بریدههایی از کتاب نه تنبیه، نه تشویق
۴٫۰
(۴۱)
تعریفوتمجید «موجب وابستگی به تأیید دیگران میشود و اگر بیش از اندازه اِعمال گردد به احساس ناامنی در کودک دامن میزند، بهگونهای که تصور برآورده نساختن انتظارات دیگران ممکن است او را به وحشت اندازد»
ری
اصل مطلب نیز همین جاست: تفرقه بینداز و حکومت کن.
elinow
معلمی از صحبت کردن دانشآموزان در کلاس عصبانی میشود. بیگمان وی باید شهامت داشته باشد که از خود بپرسد آیا عاقلانه است انتظار داشته باشم دانشآموزان مدتی طولانی کاملا ساکت و بیسروصدا بنشینند، یا شاید اصلا اشکال از من است که حوصله سروصدای بچهها را ندارم. مسلّم است که توجیه محترمانه کودکان شش ساله برای آرام نشستن، مستلزم صبر و تلاش است. اما اعلام این مطلب که «اگر ساکت بنشینید فلان جایزه را خواهید گرفت...» مستلزم به خرج دادن هیچ شهامتی، هیچ فکر و تلاشی، هیچ صبر و حوصلهای، هیچ استعدادی و هیچ صرف وقتی از سوی معلم نیست.
حبیب اله برجی
«حتمآ باید این را هم یاد بگیریم؟» یا «آیا این مطلب در امتحان میآید؟» هر آموزگاری باید معنی این سؤالها را بداند. این سؤالها زنگ خطر را بهصدا درمیآورند. زبانحال دانشآموزی که چنین سؤالی را مطرح میکند این است: «افراد خوشنیتی که با رشوه یا تهدید مرا وادار به انجام تکالیف کردهاند عشق به یادگیری را در من کشتهاند. حالا همه آنچه من میخواهم بدانم این است که آیا باید آن تکالیف را انجام بدهم یا نه، و اگر انجام بدهم در قبال آن چه چیزی نصیبم میشود.»
کاربر ۶۸۳۵۲۰
وقتی مرتب به کودکان قول میدهیم که در قبال رفتار مسئولانه پاداش دریافت خواهند کرد، به دانشآموزان وعده میدهیم که در ازای یادگیری مطالب جدید جایزه خواهند گرفت و به کارمندان یادآوری میکنیم که کار بهتر با مزایای بیشتری جبران خواهد شد، درواقع فرض را بر این میگذاریم که آنها به اختیار خود دست به چنین عملی نخواهند زد یا اصلا نمیتوانند چنین کنند. اگر قابلیت رفتار مسئولانه، عشق ذاتی به یادگیری و میل به درستکاری بخشی از هویت انسانی ما باشد این فرض پنهان که عکس چنین قضیهای را قبول دارد انسانیت ما را زیرسؤال میبَرد.
fr
تنبیه نفرت و انزجار تولید میکند نه مسئولیتپذیری.
Mohammad Ali Zareian
«اشتباهات دوستان ما هستند.»
محسن
بدرفتاری کودک باید بهمثابه «فرصتی برای آموختن» تعبیر شود؛ بهمنزله مشکلی که باید به کمک خود او حل شود نه تخلفی که مستوجب تنبیه باشد.
Mohammad Ali Zareian
هر ایده و طرز تفکر بانفوذی زمانی به سبب جذابیت و قدرت متقاعدسازیاش موردتحسین قرار میگیرد و زمانی به علت نفوذ و سلطهاش بر فرد و جامعه موجب نگرانی میشود. و اما زمان نگرانی هنگامی است که ایده آنقدر شایع میگردد که دیگر حتی مورد تأمل قرار نمیگیرد و چنان ریشه میدواند که مسلّم فرض میشود.
حسین
: هر چیزی که بهعنوان شرط یا پیشنیاز چیز دیگری مطرح گردد، یا به عبارتی وسیلهای شود برای رسیدن به هدفی دیگر، از مطلوبیت و ارزش کمتری برخوردار است. شرطِ «این کار را بکن تا آن را بگیری» بلافاصله ارزش «این» را در مرتبه بعد قرار میدهد.
پاداشگیرنده با خود میگوید که «اگر آنها باید برای این کار به من رشوه بدهند حتمآ کاری است که من دوست ندارم بکنم»
حسین(ع) همه جا با ماست
در یکی از پژوهشها وقتی از کودکان خواسته شد با کودکی بازی کنند تا بتوانند یکی از اسباببازیهای او را داشته باشند، یا در پژوهش دیگری از آنان خواسته شد در ازای بازی با یکی از همسالان خود کلوچه دریافت کنند، آنها بعدها علاقه کمتری به ارتباط با آن کودک نشان دادند. همینطور دانشجویان کالج نیز، جز عدهای که بسیار خجالتی بودند، وقتی بهخاطر تعامل با یک غریبه پاداش گرفتند، برای ادامه تعامل با او علاقه کمتری نشان دادند
حسین(ع) همه جا با ماست
*پاداش را شرط کار قرار ندهید. مخالفت عدهای به این دلیل است که میگویند قصد ما کنترل دیگران نیست، ما میخواهیم از کار شایسته تقدیر کنیم یا مراتب قدردانی خود را نشان دهیم. کاری که این عده میتوانند بکنند این است که از قبل چیزی درباره پاداش به زبان نیاورند. لپر و یکی از همکارانش بر این عقیدهاند که دریافت پاداش غیرمنتظره «معمولا موجب نمیشود که شخص رفتار قبلی خود را رفتاری هدایتشده بهسوی پاداش ببیند»،
کاربر ۲۵۰۴۳۲۰
که در چنین کلاسی وقتی برگه دانشآموز رضایتبخش نباشد، بهجای تنبیه شدن دانشآموز با یک نمره بد، به او فرصت داده میشود تا آن را بازنویسی کند. در این کلاس بهجای ارزیابی، تأکید بر یادگیری و پیشرفت است.)
کاربر ۲۵۰۴۳۲۰
بدرفتاری کودک باید بهمثابه «فرصتی برای آموختن» تعبیر شود؛ بهمنزله مشکلی که باید به کمک خود او حل شود نه تخلفی که مستوجب تنبیه باشد. سعی میکنم نشان دهم که این روش نهتنها محترمانه و انسانیتر است بلکه در درازمدت احساس مسئولیت هم در کودک بهوجود میآورد.
کاربر ۲۵۰۴۳۲۰
از تعریفوتمجیدهایی که جوّ رقابت ایجاد میکنند بپرهیزید. هرگز در تعریف خود کسی را با دیگری مقایسه نکنید. عباراتی چون «تو بهترین شاگرد کلاس هستی» (یا «شما بهترین کارمند این بخش هستید») باید از خزانه لغات ما حذف شوند. پژوهشهای انجامشده در این زمینه بهوضوح نشان میدهند که این قبیل تعاریف انگیزه درونی را زایل میسازند.
محسن
شعار «این کار را بکن تا به فلان پاداش برسی» توجه افراد را روی «فلان پاداش» متمرکز میکند نه روی «این کار». اگر به خلاقیت اهمیت میدهیم متوجه ساختن فکر کارمندان به میزان دریافتی آخر ماه یا متمرکز کردن توجه دانشآموزان به نمرات کارنامهشان، آخرین راهکاری است که باید به آن متوسل شویم. در پایان، بحث خود را در دو جمله خلاصه میکنیم: آیا پاداش در مردم ایجاد انگیزه میکند؟ صددرصد. پاداش مردم را برمیانگیزد تا آن را بهدست آورند.
mahdi
. هرقدر که بر تعداد دفعات وعدههای من برای پاداشدهی اضافه گردد بیشتر باعث میشوم که طرف مقابلم به این پاداش پاسخ دهد یا حتی خودش آن را شرط بگذارد. همانطور که خواهیم دید، بعد از مدتی، دیگر علل اصولی در او انگیزهای ایجاد نمیکنند که کارش را به بهترین وجه انجام دهد، بلکه فقط برای کسب پاداش میکوشد.
چیزی نمیگذرد که جایزه و پاداش بهصورت عادت درمیآید
monajokar
تصور کنید که برای کمک به همسایه خود، او را تا مرکز خریدی میرسانید، یا در جابهجایی اثاثیهای به او کمک میکنید، و بعد او در قبال زحمتی که کشیدهاید پنج دلار به شما تعارف میکند. آیا احساس نمیکنید به شما توهین شده است؟ چرا؟ پیشنهاد پول چه معنایی دارد؟ دراینصورت وقتی خود ما نیز در جایگاه پاداشدهنده قرار میگیریم نباید تفاوت جایگاه پاداشدهنده یا دریافتکننده را از یاد ببریم.
fr
تمام افرادی که از پاداش و تنبیه استفاده میکنند در ادعای خود مبنی بر کمک کردن به فرد تحت کنترل صادق نیستند. در برخی موارد هدف واقعی، راحتی (یا استمرار توان کنترل دیگران توسط) خود کنترلکننده است.
به نفع چه کسی؟ طرح این پرسش درمورد تمام روشهای جاافتاده و رایج، درست و مفید است. و اما طرح چنین پرسشی در اینجا، فقط پای پاداشدهنده را بهمیان نمیکشد، پای نهادها، عادات اجتماعی و وضعیت موجود (که بهواسطه کنترل رفتار مردم حفظ میشوند) نیز بهمیان میآید
کاربر ۲۵۰۴۳۲۰
وقتی ما با انگیزه پاداش دست به انجام کاری میزنیم معمولا توجهمان محدودتر از زمانی میشود که پاداشی در کار نیست. دراینصورت از توجه و به یاد آوردن نکات مرتبط با کارمان که در نگاه نخست فورآ به چشم نمیآیند باز میمانیم.
کاربر ۲۵۰۴۳۲۰
«اجازه دهید افراد به خود پاداش بدهند.» وقتی در ازای خوردن هر پیتزا به کودکان یک کتاب پاداش میدهیم مانع از آن میشویم که خواندن بهمنزله وسیلهای برای رسیدن به هدفی معین خودنمایی کند؛ در چنین مواقعی، کتاب درحقیقت بهصورت هدف درمیآید. اما این راهکار مشکل دیگر پاداش را حل نمیکند، چون حتی دراین صورت نیز هنوز عامل دیگری رفتار کودک را در کنترل دارد. دقیقآ عکس این قضیه درمورد ایده شایعتر بعدی صادق است: اینکه از فرد بخواهیم به خودش پاداش بدهد. ممکن است این راهکار (با واگذاری قدرت تصمیمگیری به خود فرد) مشکل دوم را حل کند ولی مشکل اول همچنان لاینحل میمانَد (زیرا رفتار مطلوب هنوز بهصورت پیشنیاز برای رسیدن به پاداش ـ مانع ـ باقی میماند).
کاربر ۲۵۰۴۳۲۰
در پژوهش بزرگی که سال ۱۹۹۱ منتشر شد از مردم خواسته بودند در یک برنامه خودیاری جهت ترک سیگار شرکت کنند. به عدهای از شرکتکنندگان وعده داده شد که در قبال ارائه گزارش هفتگی موفقیتآمیز، پاداش دریافت خواهند کرد؛ به جمعی دیگر، جهت تقویت انگیزه، بازخورد ارائه میشد؛ مابقی (که گروه کنترل را تشکیل میدادند) چیزی دریافت نمیکردند.
و اما نتیجه اینکه ارائه گزارش هفته اول از سوی کسانی که پاداش گرفته بودند دو برابر دیگران بود، ولی سه ماه بعد مصرف سیگار را آغاز کردند، آنهم بیشتر از افرادی که درمانهای دیگر را دریافت کرده بودند و حتی بیشتر از افراد گروه کنترل! براساس نتایج آزمایش بزاق، احتمال دروغگویی درباره ترک سیگار در بین کسانی که وعده پاداش دریافت کرده بودند دو برابر دیگران بود. درحقیقت «مشوق مالی» برای افرادی که هر دو روش درمانی را دریافت کرده بودند «تأثیر مثبت بازخوراند شخصی را کاهش میداد». در این مورد پاداش نهتنها مفید نبود بلکه عملا مضر هم بود.
محسن
بهتر آن است که شایستگی را موضوع پاداش قرار ندهیم زیرا امکان دارد این کار افراد را به خیانت و مخالفت متمایل سازد.
لائو ـ تزو
محسن
بهعنوان یک اصل کلی، خیلی خوب است که ما هرآنچه را تاکنون مسلّم فرض کردهایم زیرسؤال ببریم؛ هرچه عادات ما کهنهتر باشند، ارزش چنین سؤالاتی بیشتر خواهد بود.
monajokar
برخی حامیان روشهای اِعمال فشار تصور میکنند که کودکان در صورت عدم کنترل، وحشی میشوند. از قضا این مطلب بیشتر درباره کودکانی صادق است که معمولا کنترل میشوند، مورد اعتماد قرار نمیگیرند، توجیه نمیشوند، تشویق نمیشوند که خود بیندیشند، یاری نمیشوند تا ارزشهای مثبت را نهادینه کنند و غیره.
پرتو
اسکینر در زمان حیات خود نظریاتش را براساس یافتههای رفتاردرمانی بنا میکرد. وی در آخرین مقالهای که شب قبل از مرگش آن را به پایان رساند تکرار کرد که «در تحلیل علمی رفتار، هیچ جایی برای ذهن یا خود وجود ندارد» ۵.
نقی کلارستاقی
معمولا حیوانات آزمایشگاهی را گرسنه نگه میدارند تا از پاسخ آنها نسبت به غذا بهعنوان یک مشوق مطمئن شوند. به همین منوال «برای آنکه انسانها را واداریم تا به روش خاصی رفتار کنند ... باید ... آنقدر درمانده و محتاج باشند که ارائه پاداش، رفتار مطلوب را در آنها تقویت کند»
RoYega
واتسن در اولین صفحه کتاب رفتارگرایی خود با صراحت چنین میگوید: «تفاوت انسان با حیوانات دیگر تنها از نظر نوع رفتاری است که او از خود نشان میدهد.» این کتابی بود که اسکینر را متقاعد ساخت تا روانشناس بشود و به همین دلیل است که رفتارگرایان همواره در توضیحات خود از واژه «جاندار» استفاده میکنند.
حسین
شواهد زیادی حاکی از آناند که رقابت مانع میشود تا ما کار خود را به نحو احسن انجام دهیم، خیلی زود دریافتم یکی از علل ناموفق بودن مسابقه (در بهبود حاصلکار) این است که بهمثابه یک انگیزه بیرونی عمل میکند.
علی رضا
مسلّم است که توجیه محترمانه کودکان شش ساله برای آرام نشستن، مستلزم صبر و تلاش است. اما اعلام این مطلب که «اگر ساکت بنشینید فلان جایزه را خواهید گرفت...» مستلزم به خرج دادن هیچ شهامتی، هیچ فکر و تلاشی، هیچ صبر و حوصلهای، هیچ استعدادی و هیچ صرف وقتی از سوی معلم نیست.
علی رضا
حجم
۳۷۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۳۷۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۱۳۲,۰۰۰
تومان