در این کتاب ما خود را به تعریفی از مفهوم فرهنگ محدود خواهیم کرد که معنی آن عبارت است از: معرفت و شناختی که مردم، جهت تعبیر و تفسیر رفتار اجتماعی به کار میگیرند. این معرفت اکتسابی است و تا حدی در میان افراد مشترک است.
شیخ هادی
آیا میتوانید مطمئن شوید که اطلاعات کسب شده را مخدوش نمیکنید؟ این یکی از دردسرآورترین و مشکلترین سؤالاتی است که مردمنگار با آن روبهروست. ما در اینجا نمیخواهیم وارد بحث نظری و این سؤالها شویم که: آیا دستیابی به دانستههای دقیق و کامل دیگران ممکن است یا نه، و اینکه آن دانستهها چگونه سازمانیافتهاند. در حالی که هدف یک مردمنگار معناشناسی، کشف و توصیف معرفت فرهنگی بعضی گروههاست، باید به خاطر داشت توصیف مردمنگار از آن معرفت، به عکسبرداری شباهت ندارد. بدون شک شما با مواردی برخورد خواهید کرد که نخواهید توانست تمام گفتههای اطلاعرسان را درک کنید. ممکن است او حرفهای ضدّ و نقیض بزند و یا اصلاً قادر به جواب دادن کامل به سؤالات شما نباشد. در چنین مواردی انتخاب با خود شماست و خود شما باید تصمیم بگیرید که کدام نظام معنایی و سازماندهی اطلاعات صحیح است. صحّت صددرصد به همان اندازه عینیت صددرصد غیرممکن است.
سجاد احمدی
هر مقولهای، چه فولکس واگن استیشن باشد یا سردردهای میگرن یا غدّههای گلو یا قدّ یسین مسیحی، از بسیاری از خرده اطلاعات تشکیل شده است. ما در بحث خود، این اطلاعات را به دو گونه اسامی و صفات تقسیم کردهایم. ممکن است این کار ساده به نظر برسد، اما برای مردمنگاری که شروع به تحقیق میدانی میکند بسیار سودمند است. ما میخواهیم که به اسامی، به عنوان نوعی وسیلۀ زبانی برای مقولات بنگریم. این گونه برداشت، شما را قادر میسازد تا دربارۀ آن سؤال بپرسید، و ارتباط آن را با سایر مقولات ببینید، و سپس برای کشف صفات آن قدم بردارید.
سجاد احمدی
مردم تا به حال فرهنگ را مثل آب و هوا یا زبان مادری، چون امری محتوم پذیرفته بودند؛ اما مطالعات پیگیر و آگاهی عمیق از چگونگی فرهنگها، ما را از این زندانها رها ساخته است.
سجاد احمدی
«مشکل یک انسانشناس، به معنی واقعی کلمه، کشف این نکته است که چگونه چیزی را که به نظر او کاملاً درهم و برهم میرسد، دیگر مردمان در نظمی قرار میدهند»
شیخ هادی