نام من برده شود؛ پس من محمود هستم و تو محمد؛ پس دوباره به زمین نگاه کردم و علی را برگزیدم و برای او نیز نامی از نامهای خود را مشتق کردم؛ پس من اعلی هستم و او علی.
ƒaɾʑaŋҽɧ
عفت اخلاقی زهرای مرضیه (س) نیز در جایگاه خود شایستهٔ توجه ویژه است.
هنگامی که نابینایی اجازه خواست و بر فاطمه (س) وارد شد، فاطمه حجاب برگرفت و خود را پوشاند. رسول خدا (ص) فرمود: «دخترم او نابیناست و تو را نمیبیند». فاطمه (س) فرمود: «پدرجان، من که او را میبینم و او میتواند بوی مرا استشمام کند». اینجا بود که رسول خدا فرمود: «اَشْهَدُ اَنَّک بَضْعَۀٌ مِنّی» (گواهی میدهم که تو پارهای از وجود منی).
ƒaɾʑaŋҽɧ
شخصیت حضرت زهرا (س) در مرتبهٔ بشری نیز شگفتانگیز است.
ایشان پس از مقام نورانی و تنزیلیِ خویش در مقام بشر به صحنهٔ زندگی قدم گذارده و دو ارتباط را به نمایش میگذارد؛ یکی ارتباط با خداوند و دیگری ارتباط با انسانها؛ همانکه به تعبیر شاعر:
یک دست جام باده و یک دست جعد یار
رقصی چنین میانهٔ میدانم آرزوست
ƒaɾʑaŋҽɧ
هنگامی که نابینایی اجازه خواست و بر فاطمه (س) وارد شد، فاطمه حجاب برگرفت و خود را پوشاند. رسول خدا (ص) فرمود: «دخترم او نابیناست و تو را نمیبیند». فاطمه (س) فرمود: «پدرجان، من که او را میبینم و او میتواند بوی مرا استشمام کند». اینجا بود که رسول خدا فرمود: «اَشْهَدُ اَنَّک بَضْعَۀٌ مِنّی» (گواهی میدهم که تو پارهای از وجود منی).
سیّد جواد
هنگامی که امیرالمؤمنین (ع) و فاطمه (س) برای تقسیم کار خانه نزد پیامبر اسلام (ص) آمدند آن حضرت کارهای بیرون منزل را به عهدهٔ علی (ع) گذارد و کارهای درون خانه را بر عهدهٔ فاطمه (س) نهاد. اینجا بود که زهرای مرضیه (س) با ابراز خرسندی از این وظیفه فرمود: «از اینکه پیامبر خدا (ص) مرا از کارهای خارج از منزل که لازمهٔ انجامدادن آن برخورد با نامحرمان است معاف داشت، چنان شادمان شدم که خدا میداند و بس»
سیّد جواد
علامه میرحامد حسین هندی جزو مصلحان بزرگ در صد سال اخیر است و از جمله شخصیتهایی است که بهمعنای واقعی به اصلاح در میان مذاهب اسلامی قیام نمود. ایشان در مجموعهٔ گرانسنگ خویش بهنام عبقاتالانوار در جلد دوازدهم، اشارات خاصی دربارهٔ مقام تطهیر و این آیهٔ شریفه دارد و شأن نزول آن را در حالوهوای صدّیقهٔ طاهره (س) و پدر بزرگوار و همسر گرانقدر و فرزندان پاکش میآورد. وی نزدیک به صد روایت از مجامع معتبر حدیثی و خبری اهل سنّت بازگو میکند که نشاندهندهٔ اثبات این معنا در شأن و منزلت فاطمی است.
ƒaɾʑaŋҽɧ
در بعضی از روایات از ابنعباس چنین آمده است: هنگامی که بهشتیان در بهشت هستند، ناگهان نوری همچون نور آفتاب مشاهده میکنند که عرصهٔ بهشت را روشن ساخته است. بهشتیان به رضوان (فرشتهٔ مأمور بهشت) میگویند: «این نور چیست با اینکه پروردگار ما فرموده: «در آنجا نه آفتابی بینند و نه سرمایی؟» و او در پاسخ میگوید: «این نور خورشید و ماه نیست؛ بلکه علی (ع) و فاطمه (س) خندان شدند و بهشت از نور دندانشان روشن شده است».
فرسا
هنگامی که انسان به مقام اطاعت میرسد، خداوند میفرماید:
«عَبْدِی أَطِعْنِی حَتَّی أَجْعَلَک مَثَلِی».
بندهٔ من، اطاعت من کن، تا اینکه تو را مَثَل و مانندی از خود قرار دهم.
فرسا
حجم
۱۷۴٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۲۹ صفحه
حجم
۱۷۴٫۸ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۲۲۹ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
۶,۰۰۰۵۰%
تومان