بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب استالین؛ دربار تزار سرخ | طاقچه
تصویر جلد کتاب استالین؛ دربار تزار سرخ

بریده‌هایی از کتاب استالین؛ دربار تزار سرخ

انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۷از ۵۵ رأی
۳٫۷
(۵۵)
این فرزندِ گرجستان ــ استان قدیمی ایران برای قرن‌های متمادی ــ با شاهانِ ایران زمین نیز همذات پنداری می‌کرد. او در یادداشت‌های خصوصی خود از دو پادشاه معروف ایران به عنوانِ «آموزگاران» خویش نام برده: یکی نادرشاه، بنیانگذار امپراتوری قرن هجدهمی ایران و کسی که استالین درباره‌اش نوشت «نادرشاه، آموزگار»؛ و دیگری شاه عباس
alp arslan
استالین به راستی معتقد بود که «مرگ همه مسایل را حل می‌کند؛ نبود انسان، یعنی نبود مسئله
Aryan
«مردم ما به وطنشان افتخار می‌کنند اما فرهنگیان و روشنفکرانِ معمولی ما، اساتید و پزشکان ما، فاقد آموزش‌های میهن‌پرستانه‌اند. آن‌ها به طرز ناموجهی ستایشگر فرهنگ خارجی‌اند... این سنتِ ستایشِ آلمانی‌ها، فرانسوی‌ها، خارجی‌ها و کثافت‌ها از زمان پتر می‌آید... روحیه تحقیرِ خودی باید نابود شود. شما باید یک رمانِ خوب درباره این موضوع بنویسید.»
گابز
آن‌هایی که به رهبر معظم ایمان کور نداشتند باید می‌مردند.
alba
استالین طوری درباره زندگی آدم‌ها حرف می‌زد که انگار دارد درباره لباس‌های کهنه حرف می‌زند: «بعضی‌ها را باید حفظ کنیم، بعضی‌ها را باید دور بیندازیم.»
میرزاقلمدون
آدم تا کجا می‌تواند در منجلاب فرو رود؟
پویا پانا
استالین به بریا گفت: «دشمن خلق تنها آن کسی نیست که دست به خرابکاری می‌زند بلکه آن کسی هم که به حقانیت و درستی خطِ حزب شک دارد دشمن خلق است.
میثم اکبرپوری
عقده‌های حقارت این بلشویک‌های خود آموخته شهرستانی، عظیم و غول‌آسا بود.
imaanbaashtimonfared
استالین بعدها به خروشچف اذعان کرد که او بعضی وقت‌ها خود را در توالتِ خانه حبس می‌کرده درحالی‌که همسر عصبانی مزاجش محکم بر درِ توالت می‌کوبیده و بر سر وی فریاد می‌زده: «تو آدم غیرقابل تحملی هستی؛ زندگی با تو امکان‌پذیر نیست.»
نیما اکبرخانی
استالین بعدها به خروشچف اذعان کرد که او بعضی وقت‌ها خود را در توالتِ خانه حبس می‌کرده درحالی‌که همسر عصبانی مزاجش محکم بر درِ توالت می‌کوبیده و بر سر وی فریاد می‌زده: «تو آدم غیرقابل تحملی هستی؛ زندگی با تو امکان‌پذیر نیست.» چنین تصویری از استالین، در قالبِ شوهرِ ناتوان و زن‌ذلیلی که ازترسِ همسرِ خشمگین و غضبناک خویش در گوشه مستراحِ خانه‌اش کز کرده، باید به عنوانِ ناجورترین تصویر از این «مرد آهنین» طی تمامی دوران کاری و حرفه‌ای‌اش قلمداد شود
پیمان
استالین به راستی معتقد بود که «مرگ همه مسایل را حل می‌کند؛ نبود انسان، یعنی نبود مسئله» این یک راه و روشِ بلشویکی بود.
پویا پانا
وی معتقد بود: «اگر شما می‌خواهید آدم‌های اطرافتان را بشناسید، باید ببینید آن‌ها چه کتاب‌هایی می‌خوانند.» سوتلانا، دختر استالین، در کتابخانه پدرش همه‌جور کتابی را پیدا می‌کرد؛ از زندگی یهودیان تا رمان‌های گالزوردی، اسکار وایلد، موپاسان و بعدها استاینبک و همینگوی. علاوه بر این‌ها، گوگول، چخوف، هوگو، تکری و بالزاک هم جزو نویسندگان محبوب استالین به‌شمار می‌رفتند. او در سنین پیری همچنان به خواندن آثار گوته مشغول بود و «امیل زولا را می‌پرستید.»
نیما اکبرخانی
استالین به راستی معتقد بود که «مرگ همه مسایل را حل می‌کند؛ نبود انسان، یعنی نبود مسئله» این یک راه و روشِ بلشویکی بود.
کافر
ماشین تبلیغاتی حکومت با بوق و کرنا انواع قهرمانان را معرفی می‌کرد
alba
همه حضار از عدم اعلام نام‌های مولتف و میکویان غرق در تعجب و حیرت شدند. استالین سپس به صندلی خود بر روی تریبون بازگشت تا دلیلِ برکناری آن‌ها را شرح بدهد: «آن‌ها مرعوب قدرتِ چشمگیری شده‌اند که در آمریکا دیده بودند.»
حسین رسولی
او خودش استعدادهای ادبی نداشت اما با توجه به حجم وسیع کتاب‌هایی که مطالعه کرده بود، یک روشنفکر به‌شمار می‌رفت. و حقیقتآ اغراق نکرده‌ایم اگر بگوییم استالین کتابخوان‌ترین حاکمِ روسیه از زمانِ کاترین کبیر تا ولادیمیر پوتین که بی‌هیچ تردیدی یک روشنفکر بود و به عنوان یک اشرافزاده تحصیلات کلاسیک بالایی داشت.
نیما اکبرخانی
استالین و رفقای یهودی‌اش ــ کسانی مثل کاگانوویچ ــ به انترناسیونالیست بودن خویش افتخار می‌کردند. با این وجود، استالین از گفتن و شنیدن جوک‌هایی درباره ملیت‌ها و نژادها لذت می‌برد. او البته حاملِ همه آن تعصباتِ نژادی گرجیایی سُنتی برعلیه مسلمانانِ قفقاز بود؛ مسلمانانی که وی در فکر جاکن کردن آن‌ها از قفقاز و کوچ دادنشان به مناطق دوردست بود.
alp arslan
استالین فیلم‌های کارآگاهی، وسترن، گنگستری و بزن بزن را دوست می‌داشت. او نمایش هر فیلمی را که دارای صحنه‌های سکسی بود، ممنوع کرده بود. یک‌بار بالشاکف اندکی خطر کرد و فیلمی را به نمایش درآورد که در آن صحنه ناجوری وجود داشت. استالین به محض این‌که این صحنه را دید به روی میز کوبید و فریاد زد: «بالشاکف، نکند تو می‌خواهی این‌جا را به فاحشه‌خانه تبدیل کنی؟» او سپس سالن سینما را ترک کرد، درحالی‌که اعضای دفتر سیاسی نیز پشت سرش به راه افتادند.
گابز
خروشچف که رهبری منطقه مسکو را برعهده داشت، عملا دستور تیرباران ۵۵۷۴۱ تن را داد، درحالی‌که سهمیه مرگی که دفتر سیاسی برای منطقه مسکو تعیین کرده بود پنجاه‌هزار تن بود.
alba
بریا که نگران بود مبادا دانشمندان وی را سر کار گذاشته باشند با عصبانیت پرسید: «همه‌اش همین بود؟ چیز بیش‌تری نیست؟ حالا می‌توانم بروم داخل رآکتور را ببینم؟» رفتن بریا به داخلِ رآکتور و آلوده شدنش به اورانیوم می‌توانست صحنه بسیار خوشایندی برای ارواحِ میلیون‌ها قربانی وی باشد
alba
به قول یک کمونیست کهنه‌کارِ دیگر، «یک بلشویک کسی نبود که صرفآ به مارکسیسم اعتقاد داشته باشد بلکه کسی بود که فارغ از هر مسئله‌ای ایمانِ مطلق به حزب داشته باشد... یک بلشویک واقعی باید این قدرت را می‌داشت که اخلاقیات و وجدانِ خویش را به نحوی سازگار کند که بتواند بی‌هیچ قید و شرطی این عقیده جزمی را بپذیرد که حزب هرگز اشتباه نمی‌کند حتی اگر حزب در تمامی مدت در اشتباه باشد
سجاد
دیکتاتورها نیاز به عذرخواهی ندارند
پویا پانا
رهبران بلشویک تحصیلات اندکی داشتند اما کتابخوان‌های قهاری بودند و به اصطلاح آدم‌های خودآموخته‌ای به‌شمار می‌رفتند. آن‌ها یک دم از مطالعه غفلت نمی‌کردند بنابراین از فرزندان چنین افرادی انتظار می‌رفت که بسیار سخت‌کوش‌تر و فرهیخته‌تر از والدینشان باشند. بچه‌ها باید حداقل به سه زبان خارجی تسلط پیدا می‌کردند. معلم‌های خصوصی وظیفه آموزش زبان به بچه‌های رهبران را برعهده داشتند
پویا پانا
استالین سپس سخنان رعدآسای زیر را بیان کرد: «حالا که ما داریم از اتحاد حرف می‌زنیم، من نمی‌توانم به رفتار نادرستِ برخی از سیاستمدارانِ مشهور اشاره نکنم. منظورم رفقا مولتف و میکویان است.» رنگ از چهره این دو سیاستمدار که درست در کنار استالین نشسته بودند، پرید. احساس می‌شد که آن‌ها از فرط وحشت قادر به نفس کشیدن نیستند.
حسین رسولی
استالین دوباره اشتباه مولتف در مورد قضیه سانسور مطبوعات خارجی را مطرح کرد: «رفیق مولتف، وزیر امور خارجه ما درحالی‌که در یک ضیافت دیپلماتیک مست بوده، به سفیر بریتانیا اجازه داد که نشریات بورژوازی را در کشور ما پخش کند... این اولین اشتباه سیاسی است.
حسین رسولی
کاگانوویچ بعدها گفت: «استالین روابط شخصی میان آدم‌ها را به رسمیت نمی‌شناخت. از نظر او، عشق انسان به انسان وجود خارجی نداشت.»
پروا
غول ناپدید شده و فقط پوسته‌ای از یک پیرمرد بر روی کاناپه‌ای در یک خانه زشت حومه شهری به جا مانده بود.
میرزاقلمدون
این، نه صحیح است و نه مفید که گناهِ دورانِ «وحشت بزرگ» را به گردنِ تنها یک نفر بیندازیم زیرا جنایت‌های نظام‌مند اندک زمانی پس از غصبِ قدرت توسط لنین در سال ۱۹۱۷ آغاز و تا زمان مرگِ استالین هرگز متوقف نشد.
yazdaan
این فرزندِ گرجستان ــ استان قدیمی ایران برای قرن‌های متمادی ــ با شاهانِ ایران زمین نیز همذات پنداری می‌کرد. او در یادداشت‌های خصوصی خود از دو پادشاه معروف ایران به عنوانِ «آموزگاران» خویش نام برده: یکی نادرشاه، بنیانگذار امپراتوری قرن هجدهمی ایران و کسی که استالین درباره‌اش نوشت «نادرشاه، آموزگار»؛ و دیگری شاه عباس که سرهای دو پسر را از تن‌هایشان جدا کرد و سپس سرها را برای پدر آن‌ها ارسال کرد. یک‌بار استالین رو به بریا کرد و از وی پرسید: «آیا من مثل شاه هستم؟»
imaanbaashtimonfared
حزب، ادبیات را به قدری جدی می‌گرفت که مقامات حکومتی شخصآ آثار نویسندگان شاخص کشور را حک و اصلاح می‌کردند
imaanbaashtimonfared

حجم

۳٫۶ مگابایت

تعداد صفحه‌ها

۹۱۶ صفحه

حجم

۳٫۶ مگابایت

تعداد صفحه‌ها

۹۱۶ صفحه

قیمت:
۴۵۸,۰۰۰
تومان