بریدههایی از کتاب ضیافت
۳٫۹
(۹۳)
«هیچکس حق ندارد راضی شود که در گمراهی و نادانی بماند و نیز کسی نباید حقیقت را پنهان کند.»
*𝐻𝑒𝒾𝓇𝒶𝓃
آنگاه ادامه داد و گفت که: عشق نه زیباست و نه نیکو. از او پرسیدم که تو ای دیوتیما، آیا گمان میکنی که عشق بدی و زشتی است؟ گفت: خاموش. مگر لازم است آنچه زیبا نیست، زشت باشد؟ مگر نمیدانی که میان دانایی و نادانی فاصلهیی وجود دارد؟ من گفتم آن فاصله کدام است؟ گفت: باور درستی که نتواند منطق خود را اثبات کند، دانایی نیست، امّا چون شناخت به حقیقت است، نادانی هم نمیباشد و این فاصلهی میان دانایی و نادانی است.
shaltoook
به سعادت کسی جز پس از مرگ نمیتوان حکم کرد. من تو را از خوشبختها نشمردم. برای این که نمیدانم در آینده به سرت چه میآید
Ishtar
هنوز نوع بشر معنیِ توانایی و قدرت عشق را ندانسته، اگر میدانست سراسر زمین را «پرستشگاه عشق» میساخت، تا با شکوهترین شعائر و مراسم، هدیههای خویش را تقدیم و تقدیس نامش گرداند. و قربانیها نیازش سازد. زیرا وی از سزاوارترین خدایان است که باید پرستیده شود و نشده.
Mohammad
شخص نادان هم به تحصیل دانش نمیپردازد. زیرا خود را دانا میشمارد و بدبختی افراد نادان در همین است
Mohammad
کسی خواهان چیزی است که آن را ندارد. اگر داشته باشد، خواستن و طلب کردن آن معنی و مفهومی ندارد.
AmirHossein
«هیچکس حق ندارد راضی شود که در گمراهی و نادانی بماند و نیز کسی نباید حقیقت را پنهان کند.»
Mohammad
هر کس در دنیا بزرگ و نامی میشود دربارهی او افسانه میسازند.
علی نوری
حکیم گفت: به سعادت کسی جز پس از مرگ نمیتوان حکم کرد.
علی نوری
تا سرانجامِ کسی را ندانی نمیتوان حکم کرد که خوشبخت است یا نیست.
عرفان
چه کسی که خود چیزی ندارد نمیتواند آن را به دیگری ارائه دهد، یا کسی که چیزی نداند نمیتواند آن رابیاموزاند. چه کسی میتواند منکر شود که همهی جانداران آفریدهی اویند.
alireza_irc
پس میتوانیم بگوییم که عشق عبارت است از اشتیاقِ بدست آوردنِ خوبی برای همیشه.
ali karimi
افلاطون را استاد حکمت اشراق میخوانند و حکمت اشراق سرچشمهاش ذوق و شور عشق است، به این واسطه نوشتههای افلاطون در عین این که نثر است بهترین اشعار است و با آنکه همواره دم از عقل و علم میزند در واقع عشق و ذوق را افاضه میکند
Shadi
پس عاشقی که با تن بشری ـ نه با نفس انسانی ـ عشق میورزد، نه او را قدر و قیمتی هست و نه عشق او را دوام و ثباتی.
زیرا دلباختهی چیزی که دوام و بقایی ندارد چون به زیبایی شکل و رخسار که بدان دلبسته زوال یابد، خود چشم از آن میپوشد و بیشرمانه به نویدهایی که داده است وفا نکرده، عهد مودّت میشکند. امّا، دوستدار خوی و خصال نیک و فرخنده، همیشه بر میثاق محبّت و عشق استوار میماند، زیرا با مراعات انتظام و انسجام دل به چیزی داده است که برای همیشه لایتغیر و پر دوام خواهد ماند.
flora
به سعادت کسی جز پس از مرگ نمیتوان حکم کرد.
Marya Morrevna
وانگهی عشق سرچشمه بزرگترین منافع بنیآدم است و هر آدمی در آغازِ زندگی خود هیچ سود و سعادتی را همانندِ آن نتواند یافت که: «دوست بدارد و دوستش بدارند.»
محمدپوریا
عاشق بازاری که عشق او به صورت است و تن و نه به سیرت و جان، عشقی پست دارد. چنین عشقی پایدار نیست، چه عشق، چیزی است گذرنده و فانی و در معرض تغییر و دگرگونی. از این رو وقتی نشاط جوانی گذشت عشق او هم زایل میشود و عاشق بال میگشاید و به دنبال عشقی دیگر پرواز میکند و قول و عهد خویش را میشکند و همه چیز را فراموش میکند. امّا عشقی که به خلق و خوی شرافتمندانهیی قرین باشد پابرجاست و زایل و فانیناشدنی. پس ما باید این دونوع دلبستگان عشق را با دقت و احتیاط از همدیگر بازشناسیم و خدمت نوع شرافتمندانه را پذیرا شویم و از صحبت دیگری بگریزیم.
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
پس میتوانیم بگوییم که عشق عبارت است از اشتیاقِ بدست آوردنِ خوبی برای همیشه.
mahta
«هرج و مرج عالم هستی را فرا گرفته بود، تا اینکه زمین آفریده شد، زمین مرکز ثقل اشیاء گردید. و پس از آن عشق پدید آمد.»
AmirHossein
عاشقی که با تن بشری ـ نه با نفس انسانی ـ عشق میورزد، نه او را قدر و قیمتی هست و نه عشق او را دوام و ثباتی.
🌱ehsan
آنگاه ادامه داد و گفت که: عشق نه زیباست و نه نیکو. از او پرسیدم که تو ای دیوتیما، آیا گمان میکنی که عشق بدی و زشتی است؟ گفت: خاموش. مگر لازم است آنچه زیبا نیست، زشت باشد؟ مگر نمیدانی که میان دانایی و نادانی فاصلهیی وجود دارد؟ من گفتم آن فاصله کدام است؟ گفت: باور درستی که نتواند منطق خود را اثبات کند، دانایی نیست، امّا چون شناخت به حقیقت است، نادانی هم نمیباشد و این فاصلهی میان دانایی و نادانی است.
ali karimi
عشق در هردل و هر جایی منزل نمیکند، عشق بر دلهای سخت و انباشته از خشونت روی برمیتابد و از اینگونه دلها عشق گریزان است. اما آنجا که پر از نرمی و لطافت باشد، مسکن میگزیند و خیمهگاه فرمانروایی خویش رادر آنجا برپا میکند و جز با نرمترین و نازکترین دلها الفت نمیگیرد
ketab
عشق نزدیکترین دوست آدمیان است و شفابخش دردهایی است که راه خوشبختی و سعادت را بر بشر فرو بستهاند.
کتابخوار
به نظر من در دنیا، نعمتی پر ارزشتر از این برای یک جوان وجود ندارد که مورد محبت فردی شریف قرار گیرد و برای یک مرد نیز نعمتی بالاتر از عشقِ به معشوق وجود ندارد.
زیرا آن اصلی را که باید انسان را در راهِ رسیدن به یک زندگی باارزش و سعادتمند رهبری کند نه نزدیکان و خویشان میتوانند به کسی ببخشند و نه از ثروت و مال و مقام به دست میآید. بلکه فقط نیروی عشق است که آن را پدید میآورد.
اسب دریایی
آری و میشنوی که بعضیها میگویند کسانی که در جستجوی نیمهی دیگر خود هستند عاشق میباشند، اما من میگویم. عاشقان نه به دنبال نیمهی خود هستند و نه به دنبال تمام خود، مگر اینکه این نیمه و این تمام، هم خوب باشد و هم نیکو. والاّ همه میدانیم حتی وقتی که دست و پا فاسد و مضرّ شد، آن را میبُرند و به دور میاندازند.
Ishtar
اصولی که راهنمای زندگی مردانِ شریف پُرافتخار است. نگهبانی نیرومندتر از عشق وجود ندارد. نه مال و جلال و نه قوم و خویش و در میانِ مردمان کاری را که از توانِ عشق ساخته است نتواند کرد.
mohammad alimirzaei
گفت: در مورد عشق نیز وضع به همین صورت است و مفهوم و معنی عشق به طور کلّی عبارت است از: هر گونه تلاش و کوشش برای رسیدن به خوبی و خوشبختی و این بالاترین هدف و غایت هر کس است
آیلین :):
شخص دانشمندتر را نیازی به کسب دانش و حکمت نیست و همچنین شخص نادان هم به تحصیل دانش نمیپردازد. زیرا خود را دانا میشمارد و بدبختی افراد نادان در همین است و همچنین است آدمی که واقعاً خردمند است! چون انسانهای دانا، دانا هستند و خود را بینیاز از طلب و جویایی دانش میدانند. آنکه نه فضیلت دارد و نه دانش، به آنچه هست خرسند است، چه زیباتر از آن را نمیشناسد و چون مورد نیاز هم نیست پس میل و رغبت به آن هم ندارد. اما آنان که در میان این دو دستهاند به طلب حکمت و دانش میپردازند و عشق بدان سبب طالب حکمت است.
سورینام
اگر خدایان را اطاعت کنیم، یکبار دیگر باز ما را دو نیمه سازند و آن وقت ما همچون تصاویر نیمرخ برجستهی روی سنگهای گورها که گویی از وسط به دو نیمه شدهاند، فقط نیمی از چهرهامان باقی بماند و یا به شکل چوبخط درآییم.
کاربر ۱۲۷۱۱۶۳
تا سرانجامِ کسی را ندانی نمیتوان حکم کرد که خوشبخت است یا نیست
alireza_irc
حجم
۱۶۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۶۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
قیمت:
۳۷,۰۰۰
تومان