تو آدم بدی نیستی، فقط گذشتهٔ بسیار بیمهری رو پشتسر گذاشتی.
arshii
همینکه باید رنج بکشیم، بهقدر کافی بد است؛ اما از آن بدتر این است که مجبور باشیم درحالیکه از علائم روانی مرموز رنج میبریم و توضیحات یا پاسخهای مناسبی هم در اختیار نداریم، این رنجکشیدن را تا ابد ادامه دهیم
دانای کل
روزی از بدترین موقعیتها عبور خواهیم کرد.
hossein.agha
افراد خودآزار درد را بهخاطر اینکه بهشدت آشناست «دوست دارند»، چراکه آنها را به یاد خانه میاندازد.
خاتون
شاید جرئت کنیم بعضی سؤالات خاص را از خودمان بپرسیم:
ـ درحالحاضر، بهراستی از چهچیزی ناراحتم؟
ـ چه کسی به من بدی کرده است؟
ـ چهچیزی باید تغییر کند؟
ـ در پس این اضطراب ظاهری چه غمی نهفته است؟
ـ حس درونیام به من میگوید که الان باید چهچیزی را بدانم؟
ـ بعداز دانستن این قضیه باید چهکار کنم؟
فاطمه سادات جزائری
اگر در آرامش به خودمان فرصت تأمل بدهیم، در جایی مثل حمام یا هواپیما یا در هنگام پیادهروی، خاطراتی از تروما به یاد میآیند.
Sophia
بیزاری از درگیری نشانهای از خودبیزاری است. ما از مبارزه فرار میکنیم، چون آنقدر از خودمان متنفریم که نمیتوانیم از آنچه هستیم دفاع کنیم. ما را طوری تربیت کردهاند که احساس خیلی بدی به خودمان داشته باشیم و حالا نمیتوانیم از کسی که از او متنفریم دفاع کنیم.
خاتون
افراد شرمنده اربابی درونی دارند که هیچوقت کوتاه نمیآید.
خاتون
فرد کمالگرا ممکن است به موفقیتهای زیادی دست پیدا کند، اما موفقیت واقعی او در این است که خودش را مجاز به نقصداشتن بداند.
خاتون
شاید این رفتارها را بتوان بهسادگی مسخره کرد و نادیده گرفت؛ اما این واقعیت که ما لازم داریم چیزی برای نگرانی پیدا کنیم، مطلب سادهای نیست، بلکه نشانهٔ نوع خاصی از تروماست که مستحق همدلی ویژه و درک صبورانه است. نیاز وسواسگونه به نگرانی، نشانهای از این است که در گذشتهای عمدتاً مبهم و ناشناخته، چیزی نگرانکننده و غمانگیز را پشتسر گذاشتهایم.
خاتون
زندگی سالم فقط به معنای دوستداشتن صلح و آرامش نیست، بلکه مستلزم داشتنِ اشتیاق برای نبردهای عادلانه هم هست.
کاربر ۵۲۹۴۵۲۵