بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مائو؛ داستان ناشناخته | طاقچه
تصویر جلد کتاب مائو؛ داستان ناشناخته

بریده‌هایی از کتاب مائو؛ داستان ناشناخته

انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۸از ۶۹ رأی
۳٫۸
(۶۹)
مائو سپس با گفتن این جملات گریبان همه کتاب‌ها را گرفت: «هر چقدر بیشتر کتاب بخوانید، بیشتر احمق می‌شوید... شما باید کتاب‌های کمی را بخوانید، زیرا اگر کتاب‌های زیادی را بخوانید این امر به شما صدمه خواهد زد، به شما واقعآ صدمه خواهد زد.» این حرف‌های مائو وقیحانه و خودخواهانه بود زیرا او خودش از جمله کتاب خوانان حرفه‌ای به شمار می‌رفت که عشقی دیرینه و عجیب نسبت به کتاب داشت. تختخواب مائو را آن چنان بزرگ و پهن ساخته بودند تا مناسب عادت کتاب خوانی‌اش باشد. او انبوه کتاب‌ها را کنار دستش می‌گذاشت و به صورت درازکش مطالعه می‌کرد. بهترین تفریح وی مطالعه کتاب در رختخواب بود.
نیما اکبرخانی
رهبران حزب به صف ایستاده بودند و هر کدام شعاری سر می‌داد و جمعیت آن را تکرار می‌کرد. این یک تظاهرات واقعی نبود... خیلی خسته‌کننده و ملال‌آور بود.
IZARIST
«اصلِ اخلاقی من اتفاقآ بر عکس است. من کاری را در حق دیگران می‌کنم که دقیقآ نمی‌خواهم همان کار در حقِّ خودم بشود.
IZARIST
«برخی معتقدند که فرد در برابر تاریخ مسئول است. من چنین اعتقادی ندارم. من فقط دلمشغولِ رشد و توسعه فردی خویش هستم... من امیال خاص خودم را دارم و بر همین اساس هم اقدام و حرکت می‌کنم و در قبال هیچ کس دیگری هم مسئول نیستم.»
مهدی بهرامی
. «روزنامه مردم» گزارش داد که بعد از اینکه مائو در مراسم آغاز احداثِ یک مخزن آبی در اطراف پکن با بیل مقداری خاک را جا به جا کرد، سربازی به اسم یو بینگ سن به سراغ بیل مذکور رفت و آن را ] همچون شئی مقدسی[در داخل پارچه‌ای پیچید
مهدی بهرامی
چین هم دوست دارد که بیشترین کمک را به مصر بکند؛ و البته کمک‌های ما بی هیچ قید و شرطی است.] یعنی که کمک شوروی با قید و شرط است![هر چیزی را که نیاز دارید فقط اسم ببرید تا در اختیارتان بگذاریم... کمک‌های ما بلاعوض است... اگر شما اصرار به بازپرداخت این کمک‌ها دارید، می‌توانید آن را ظرف صد سال آینده بپردازید
IZARIST
مائو چیزی را به دست آورده بود که از جان برایش عزیزتر بود: تکنولوژی اولیه ساخت بمب اتمی.
IZARIST
ژان پل سارتر، نویسنده بانفوذ و سرشناس فرانسوی «خشونتِ انقلابی» مائو را «به غایت اخلاقی» لقب داده بود.
نیما اکبرخانی
از جیانگ چینگ، آخرین همسر مائو، اغلب به عنوان زنِ شیطان صفتی یاد می‌شود که مائو را در چنگ خود داشت. او شیطان صفت بود اما هرگز مبدع و مبتکر هیچ سیاست مهمی نبود.
IZARIST
مائو در مارس ۱۹۷۵ با وادار کردن «دار و دسته چهار نفره» به انجام یک کارزار رسانه‌ای به منظور تضعیفِ قدرت کادرهای دوباره به کار گرفته شده، سعی کرد ضرباتی به طرف مقابل بزند. تنگ شیائو پینگ در ماه آوریل، بعد از بازگشت مائو به پکن، صراحتآ از وی خواست که دستور توقف این کارزار رسانه‌ای را صادر کند.
IZARIST
آیا شما از آن نوع آدم‌های ضعیف کشی هستید که آدم کوچولوها را بازجویی می‌کنند و برای آنها جرم‌های بزرگ واهی می‌تراشند؟
IZARIST
مائو برای خوراک دادن به پروژه بُت‌سازی خویش، دست به غیرمنتظره‌ترین کارها زد و آن دیدار از مکان‌هایی مثل کارخانه‌ها و تعاونی‌های کشاورزی بود. مطبوعات و رسانه‌ها با سر و صدای بسیار زیاد دیدارهای مذکور را پوشش خبری می‌دادند. فیلم‌های خبری از دیدارهای مائو در سراسر کشور به نمایش در می‌آمد. تصویری از مائو، با تیترِ مناسبِ «صدر مائو سرتاسر چین را می‌پیماید»، در تیراژهای چند ده میلیونی تکثیر شد به‌طوری که در هر خانه‌ای نسخه‌ای از این تصویر دیده می‌شد.
مهدی بهرامی
مائوتسه تونگ که برای دهه‌ها حکومت مطلقه‌ای بر زندگی یک چهارم مردم کره زمین داشت، مسئول مرگ بیش از ۷۰ میلیون نفر در زمان صلح بود. هیچ رهبر دیگری در قرن بیستم به اندازه مائو موجب مرگ انسان‌ها نشد.
سیّد جواد
» اما واژه ثروتمند یک واژه به شدت نسبی به شمار می‌رفت. برای مثال خانواده‌ای که دارای ۲۰ تا ۳۰ لیتر روغن طبخ بود یا خانواده‌ای که چند مرغ و خروس در اختیار داشت،
مهدی بهرامی
هدف این نهاد جدید، افزایش کمک‌های خارجی چین به کشورهای مختلف بود.
IZARIST
در آن دوران که آزادترین دوران اندیشه ورزی در حیات کشور چین بود، هر چیزی که تا آن زمان بدیهی و مسلّم انگاشته شده بود، به زیر سؤال می‌رفت، و در درستی و بداهت آن ابراز تردید می‌شد. و برعکس، هر چیز که تا آن زمان غلط انگاشته شده بود در غلط بودنش ابراز تردید می‌شد. به این ترتیب هر چیزی مورد پرسش و تردید قرار می‌گرفت؛ از کشور و خانواده گرفته تا ازدواج و مالکیت خصوصی. در آن زمان هیچ اندیشه‌ای و هیچ ابراز نظری عجیب و شوک‌آور نبود و هیچ مانعی هم برای ابراز عقاید وجود نداشت.
Mehran
و سرِ بریده انسان یک اثر هنری نیست که در ملاء عام به نمایش درآید!
مهدی بهرامی
اما از ظواهر امر چنین برمی‌آمد که مائو فاقد ویژگی‌های رهبری کردن است. یکی دیگر از معلمین مائو بعدها نوشت: «مائو تسه تونگ در مدرسه هیچ استعدادی برای رهبری نداشت.» زمانی که مائو سعی کرد یک باشگاه در کالجش ایجاد کند و توجه دیگر دانشجویان را به سوی این باشگاه جلب کند، فقط عده معدودی به باشگاه مذکور ملحق شدند.
Mehran
رئیس هیأت مشاوران اقتصادی شوروی در چین، به ما (نویسندگان کتاب) گفت: «مائو هیچ درکی، مطلقآ هیچ درکی، از اقتصاد نداشت.»
IZARIST
اعضای جوان گاردهای سرخ ابتدا به سراغ تابلوی فروشگاه‌ها و پلاک‌های اسامی خیابان‌ها رفته و با استفاده از تیشه و چکش اسامی قدیمی را محو و زایل کردند و اسامی تازه‌ای را جانشین آنها ساختند. خشکه مقدس‌ها به روال معمولِ اکثر انقلاب‌ها، افراطی‌تر و متظاهرتر از پیش شدند. اعضای گاردهای سرخ به هر زن و دختری که موی بلند داشت یا دامن پوشیده و کفش پاشنه بلند به پا کرده بود حمله‌ور می‌شدند و با قیچی مو و دامن وی را کوتاه می‌کردند و پاشنه‌های کفشش را می‌کندند. از حالا به بعد فقط داشتنِ موی کوتاه و پوشیدنِ لباس‌های متحدالشکل (شامل پیراهن و شلوار گشاد و بد دوخت) در چند رنگ محدود، و به پا کردنِ کفش‌های بدون پاشنه، مجاز بود.
مهدی بهرامی

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۹۹۶ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۹۹۶ صفحه

قیمت:
۴۹۸,۰۰۰
۳۹۸,۴۰۰
۲۰%
تومان