
بریدههایی از کتاب روح باغستان
۵٫۰
(۱)
همه چیز دست خداست. حتما خداوند عالمیان این تقدیر را برای ما مناسبتر میدانست. هیچ نقصی بیحکمت نیست.»
partoo
بزرگترین ادیان الهی از دل یک خانوادهٔ پاک و قدسی وسعت گرفتند. همان شجرهٔ طیبهای که خداوند از آن یاد میکند؛ خانوادهای که دل و روحش به یاد خدا قرص است و فداکاری و ایثارش در راه حضرت حق بیمثال و جاودانه؛...
partoo
تا حالا توجه کردهای که وقتی به آسمان نظر میدوزی، احساس میکنی، چیزی در آنجا داری که متعلق به توست؟ گویی جدیجدی ستارهای آنجاست که انتظار آمدن تو را میکشد!»
partoo
به هر حال دنیا برای کسی نمانده است که بخواهد برای من و تو باقی بماند. کاری نکن که تا آخر عمر، مدام در خطا و اشتباه باشی؛...»
partoo
«داروها متنوعاند. بعضی از داروها اثر زودهنگام دارند؛ اما زیانبخش هستند. برخی نیز اثر طولانی دارند. بهترین دارویی که شما میتوانید برای درمان درد این دختر استفاده نمایید، همین ماساژها و نوازشهای مادرانهی شماست. فکر کنید دختر خودتان است و همانگونه او را نوازش دهید. این دختر فقط به محبت و مهربانی خالصانه نیاز دارد. دارو نه تنها هیچ تأثیری در درمان او ندارد، بلکه دردش را نیز تشدید میکند. اگر از همین الان با همین روش، درمان نشود، تا آخر، این درد با او همراه خواهد بود؛ آن هم با شدت بیشتر.»
partoo
روح این خانواده، درست به مانند روح این باغستانها و زمینهای کشاورزی برای پایدارماندن نیاز به مراقبتهای شبانهروزی دارد. به همان اندازه که برای کشت و زراعت خود کلی مجاهدت و فداکاری میکنیم تا به ثمر بنشینند، برای حفظ نشاط و شادابی یک خانواده، باید به همان اندازه و حتی بیشتر سعی و فداکاری نمود؛ ...
partoo
فداکاری یک نفر از اعضای خانواده دل و روح کل خانواده را نرم و منعطف خواهد ساخت و دیگر اعضای خانواده را نیز به فداکاری بیشتر وا میدارد؛ در عوض خودخواهی یک نفر، دل کل خانواده را سخت و شکننده خواهد نمود و احترام، محبت و عاطفه را از روح خانواده جدا خواهد ساخت؛...»
partoo
«خدا میداند که کل این عالم هستی در چه قالبی طرحریزی گشته است؛ ولی من در ذهن خود آن را به مثال پیکر زندهٔ یک انسان میدانم.»
partoo
فکر کنم، دیگر وقتش شده است که مثل یک ستارهٔ روشن و پرنفوذ در دل آسمان ما ظهور کنی.»
partoo
در آن لحظه در حال و هوای خود نبودم. واقعا مرگ و درد لحظات مرگ را به وضوح در خود احساس میکردم. در این میان، نور دور و اطراف او بود که به من آرامش میداد و شدت آن همه درد و سوزش را بر من آسان میساخت.
partoo
«میخواهی به تو نشان دهم که عرش الهی با آن عظمت بیحد و وصفی که دارد، چگونه بهلرزه خواهد افتاد؟»
partoo
بعد از مرگ بهار، گویی بهار دل او نیز بهخزان نشست و دیگر هیچوقت او را بهمانند سوزان قبلی ندیدم.
partoo
«این دختر دیگر شورش را درآورده است. آخر با این همه تنوّع و جهش بیحد و وصف علمی، دیگر چه جایی برای عقاید باطل گذشتگان باقی مانده است؟!..
partoo
میخواهم تا زنده هستم، نوهٔ عزیزم را از نزدیک ببینم. او باید بداند که پدربزرگش هنوز زنده است.»
partoo
بهترین دارویی که شما میتوانید برای درمان درد این دختر استفاده نمایید، همین ماساژها و نوازشهای مادرانهی شماست. فکر کنید دختر خودتان است و همانگونه او را نوازش دهید. این دختر فقط به محبت و مهربانی خالصانه نیاز دارد
partoo
ما چگونه با او تعامل کردیم و در عوض او چگونه پاسخمان را داد! این دختر از بابت حُسن خلق و برخورد منصفانه واقعا بینظیر است و در طول این مدت، این را به همگان ثابت کرد.
partoo
دیگر نبینم، این حرفها را بر زبان بیاوری. این سخنان خوشآیند این خانواده نیستند. پسرم، حسن، هیچ برتری بر تو و خواهرت ندارد. هر سهی شما به یکاندازه برای من و مادرت عزیز و دوستداشتنی هستید؛...
partoo
فداکاری یک نفر از اعضای خانواده دل و روح کل خانواده را نرم و منعطف خواهد ساخت و دیگر اعضای خانواده را نیز به فداکاری بیشتر وا میدارد؛ در عوض خودخواهی یک نفر، دل کل خانواده را سخت و شکننده خواهد نمود و احترام، محبت و عاطفه را از روح خانواده جدا خواهد ساخت؛...
partoo
«من از پدر خدابیامرزم شنیدهام که سالیان دور، در آن روستاها چاه آبی وجود داشت. احتمالا این چاه، هنوز هم در دل آن روستاها باشد؛ ولی افراد آنجا از آن بیخبر هستند. شاید به یمن قدوم تو و خواست خداوند متعال، آن چاه دوباره در دل آن روستاها پدیدار گشت و مشکل آنها را از بابت بیآبی برطرف ساخت؛...»
partoo
حجم
۴۲۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه
حجم
۴۲۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان