بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب روزهای مطالعه | طاقچه
تصویر جلد کتاب روزهای مطالعه

بریده‌هایی از کتاب روزهای مطالعه

نویسنده:مارسل پروست
انتشارات:نشر روزگار نو
امتیاز:
۲.۷از ۱۴ رأی
۲٫۷
(۱۴)
شاید هیچ کدام از روزهای دوران کودکی‌ام به اندازهٔ روزهایی که وقتم را صرف خواندن کتاب‌های محبوبم می‌کردم، سرشار و دلپذیر نبودند.
زیـنـب🍃🌸
رفتن در پی شادمانی صرفا به جهت رسیدن به شادمانی به ملالت و خستگی منجر می‌شود، و هر کسی که بخواهد به شادمانی واقعی دست یابد، باید در پی چیزی غیر از آن باشد، بنابراین اگر صرفا در اندیشه عشق ورزیدن به زیبایی- به عنوان امری بیرونی و مستقل از ما و بسیار مهم‌تر از آن که صرفا برایمان منبع لذت باشد- باشیم و لاغیر آن گاه لذت ناشی از زیبایی شناسی نیز به ما اعطا می‌شود.
چڪاوڪ
مطالعه باعث می‌شد تا از مشاهدهٔ وضعیت خودم همانند سایر چیزها غافل شوم و تنها به اصرار بر مطالعه فکر کنم،
Golam
فلسفه تعلیم و تربیت صحیح این نیست که افراد را به انجام کارهای درست وادار کند بلکه باید کاری کند که آن‌ها از کارهای درست لذت ببرند، نه این که صرفا صنعتکار شوند بلکه از صنعت لذت ببرند، نه این که از دانشمند شوند بلکه علاقمند به دانش باشند، نه تنها عادل بلکه تشنه عدالت باشند.
Maryam Shahriari
ما این جا هرچیزی می‌سازیم جز انسان؛ ما کتان را پاک، فولاد را آبدیده و شکر را تصفیه می‌کنیم و سفال را شکل می‌دهیم، اما هرگز برای تطهیر، تصفیه، آبدیده کردن و سروسامان دادن به یک موجود زنده سرمایه گذاری نمی‌کنیم.
zbabaxni
آیا می‌دانید که اگر این کتاب را بخوانید دیگر نمی‌توانید آن دیگری را بخوانید و این که، آن چه امروز از دست می‌دهید را فردا نمی‌توانید به دست آورید؟
Golam
نگرش کاملا متافیزیکی زیبایی شناسی امری بسیار فراتر از صرف کندوکاو در باب هنر است، و کسی که صرفا به جهت لذات ناشی از زیبایی آن را دوست دارد نمی‌تواند حظ و بهرهٔ کافی را ببرد.
چڪاوڪ
شاید هیچ کدام از روزهای دوران کودکی‌ام به اندازهٔ روزهایی که وقتم را صرف خواندن کتاب‌های محبوبم می‌کردم، سرشار و دلپذیر نبودند.
آرمان
باید بدانید که هدف شما از مطالعه کتاب درک اندیشه‌های مؤلف آن است نه اندیشه‌های خودتان.
پویا
هنر حقیقتی دارد و مرد اندیشمند قادر به مشاهدهٔ آن است
چڪاوڪ
باید بپذیری که تا ده سال دیگر خودت و تا صد سال دیگر کتاب‌هایت نابود می‌شوند. بقای جاودانه نه از آن آدمیان است و نه کتاب‌ها. کتابم به همان درازای هزار و یک شب خواهد بود اما از گونهٔ دیگری. بدون شک زمانی که عاشق اثری هستی دلت می‌خواهد چیزی چون آن بیافرینی، اما باید عشق کنونی را فدا کنی و نه به گرایش خود که به حقیقتی بیاندیشی که نمی‌پرسد دلخواه تو چیست و از اندیشیدن به آن منعت می‌کند.
کاربر ۱۳۲۸۳۶۰
فلسفه تعلیم و تربیت صحیح این نیست که افراد را به انجام کارهای درست وادار کند بلکه باید کاری کند که آن‌ها از کارهای درست لذت ببرند، نه این که صرفا صنعتکار شوند بلکه از صنعت لذت ببرند، نه این که از دانشمند شوند بلکه علاقمند به دانش باشند، نه تنها عادل بلکه تشنه عدالت باشند.
zbabaxni
مطالعات و پیشرفت‌های بسیاری انجام شده و کشورهای متمدن به تقسیم بندی کار پرداخته اند اما با این اشکال که نام آن را به خطا خوانده‌اند، زیرا در حقیقت این طبقه بندی کار نیست بلکه طبقه بندی انسان‌ها ست
zbabaxni
احترام گذاشتن به دیگران و این که خودمان و آن چه که محبوب‌مان است را در دسترس آن‌ها بگذاریم نه تنها بردگی نیست بلکه اغلب شرافتمندانه‌ترین حالتی است که هر انسانی می‌توان در حیات خویش تجربه نماید. در واقع نوعی احترام نوکرمآبانه است که غیرمنطقی و متکبرانه است، اما همچنین احترام شرافتمندانه هم هست که معقول و دوست داشتنی است؛ و انسان هنگامی که به این نوع از احترام دست می‌یابد به اوج عزت و شرافت خود دست یافته است.
Maryam Shahriari
رفتن در پی شادمانی صرفا به جهت رسیدن به شادمانی به ملالت و خستگی منجر می‌شود، و هر کسی که بخواهد به شادمانی واقعی دست یابد، باید در پی چیزی غیر از آن باشد
Maryam Shahriari
شاید هیچ کدام از روزهای دوران کودکی‌ام به اندازهٔ روزهایی که وقتم را صرف خواندن کتاب‌های محبوبم می‌کردم، سرشار و دلپذیر نبودند.
Pariya
دوباره رستن به عقیدهٔ من قانون بی‌رحم هنر آن است که انسان‌ها بمیرند و خود ما هم با چشیدن تمام رنج‌ها بمیریم تا نه سبزهٔ نسیان که سبزهٔ زندگی جاودان بروید، سبزهٔ پربار آثار بارور که نسل‌ها و نسل‌ها می‌آیند و شادمانه، بدون اندوه کسانی که در زیرش خفته اند، بر آن به "سفرهٔ گسترده بر چمن" می‌نشینند.
کاربر ۳۵۱۳۷۰۵
در این سال در دانشکده حقوق پاریس نام‌نویسی کرد. در سال ۱۸۹۱ گذشته از دانشکده حقوق به طور نامرتب در کلاس‌های آلبر سورل و آناتول لوروا بولیو در دانشکده علوم سیاسی و در کلاس‌های برگسون در سوربن شرکت کرد.
yazdaan
هرگز بمانند امروز، طبقات مرفه جامعه با طبقه فرودست همدردی نکرده و با ایشان مهربان نبوده است و با این وجود هرگز بمانند امروز، این طبقات منفور طبقه فرودست جامعه نبوده‌اند؛ زیرا در گذشته، تفاوت بین فقیر وغنی صرفا دیواری بود که توسط قانون ساخته می‌شد اما امروزه اختلافی حقیقی در جایگاه این دو قشر وجود دارد، پرتگاهی ژرف بین اراضی پست و علیای سرزمین انسانیت، که جوی طاعون زده در اعماق آن حاکم است. نمی‌دانم آیا روزی فراخواهد رسید که ماهیت آزادی حقیقی درک شود، زمانی که انسان‌ها با آن که مجبور به اطاعت و کار برای دیگری هستند اما به ایشان و جایگاه ایشان احترام گذاشته می‌شود و به آنها به چشم برده نگریسته نمی‌شود.
zbabaxni

حجم

۸۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۸۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد