بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بلوتوث (داستانی کوچک برای کودکان سرطانی) | طاقچه
تصویر جلد کتاب بلوتوث (داستانی کوچک برای کودکان سرطانی)

بریده‌هایی از کتاب بلوتوث (داستانی کوچک برای کودکان سرطانی)

امتیاز:
۴.۳از ۱۸۵ رأی
۴٫۳
(۱۸۵)
اتفاق‌های بزرگ، در پی حادثه‌های به ظاهر كوچكی رخ می‌دهند.
shirin
«شب فراق که داند که تا سحر چند است مگر کسی که به زندان عشق در بند است»
shirin
اتفاق‌های بزرگ، در پی حادثه‌های به ظاهر كوچكی رخ می‌دهند.
هنرمند هنردوست
«شب فراق که داند که تا سحر چند است مگر کسی که به زندان عشق در بند است»
نویسنده‌کوچك.
او تا صبح یك بار دیگر همه آنچه كه در یك هفته رخ داده بود را با خودش مرور كرد و دید كه اتفاق‌های بزرگ، در پی حادثه‌های به ظاهر كوچكی رخ می‌دهند.
hojjat
اتفاق‌های بزرگ، در پی حادثه‌های به ظاهر كوچكی رخ می‌دهند.
fateme
«شب فراق که داند که تا سحر چند است مگر کسی که به زندان عشق در بند است»
Sajede
«ای همــه آرامشم از تو پریشـــانت نبینم چون شب خاکستری سر در گریبانت نبینم ای تو در چشمان من یک پنجره لبخند شادی همچـــو ابر سوگوار اینگونه گریانت نبینم ای پر از شوق رهـــایی رفته تا اوج ستاره در میــان غنچه‌هــا افتان و خیزانت نبینم مرغک عــــاشق کجا شد شور آواز قشنگت در قفس چون قلب خود هر لحظه نالانت نبینم تکیه کن بر شانه‌ام ای شاخه‌ی نیلوفری رنگ تا غم بی تکیه گـــاهی را به چشمانت نبینم قصه‌ی دلتنگی‌ات را خوب من بگذار و بگذر گریه‌ی دریاچه‌هـــا را تا به دامـــانت نبینم کاشکی قسمت کنی غم‌های خود را با دل من تا که سیل اشک را زین بیش مهمانت نبینم...»
زی زی
چند روز خودش را در خانه حبس كرد و با خودش خلوت كرده بود و در عالم برزخی خود دست و پا می‌زد، ولی مدام در دلش نور امیدی می‌درخشید، كه بعضی وقت‌ها فكر می‌كرد خیالاتی شده و این یك حس زودگذر است.
hojjat
تو كز محنت دیگران در غمی
fateme
چقدر به اسم سفره و قربانی‌هایی که برای چشم و هم چشمی و برای ریاکاری برپا می‌شد پول خرج می‌کردند و برای برآورده شدن حاجت‌های دنیایی و بی‌ارزش چقدر تلاش می‌كردند. ولی دریغ از یک ریال کمک پنهانی و بی‌ریا برای نیازمندان و افراد رنج دیده
هنرمند هنردوست
کاشکی قسمت کنی غم‌های خود را با دل من تا که سیل اشک را زین بیش مهمانت نبینم...»
هنرمند هنردوست
«هرگز! هرگز! هرگز! بی تو نمی‌خندم بی تو بر دل، عشقی هرگز نمی‌بنــدم خـدا! خــدا! خــدایا! اگر بـه کام من جهـــان نگردانی، جهـان بسوزانم...»
mehdi
اتفاق‌های بزرگ، در پی حادثه‌های به ظاهر كوچكی رخ می‌دهند.
@then@
واسه چی پدر و مادرت اسمت را شادی گذاشتن؟ توکه حتی معنی شادی را هم هنوز درك نكرده‌ای!
ehsam
«شب فراق که داند که تا سحر چند است مگر کسی که به زندان عشق در بند است»
هنرمند هنردوست
«هرگز! هرگز! هرگز! بی تو نمی‌خندم بی تو بر دل، عشقی هرگز نمی‌بنــدم
هنرمند هنردوست
تکیه کن بر شانه‌ام ای شاخه‌ی نیلوفری رنگ تا غم بی تکیه گـــاهی را به چشمانت نبینم
هنرمند هنردوست
«آقای مهربانی خیالتون راحت باشه، بچه‌ها به این موسیقی و آرامش نیاز دارند، ای كاش زودتر از اینها اقدام می‌كردین، شاید خیلی كم اتفاق بیفته كه بچه‌ها اینجوری با اشتیاق دور هم جمع بشن بعضی از این بچه‌ها، مدت‌هاست كه برنامه شاد و سرگرم‌كننده‌ای نداشته‌اند. به نظرم موسیقی بر روحیه آنها تأثیر مثبت داشته باشد.»
امیر پارسا
اتفاق‌های بزرگ، در پی حادثه‌های به ظاهر كوچكی رخ می‌دهند.
کتابخوان🤓
«شب فراق که داند که تا سحر چند است مگر کسی که به زندان عشق در بند است»
fa.mim
انگار می‌دانست که خدا روی او را زمین نمی‌اندازد.
کاربر ۶۶۶۹۰۰۳
اتفاق‌های بزرگ، در پی حادثه‌های به ظاهر كوچكی رخ می‌دهند.
Kosar
اتفاق‌های بزرگ، در پی حادثه‌های به ظاهر كوچكی رخ می‌دهند.
fa.mim
«هرگز! هرگز! هرگز! بی تو نمی‌خندم بی تو بر دل، عشقی هرگز نمی‌بنــدم خـدا! خــدا! خــدایا! اگر بـه کام من جهـــان نگردانی، جهـان بسوزانم...»
la lumière
«ای همــه آرامشم از تو پریشـــانت نبینم چون شب خاکستری سر در گریبانت نبینم ای تو در چشمان من یک پنجره لبخند شادی همچـــو ابر سوگوار اینگونه گریانت نبینم ای پر از شوق رهـــایی رفته تا اوج ستاره در میــان غنچه‌هــا افتان و خیزانت نبینم مرغک عــــاشق کجا شد شور آواز قشنگت در قفس چون قلب خود هر لحظه نالانت نبینم تکیه کن بر شانه‌ام ای شاخه‌ی نیلوفری رنگ تا غم بی تکیه گـــاهی را به چشمانت نبینم قصه‌ی دلتنگی‌ات را خوب من بگذار و بگذر گریه‌ی دریاچه‌هـــا را تا به دامـــانت نبینم کاشکی قسمت کنی غم‌های خود را با دل من تا که سیل اشک را زین بیش مهمانت نبینم...»
la lumière
«شب فراق که داند که تا سحر چند است مگر کسی که به زندان عشق در بند است»
la lumière
اتفاق‌های بزرگ، در پی حادثه‌های به ظاهر كوچكی رخ می‌دهند.
❄︎𝓝𝓪𝔃𝓪𝓷𝓲𝓷

حجم

۱۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۴۶ صفحه

حجم

۱۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۴۶ صفحه

قیمت:
رایگان