بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هیچ چیز تصادفی نیست | طاقچه
تصویر جلد کتاب هیچ چیز تصادفی نیست

بریده‌هایی از کتاب هیچ چیز تصادفی نیست

نویسنده:آلن جی هانتر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۱۷ رأی
۳٫۲
(۱۷)
هر آنچه به شما احساس راستینی از خودتان بدهد، همان کاری است که باید انجام دهید.
کیمیا
برای قرار گرفتن در جریان همزمانی، باید به اقدامات زیر عمل کنیم: -اطمینان داشته باشیم که نوعی انرژی در کائنات وجود دارد، نیرویی که بر آن است تا از ما در راستای خدمت به جهان بهره بگیرد. این اطمینان باید اطمینانی عمیق باشد.
فرهنگ
هنگام مطالعه‌ی شعر دانته، زمانی را به خاطر می‌آورم که در زندانی با حداکثر پوشش امنیتی برای «محکومان حبس ابد» که بسیاری از آنها جنایتکار بودند، به عنوان معلم ادبیات کار می‌کردم. از آنجا که یقین داشتم که هرگز قادر نیستم مرتکب جنایتی وحشیانه شوم، ابتدا فکر می‌کردم آیا تنها باید از طریق ادبیات به بهترین بخش وجود این مردان راه پیدا کنم؟ اما پس از مدت کوتاهی که درس دادن به آنها را آغاز کردم، به لطف خداوند، متوجه شدم که من هم می‌توانم به راحتی در وضعیتی قرار گیرم که دست به عمل ناامیدکننده‌ای بزنم. من از آنها جدا نبودم؛ بلکه کاملاً مانند آنها بودم. فقط هنوز در این زمینه امتحان خود را پس نداده و به حد آنها وسوسه نشده بودم تا به نقطه‌ی شکست آنها برسم.
سمیه
دیپاک چوپرا طی مصاحبه‌ای با ژان هوستون، این مطلب را به طرز شیوایی توصیف کرد. در ودانتا، او شرح می‌دهد: همزمانی از شرایط ریتام بهارا پراگیا است و سه اصل دارد: ریتام واژه مربوط به ترتیب ریتمیک جهان است؛ بهارا، یعنی «پر از»؛ پراگیا، به معنای «ذهن» است. بنابراین، او کسی است که ذهنش با ریتم کیهان اشباع می‌شود. وقتی عناصر و نیروهای درون شما به تمامی در فضایی که می‌توان آن را آگاهی بدون انتخاب نامید با عناصر و نیروهای کیهان یکپارچه می‌شوند، آرزویی لطیف تحقق خود را ممکن می‌سازد.
فرهنگ
هر چقدر شدیدتر تلاش کنیم که از پذیرش بخش‌های ژرف و بی‌قاعده‌ی خویشتن‌مان سر باز زنیم، آنها بیشتر بر ما سلطه خواهند یافت، زیرا در حقیقت بخشی از ما هستند.
moonlight
یونگ بر این باور بود آنچه اتفاق قلمداد می‌کنیم، گواه بر رویدادهای همزمان است - لحظاتی که انرژی جهان تلاش می‌کند راه پیش رو را به ما نشان دهد.
فرهنگ
خواستیم جهان را به سمت ایجاد رابطه‌ای حیاتی وعاشقانه سوق دهد که به رشد و کمال هر یک از ما کمک کند – و این همان چیزی بود که بدست آوردیم. هر یک از ما باید به نوبه‌ی خویش به شجاعتی دست پیدا می‌کردیم که ببینیم این وضعیت درست مطابق با نیازی که داشتیم برایمان فراهم شده است. هر یک از ما می‌توانستیم به راه خود برویم. اما این کار را نکردیم. با این اوصاف، در خصوص تمام این رویدادها چه می‌توانیم بگوییم؟ این زنجیره چنین به نظر می‌رسد: ۱. آنچه را نیاز دارید، طلب کنید (نه آنچه را دوست دارید)؛ ۲. به آنچه به سمت شما می‌آید توجه کنید؛
سمیه
همگام با فراگیری این درس‌هاست که در می‌یابیم با جهان هستی مشارکت داریم. جهان به ما فرصت‌هایی ارزانی می‌دارد و ما باید به بهترین نحو ممکن، با آنها رودررو شویم. با چنین دریافتی، متوجه می‌شویم که این ذات سرنوشت و تقدیر است. ما انسان هستیم و روزی خواهیم مرد - و در این فاصله این ما هستیم که انتخاب می‌کنیم چگونه زندگی کنیم. از آنجا که با هیچ قطعیتی نمی‌توانیم بفهمیم چه زمانی جسم خاکی خود را ترک خواهیم گفت یا با چه کسی ازدواج خواهیم کرد یا چه تعداد فرزند خواهیم داشت یا نخواهیم داشت، برنامه‌ریزی همواره با اندکی مخاطره همراه است. زندگی معمولاً ما را ملزم می‌کند باید و نبایدهایمان را رها کنیم تا بتوانیم خود را با آنچه در واقع هست، وفق دهیم. به همین جهت لازم است یاد بگیریم آنچه را که هست، دوست داشته باشیم و بپذیریم. باید یاد بگیریم با سرنوشت خویش همنوا باشیم و دست راهنمایی را که به سوی ما دراز می‌شود بپذیریم. هرگاه جریان را بپذیریم به سمت زندگی توأم با رویدادهای همزمان حرکت خواهیم کرد.
سمیه
آنها به ما می‌گویند هنگامی که با شکستی روبرو می‌شویم، ممکن است در حقیقت، تنها در جستجوی نقطه عطفی باشیم که به پیروزی منجر می‌شود. ما به تاریک‌ترین بخش خویشتن هبوط می‌کنیم تا بتوانیم انرژی نهفته در آن را بازیابیم.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
به جای این که با انجام متقابل عملی شرورانه آن را به چرخه‌ای دائمی تبدیل کنم. به زبان ساده باید کارما را از تناسخ قبلی خود بزدایم.
کیمیا
وقتی چیزی را تقاضا می‌کنیم، آیا آن را فقط برای خودمان می‌خواهیم؟ مثلاً آیا خانه‌ای بزرگ می‌خواهیم فقط برای این که در میان خانواده و همسایگان بر شأن خود بیفزاییم؟ اگر چیزی را فقط برای خودتان بخواهید، احتمال زیادی وجود دارد که جهان هستی تنها این را بشنود که شما به شأن خود فکر می‌کنید و لذا چیزهای دیگری برایتان خواهد فرستاد تا بتوانید ذهنتان را با انواع و اقسام تردیدها نسبت به شأن خود انباشته کنید. این را امتحان کنید: نه فقط برای خودتان، بلکه برای جهان هستی بخواهید.
سمیه
ما آنچه را که بواقع در اعماق وجود احساس می‌کنیم «فراموش می‌کنیم»، انکار می‌کنیم یا دست کم می‌گیریم. انجام این کار آسان است. از آنچه واقعاً برایمان درست است روی برمی‌گردانیم و در عوض هر آنچه از دیدگاه هر فرد دیگری برایمان درست است را می‌پذیریم.
سمیه
همه آنها به زبان ساده می‌خواهند بگویند، برای کسانی که در راه آزادی گام برمی‌دارند (خواه رهایی از ظلم و ستم باشد، یا تلاش برای تبدیل شدن به کسی که باید و یا رهایی یافتن از بندهایی دیگر)، حتی بدترین شکست‌ها می‌توانند منبع الهام باشند. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که همواره از آنها استقبال کنیم و از همه مهم‌تر این که نباید تسلیم یأس و ناامیدی، دلسوزی برای خود یا بی‌ارادگی شویم. آنچه از ما انتظار می‌رود، این است که در خلق آینده خویش سهیم باشیم.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
به طور کلی اطمینان داشته باشید که هدفی دارید، گوش به زنگ پیام‌هایی باشید که به سمت شما می‌آیند و آنها را چراغ راه خود قرار دهید. در هر داستان، درست در لحظه‌ای که شاگرد آماده یادگیری بود، معلم از راه می‌رسید - معلمی در قالب یک عنکبوت، یک مورچه و یا زنی روستایی که با عصبانیت به خاطر غذای سوخته‌اش داد و فریاد می‌کرد.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
۱. آنچه را نیاز دارید، طلب کنید (نه آنچه را دوست دارید)؛ ۲. به آنچه به سمت شما می‌آید توجه کنید؛ ۳. با شجاعت عمل کنید؛ ۴. برای سخت‌کوشی در هر شرایطی مهیا باشید.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
هنگامی که شریک زندگی‌مان ما را ترک یا به ما خیانت می‌کند، این رویدادی نیست که یک شبه اتفاق افتاده باشد. چنین رخدادی معمولاً نتیجه‌ی عملکردهای متوالی پیشین و نارضایتی‌هایی است که به هر نحو دیگر برطرف نشده‌اند، لذا با اقدامی قاطعانه مواجه می‌شویم، به طوری که دیگر نخواهیم توانست به این وضعیت بی‌توجه بمانیم.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
بهترین پاسخ ما این است برای این که بتوانیم کاری که جهان نیاز دارد را انجام دهیم، باید تا حد امکان قوی باشیم، لذا جهان ما را می‌آزماید تا ببیند این درس‌ها را تا چه حد فرا گرفته‌ایم. ما به لحاظ ماهیت بشری خود، توانایی شگفت‌انگیزی برای دریافت اطلاعات داریم و در عین حال وقتی تحت استرس باشیم می‌توانیم آنها را در عرض چند ثانیه به دست فراموشی بسپاریم. مهم این است که سعی کنیم به خاطر بسپاریم حتی در برابر خشم و پریشانی همچنان با محبت بمانیم و حتی اگر همه‌چیز به نظر ویران می‌آمد، خوش‌بینی خود را از دست ندهیم. با این کار، نیروی درونی خود را رشد داده و ایمان درونی خود را پرورش می‌دهیم. در عین حال، باید بتوانیم سخنانی شایسته بر زبان آوریم و کارهای شایسته انجام دهیم.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
با جریان هستی همسو باش، با آن زورآزمایی نکن.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
ایده‌ی مبتنی بر آمیختن سرنوشت، دست راهنمای جهان هستی، همزمانی، شانس و نقش خود ما در افزودن به شانس خودمان - همه و همه مفاهیم جدیدی نیستند؛ آنها به اندازه کل بشریت قدمت دارند.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
«ببینید چه کاری موجب نشاط شما می‌شود، همان را دنبال کنید». زیرا جهان به مردمان بانشاط نیاز دارد.
Afarinesh
هرگاه خود را از خواسته‌های «من» رها می‌سازیم، زمانی که از تلاش برای کنترل همه‌چیز دست می‌کشیم و قلب خود را به روی عشق و شفقت می‌گشاییم، آنگاه نیروهای همزمانی پرچم پیروزی را به دست می‌گیرند.
سمیه
هرگاه خود را از خواسته‌های «من» رها می‌سازیم، زمانی که از تلاش برای کنترل همه‌چیز دست می‌کشیم و قلب خود را به روی عشق و شفقت می‌گشاییم، آنگاه نیروهای همزمانی پرچم پیروزی را به دست می‌گیرند.
سمیه
ما آنچه را که بواقع در اعماق وجود احساس می‌کنیم «فراموش می‌کنیم»، انکار می‌کنیم یا دست کم می‌گیریم. انجام این کار آسان است. از آنچه واقعاً برایمان درست است روی برمی‌گردانیم و در عوض هر آنچه از دیدگاه هر فرد دیگری برایمان درست است را می‌پذیریم.
سمیه
وقتی به خویشتن خود اجازه می‌دهیم در این جریان خلاق باشیم - همه انسان‌تر و شفیق‌تر می‌شویم، کمتر به «من» میدان می‌دهیم و وجودمان لبریز از عشق می‌شود. در عین حال فروتنی بیشتری پیدا می‌کنیم زیرا نیروی آنچه رخ می‌دهد را احساس می‌کنیم و از آن الهام می‌گیریم و می‌دانیم جزئی از آن هستیم. مسیری را که قلب‌هایمان به ما نشان می‌دهند دنبال می‌کنیم و می‌دانیم کار درست همین است. به هیچ چیز دیگری توجه نمی‌کنیم و با این کار، جهان هستی به طریقی با ما همراه می‌شود: الهامات، فرصت‌ها و تجاربی برای رشد را به سمت ما گسیل می‌دارد که اگر در خانه می‌ماندیم و شغلی بی‌دغدغه و یکنواخت را دنبال می‌کردیم، قادر به درک آن نبودیم. این تجربه همزمانی است.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
به گفته یونگ، اگر از خردمند بودن صرف دست بکشیم و در عوض تصمیم بگیریم شهود و الهام را دنبال کنیم، چنین قدرت‌هایی پدیدار خواهند گشت تا ما را راهبری کنند.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
کارما نه احتمال بلکه یک قانون است. در مقیاس وسیع باید گفت کارما یعنی: اعمال ما به سمت خودمان باز می‌گردند. اگر کار نادرستی انجام دهم، پیامد آن به سراغم خواهد آمد و به همین ترتیب اگر کار خوبی انجام دهم. اگر امر زیانباری برایم رخ دهد، باید این قانون را بپذیرم به جای این که با انجام متقابل عملی شرورانه آن را به چرخه‌ای دائمی تبدیل کنم. به زبان ساده باید کارما را از تناسخ قبلی خود بزدایم.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
دارما، به معنای وجود هماهنگی و عمل در راستای هماهنگی است. ما می‌دانیم که در مسیر دارما هستیم زیرا هماهنگی که به سمت آن در حرکتیم را احساس می‌کنیم و این از برخی لحاظ همان همزمانی است که توصیف کردیم. دارما نه به مفهوم جبر، بلکه به معنای بودن است.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
هنگامی که لحظه‌ی تعالی فرا رسد، ممکن است از عجیب بودن آن هراسان شویم. احتمال دارد سعی کنیم پا به فرار بگذاریم. ممکن است رخ دادن آن را منکر شویم. با این حال شاعر به ما می‌گوید جایی برای ترس نیست - قلب «دیگر برآشفته» نیست - و ما این رخداد مقدس را به وجود خود جاری می‌کنیم
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
تا زمانی که مرد به ورطه‌ی یأس و ناامیدی نرسد، قادر به انجام این کار نخواهد بود. تنها زمانی که از «من» خویش دور شود می‌تواند معشوقش را به دست آورد و تنها در پی این رخداد است که بانو نیز می‌تواند پوشش حفاظتی خود را کنار بزند - پرده‌ای که وجودش به او اجازه نمی‌دهد زنی واقعی و تمام عیار باشد.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
هرگاه خود را از خواسته‌های «من» رها می‌سازیم، زمانی که از تلاش برای کنترل همه‌چیز دست می‌کشیم و قلب خود را به روی عشق و شفقت می‌گشاییم، آنگاه نیروهای همزمانی پرچم پیروزی را به دست می‌گیرند.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵

حجم

۲۶۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۰۲ صفحه

حجم

۲۶۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۰۲ صفحه

قیمت:
۸۵,۰۰۰
۵۱,۰۰۰
۴۰%
تومان