
بریدههایی از کتاب روح باغستان
«داروها متنوعاند. بعضی از داروها اثر زودهنگام دارند؛ اما زیانبخش هستند. برخی نیز اثر طولانی دارند. بهترین دارویی که شما میتوانید برای درمان درد این دختر استفاده نمایید، همین ماساژها و نوازشهای مادرانهی شماست. فکر کنید دختر خودتان است و همانگونه او را نوازش دهید. این دختر فقط به محبت و مهربانی خالصانه نیاز دارد. دارو نه تنها هیچ تأثیری در درمان او ندارد، بلکه دردش را نیز تشدید میکند. اگر از همین الان با همین روش، درمان نشود، تا آخر، این درد با او همراه خواهد بود؛ آن هم با شدت بیشتر.»
partoo
شنیدن این خبر برای تمام حاضرین در اتاق شکه کننده بود؛ حتی خود آقای زمانی. آقای ملکی گویی چیزی در درونش منفجر گشته باشد، بدون کمک بر جا نشست و درحالیکه دست لرزانش را بر دست زهرا میگرفت، با حالت گریه در خطابش گفت: «یعنی راستیراستی من صاحب نوه شده بودم و خودم خبر نداشتم؟! از کجا این را میدانی؟! نوهٔ عزیزم را دیدهای؟!»
partoo
«از چند ماه پیش که مادرش را از دست داد، همهاش در خودش فرو رفته است و با کسی حتی پدرش کلمهای نیز حرف نمیزند. غذا را نیز پدرش با هزار خواهش و تمنا در دهانش میگذارد. تمام این مدت، او تحت مداوای پزشکان بود؛...
partoo
علیجان، تو آمدی؟... همین الان به اتاق مادر برو؛ حال سیدحسن اصلا خوش نیست. برای نجات یکی از کودکان روستاهای شمالی، خودش را به آب گودال مسمومشده زده بود؛ اثر سم در جایجای بدنش هویداست.»
partoo
«میخواهم در این ساعات پایانی عمرم، او در کنار من باشد و خودش از من پرستاری کند.»
partoo
با بهیادآوری خاطرات گذشته، احساس کرد که جانش به لبش آمده است. نفس عمیقی سرداد و از جا برخاست؛ بعد بهقصد اتاق مادر آنجا را ترک گفت.
partoo
چرا باید دشمنیهای بزرگترها، دامنگیر این طفل معصوم گردد؟!»
partoo
همهی نگاهها بهسمت سیدعلی بود و منتظر بودند، از جا برخیزد و به نزد عروس خانم برود که به یکباره سیدحسن یا علیگویان از جا برخاست و با حیا و متانت تمام به نزد عروسخانم آمد و به آرامی در کنار دست او نشست.
partoo
حجم
۴۲۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه
حجم
۴۲۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان