بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یک قدم تا صبح | طاقچه
تصویر جلد کتاب یک قدم تا صبح

بریده‌هایی از کتاب یک قدم تا صبح

نویسنده:نگین آل آقا
انتشارات:انتشارات پر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۷ رأی
۴٫۴
(۷)
انتظار، دست روی دست گذاشتن نیست... انتظار، یعنی برخیز... قدم بردار و کاری کن، تا حتی شده یک دقیقه آمدن آخرین سردار را نزدیک‌تر کنی... یعنی قدمی بردار، شاید بر دردی از او مرهمی باشی... یعنی تو نیز قدمی بردار، شاید یک قدم... فقط «یک قدم تا رسیدن صبح» باقی مانده باشد... بشنو... صدای باران است... زیر باران دعا باید کرد و چه دعایی زیباتر از این: «اللَّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیک الفَرَج»
S
آدم به زمین که آمد... همه‌جا را گشت تا بال‌هایش را پیدا کند و تنها زمانی‌که آنها را درون سینه‌ی خود یافت پر کشید،
آرام
می‌دانی... این سفر باید آغاز می‌شد... سیب بهانه بود، انسان از یک جایی باید «انسان‌شدن» را می‌آموخت و آزموده می‌شد... آدم به زمین آمد و بال‌هایش را به فرشته‌ها سپرد... آخر اینجا، روی زمین، نیازی به این بال‌ها نداشت... چراکه جسمی گرم و سرخ در وسط سینه‌ی انسان می‌تپید که می‌توانست پرواز کند... آری اینجا بهشت نبود، اما خدا همان خدای بهشت بود.
Maryam Bagheri
عشق مسافری تنها بود و حقیقت، چون برگی در باد آواره
Maryam Bagheri
زن‌بودن هدیه‌ای بود بزرگ از سوی پروردگار مهربانی‌ها، و مسئولیتی سنگین بر دوش او... زن‌بودن یعنی آموختن اولین گام‌های زندگی به طفلی نوپا... یعنی همراه‌بودن با تمام دردهای یک مرد و با لبخندی زندگی‌دادن به چشمان خسته‌ی او...
Maryam Bagheri

حجم

۳۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۲ صفحه

حجم

۳۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۲ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان