- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب دخمه
- بریدهها
بریدههایی از کتاب دخمه
۴٫۰
(۲۱)
با خودمان میگوییم، عادت میکنیم و با صراحت زیادی، این جمله را تکرار میکنیم. آن چیزی که هیچکس نمیپرسد، این است که: «به چه قیمتی، عادت میکنیم؟»
مرتضی
عدهای حتی یک عمر میخوانند، ولی هرگز از حد متن فراتر نمیروند. آنها به صفحه میچسبند و نمیدانند که کلمات، همچون سنگها بستر رودخانه برای رفتن به آنطرف رودخانه هستند.
نیتا
- موضوع امیدوار بودن یا نبودن نیست. وقتی که قدرت تصمیمگیری در دست دیگران است، وقتی که ما نمیتوانیم در تصمیمگیری آنها دخالت کنیم، تنها کاری که میتوان انجام داد، تحمل کردن است.
مرتضی
کسی که درختی میکارد، نمیداند که آیا روزی برفراز آن حلقآویز خواهد شد یا نه.
نیتا
قانون زندگی این است که هرگاه احساس میکنیم همهچیزِ ما را گرفتهاند، باز درمییابیم که هنوز چیزی برایمان باقی مانده.
نیتا
در این مواقع، یک سگ همیشه به اندازه کافی منتظر میماند؛ منتظر و ساکت. سگها به خوبی میدانند که طبیعت انسانها چقدر حراف، بیاحتیاط و خندهآور است. آنها قادر به بستن دهانشان نیستند.
مرتضی
بشر در بعضی مواقع چیزهای واقعی را برمیگزیند و آن را به خیالات بدل میکند و در بعضی مواقع هذیان و خیالاتش با واقعیات، به دنبال هم میدوند و بازی میکنند.
مرتضی
. قانون زندگی این است که هرگاه احساس میکنیم همهچیزِ ما را گرفتهاند، باز درمییابیم که هنوز چیزی برایمان باقی مانده.
YasmineGh
دو ضعیف، ضعیف بزرگتری را نمیسازند، بلکه قدرت جدیدی را به وجود میآورند.
javid
دروغ به فراوانی وجود دارد و حقیقت و راستی، یافت نمیشود. البته یافت میشود، ولی مقدار آن بسیار کم است.
نیتا
کلمات، همچون پردهای از دود است که میتواند بعضی چیزها را بپوشاند، ولی بدتر از همه این است که آدم از کلمات استفاده نکند و ساکت بماند.
نیتا
کسی چه میداند فردا چه پیش خواهد آمد؟
پویا پانا
بعضی چیزها همینطور هستند، یعنی توضیحپذیر نیستند.
پویا پانا
برخلاف آنچه معمولاً میگویند، دو ضعیف، ضعیف بزرگتری را نمیسازند، بلکه قدرت جدیدی را به وجود میآورند.
ایران آزاد
موقعیتهایی در زندگی پیش میآید که انسان باید سکان کشتی خود را به دست جریان سرنوشت بسپارد، درست مثل اینکه قدرت مقابله در برابر امواج آن را ندارد. در این صورت ممکن است خیلی زود متوجه شود که جریان آب رودخانه، به نفع او بوده است. این موقعیت را تنها خود او درک میکند. ممکن است شخص دیگری صحنه را ببیند و فکر کند که کشتی در حال غرق شدن است، غافل از اینکه هرگز آن کشتی چنین ناخدای استوار و محکمی نداشته است.
نیتا
تا زمانی که زندهایم، میتوانیم از مرگ صحبت کنیم؛ نه بعد از مردن!
javid
سکوت چیزی بیشتر از خودش نبود؛ سکوت.
javid
«حماقت است اگر زمان حال را، به دلیل ترس از عدم موفقیت در آینده، رها کنیم.»
javid
به خاطر موضوعی که واقعیت ندارد، نگرانی کاری بیهوده است.
پویا پانا
- از مرگ صحبت نکنید، پدر.
- تا زمانی که زندهایم، میتوانیم از مرگ صحبت کنیم؛ نه بعد از مردن!
پویا پانا
میدانست در بعضی مواقع برای توضیح دادن نباید زبانش را خسته کند
پویا پانا
زندگی چنین است؛ پر از کلماتی که یا ارزش گفته شدن ندارند و یا اگر ارزشمند هستند، در لحظاتی خاص، ارزش خود را از دست میدهند...
پویا پانا
بحث زیبایی، تنها حاصل فکر انسانها است.
پویا پانا
از طرفی فکر میکنم راه دیگری برای ادامه زندگی، بلد نیستم. شاید هم برای زندگی کردن با روشی دیگر، خیلی دیر شده باشد.
پویا پانا
توقعات از میزان شگفتیها میکاهند.
پویا پانا
دهان هرچه بیشتر بسته باشد، بیشتر قابلاطمینان است.
پویا پانا
من در باره چیزهایی که ندیدهام و نمیشناسم، نمیتوانم نظر بدهم.
پویا پانا
مارتا دست پدرش را که به عقب برمیگشت، گرفت، بوسید و لبانش را با تمام قدرت، بر آن فشرد. در عین حال، تکرار میکرد:
- ببخشید!... ببخشید!...
نیتا
بعضی مواقع اشکهایی که میریزیم، کافی نیستند و باید از آنها خواهش کنیم تا بیشتر بریزند و به ریزش ادامه دهند.
نیتا
قانون زندگی این است که هرگاه احساس میکنیم همهچیزِ ما را گرفتهاند، باز درمییابیم که هنوز چیزی برایمان باقی مانده.
Amir_13_Doulabi
حجم
۲۴۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۵۸ صفحه
حجم
۲۴۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۵۸ صفحه
قیمت:
۵۷,۰۰۰
تومان