بریدههایی از کتاب اولین آژانس کارآگاهی زنان
نویسنده:الکساندر مککال اسمیت
مترجم:گودرز جوادیزاده
انتشارات:انتشارات کتابسرای نیک
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۲۱ رأی
۳٫۶
(۲۱)
گاهی دوست داری تمام زندگیات را بدهی که حرف زده را جبران کنی.
Aysan
من کشورمان را دوست دارم
Aysan
مردم ممکن است چیزهای زیادی را از دست بدهند و هنوز زنده باشند!
Aysan
مردان جوان معمولاً سعی میکنند که گریه نکنند و یا خودشان را ناراحت نشان نمیدهند اما من میدانستم که چه قدر در دلمان غمگین بودیم.
Aysan
به خدا فکر میکنم و این که وقتی در مقابلش ایستادم به من چه خواهد گفت.
Aysan
او فکر میکرد که چه طور بعضیها به راحتی شرمنده میشوند در حالی که بعضیها نمیشوند. بعضیها با یک اشتباه کوچک کلی شرمنده میشوند، در حالی که بقیه در مقابل رفتارهای نابخشودنی، خیانت و بدی، هیچ ناراحت نمیشوند.
Aysan
ما همه برادر و خواهر هستیم. اما به اطراف نگاه کن، چه میبینی؟ جنگ، جنگ، جنگ.
Aysan
او هنوز گاهی برایش گریه میکند.
Aysan
میدانم که دلت برایم تنگ میشود. اما میدانم که دوست داری من خوشبخت باشم. من الان خیلی خوشبخت هستم.
Aysan
من تمام آدمهایی را که خدا آفریده، دوست دارم،
mehrnaz
باید بایستند و صدایشان را بلند کنند و بگویند که این اشتباه است. اما ابتدا باید در این باره مطالعه داشته باشند.
Aysan
چشمها به شما اجازه میدهند که درون افراد را ببینید، راهی که میتوانید حقیقت واقعی آنها را ببینید. به همین دلیل، افرادی که میخواهند چیزی را مخفی کنند، در خانه هم عینک آفتابی میزنند. باید مراقب این گونه افراد بود.
"Shfar"
هیچ روزی نگذشته که فکرم به سمت خدا نرود و این که مردن چه شکلی خواهد بود. من از این موضوع نترسیدم
Aysan
چیزی نگفت، چون مطمئن نبود. و سکوتش به عنوان رضایت فرض شد.
Aysan
اما خانم ملتسی بطور عجیبی آرام بود. او گفت: « خب، لااقل میدانم که نزد خدا است و این خیلی بهتر از این است که فکر کنم بغل زنی خوابیده است. این طور نیست؟ »
Aysan
آدمهای پولدار هم مشکلات خودشان را دارند. تو نمیدانی.
Aysan
همه چیز قابل تعمیر شدن است. همه چیز. »
او فکر کرد، حتی قلبی که شکسته است؟ آیا میتوانند آن را هم تعمیر کنند؟ آیا پروفسور برنارد میتواند قلبی را که بخاطر تنهایی خونریزی میکند، را مداوا کند؟
Aysan
بنابراین به خدا فکر میکنم و این که وقتی در مقابلش ایستادم به من چه خواهد گفت.
بلاتریکس لسترنج
من به راستی خوشبخت هستم.
Aysan
آیا کسی میتواند دنیای کسی دیگر را به پایان ببرد. طوریکه هرگز به حالت اولش برنگردد
Aysan
مردم معمولاً وقتی با حقیقت رو به رو میشوند، در هم میشکنند. افراد خیلی کمی میتوانند مقاومت کنند.
Aysan
عشق نوعی کور شدن است و چشمان را نسبت به خطاهای آشکار میبندد. ممکن است عاشق یک قاتل شوید و باور نکنید که او میتواند کسی را له کند و بکشد. اینها چیزهایی نبودند که بتوان با او در موردش بحث کرد.
بلاتریکس لسترنج
او دستان پدرش را در دست گرفت و به چشمان مردی که از همه بیشتر دوستش داشت، نگاه کرد. پدرش، پدر دانایش، کسی که ریهاش پر از گرد و خاک معدن بود و سالها صرفهجویی کرده بود که زندگی خوبی برای او باقی بگذارد.
Aysan
« معدن انسانها را میبلعد و حتی اگر از آن بیرون هم بیایی، تو را خواهد بلعید. » ما همه میدانستیم که این موضوع حقیقت دارد. ممکن است در اثر سقوط سنگ بمیری و یا این که سالها بعد هنگامیکه زیر زمین فقط یک خاطره و یک یا کابوس است، بمیری. معدن برای گرفتن حق خودش برمیگردد، همانطور که الان برای من برگشته.
Aysan
او قبلاً هم دیده بود که عشق نوعی کور شدن است و چشمان را نسبت به خطاهای آشکار میبندد. ممکن است عاشق یک قاتل شوید و باور نکنید که او میتواند کسی را له کند و بکشد.
Aysan
معمولاً اجازه نمیداد که این طور وارد رویا شود زیرا بابت تمام عشقی که به او داشت، رویا با اشک تمام میشد.
Aysan
اگر میتوانستیم به گذشته برگردیم، من اغلب به این موضوع فکر میکنم. اگر میتوانستیم به گذشته برگردیم و آن چه که امروز میدانیم را میدانستیم او سرش را تکان داد « خدای من! من طور دیگری زندگی میکردم! »
Aysan
او بلند شد و دمپاییهای صورتی رنگش را که همیشه میپوشید، به پا کرد. از زمانیکه شبی برای ساختن چای به آشپزخانه رفت و یک عقرب نیشش زد، این دمپاییها را در خانه میپوشد.
خانه در شب طور دیگری بود. همه چیز سر جای خودش بود اما به نظر میآمد اثاثیه نوک تیزتر میشوند و تصویرهای روی دیوار یک بعدیتر میشوند. یادش آمد که کسی میگفت در شب همه ما غریبه میشویم، حتی برای خودمان و این بنظرش درست میآمد.
Aysan
خانم رموتسوی هم یک قابلمه بزرگ از خوراکی متشکل از برنج و خربزه درست کرده بود.
Aysan
یک دفتر کاراگاهی، با من، یک کاراگاه زن چاق، که این بیرون نشسته و فکر میکند که چه طور چیزها فردا کاملاً یک شکل دیگر خواهند شد.
Aysan
حجم
۱۸۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۲۵۵ صفحه
حجم
۱۸۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۲۵۵ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان