- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب همدرد
- بریدهها
بریدههایی از کتاب همدرد
۳٫۴
(۹)
«جنگ ها هیچ وقت تمام نمی شوند، فقط به خواب می روند.»
رزا
«ثبات، دزد ذهن های کوچک است.»
Mary gholami
(ژنرال زیر لب می گفت توی دنیا هیچی گران تر از چیزی نیست که مفتی تعارفت می کنند.)
رزا
کهنه سربازها گم و گور نمی شوند. جنگ برای آن ها خیلی طولانی تر از آن است که وسط راه جا بزنند.
رزا
زن بدبختی بود، من هم پسر بدبخت او بودم و هیچ کس از آدم های بدبخت نمی پرسد جنگ می خواهید یا نه. هیچ کس از آدم های بدبخت نمی پرسد آیا می خواهید کنار دریا روی ساحل از تشنگی بمیرید؟ می خواهید سربازان خودی دار و ندارتان را به یغما ببرند و به شما تجاوز کنند؟ اگر آن هزاران هزار نفری که مُردند، الان زنده بودند، هیچ وقت باورشان نمی شد که به آن طرز فجیع مرده باشند
رزا
«ثبات، دزد ذهن های کوچک است.»
رزا
توی دنیا هیچی گران تر از چیزی نیست که مفتی تعارفت می کنند.
maryam
خوب است همیشه بهترین دشمن ها را تحسین کرد تا اینکه بدترین ها را بین دوستان یافت،
رزا
توی دنیا هیچی گران تر از چیزی نیست که مفتی تعارفت می کنند.)
reyhaneh
هموطنان من، خود را در بهشت هم ببینند باز شکایت می کنند که اینجا به گرمی جهنم نیست!
reyhaneh
خوب است همیشه بهترین دشمن ها را تحسین کرد تا اینکه بدترین ها را بین دوستان یافت،
reyhaneh
عشق، قدرت حرف زدن با دیگری بدون ذره ای تلاش، بدون مخفی کاری و درعین حال گذراندن زمان به خوشی است بدون گفتن حتی یک کلمه حرف.
zohreh
من نمی توانستم تنها کسی باشم که معتقد است اگر دیگران خودِ واقعی ام را ببینند، پس باید آن را درک کنم و احتمالاً دوست داشته باشم. اما اگر یک نفر نقابش را پس بزند و ببیند دیگری، نه تنها با عشق به او نگاه نمی کند، بلکه نگاهش پر از ترس، انزجار و خشم است چی؟ اگر آن طرفی که خودت را پیش او رو کردی، نه مثل این طرف نقابی ها که بدتر هم باشد چی؟
zohreh
از من پرسید حالا گذشته از غم و اندوه که واقعاً سنگین است، به نظرت چی خیلی سنگین است اما وزنی ندارد؟ وقتی دید مکث کرده ام گفت نیهیلیسم.
zohreh
به این نتیجه رسیده بود که رسیدن به رفاه، پاداش بهتری از کسب مدال افتخار است.
zohreh
دنیا جای بهتری بود اگر کلمه ی «قتل» را هم مثل کلمه ی «استمناء» پچ پچ کنان به زبان می آوردیم.
zohreh
اما من می توانم قوانین را منحرف کنم، نمی توانم؟
اگر راهش را بدانید، حتی می توانید قوانین را نقض کنید.
zohreh
این مشروب کمکی به من نمی کند اما کمک می کند روزنامه نگارهایی را به خاطر بیاورم که به آن ها اتاق مجانی و میز می دادیم، البته در زندان تا قدرت داشته باشند کمی بیشتر حقیقت را بگویند.
zohreh
این جنگ است. بی گناهان کشته می شوند. قتل وقتی است که بدانی آن ها بی گناهند.
zohreh
این طور بود که عاشق پسرم شدم، وقتی فهمیدم من چقدر ناچیزم و او چقدر شگفت انگیز و اینکه چطور سال ها بعد، او هم دقیقاً همین حس را تجربه خواهد کرد و آن موقع فهمیدم من به پدرم خیانت نکردم.
zohreh
آدم باید بخورد و بخندد، مگر اینکه بخواهد تا خرخره در خاک تناقض فرو رود.
zohreh
آمریکا یی که سیاست های نژادی اش بر اساس تعادل کیهانی نیروهای مثبت و منفی بود و هیچ جایی برای دیگر رنگ ها نداشت
zohreh
این نقطه ضعف ماست که این آزادی می گذارد مردم هر غلطی دل شان می خواهد بکنند، از مصرف مواد مخدر گرفته تا روابط جنسی و... انگار که این کارها آدم را مریض نمی کند و عفونت منتقل نمی کند.
zohreh
نماینده ی کنگره گفت هر سیستم افراطی را باید کنترل کرد. ما گذاشتیم هیپی ها معنای عشق و آزادی را بدزدند و ما تازه می خواهیم مقابله به مثل کنیم. این مبارزه در خانه شروع شده، در خانه هم به پایان می رسد.
zohreh
واقعیت مهم است. البته نه واقعیتی که به تخیل ضربه بزند. مهم اول قصه است. داستان باید جهانشمول باشد، اما مهم نیست که ریزبه ریز جزئیات هم راست باشد.
zohreh
ما نمی توانیم بفهمیم درد ما مثل درد دیگران است یا نه تا اینکه در موردش حرف بزنیم.
zohreh
قرمز، رنگ ثروت و شانس است. آن عقاید ابتدایی است. ما به دلیل پول یا شانس موفق نمی شویم یا شکست نمی خوریم. موفق می شویم؛ چون می دانیم رسم دنیا چیست و باید چه کنیم. شکست می خوریم؛ چون دیگران این ها را بهتر از ما می دانند، مانند پسردایی هایت که در هر چیز دنبال منفعت هستند و سؤالی نمی کنند. تا زمانی که امور بر وفق مرادشان باشد، پشتش هستند و از آن حمایت می کنند.
zohreh
در حال حاضر تضمین شادی چیز بزرگی است، اما آیا یک ضمانت باعث می شود کل خوشبختی را برنده شوی؟
zohreh
معمولاً نادیدنی ها با ناگفته ها تأکید می شوند.
zohreh
آدم که جایی زندگی می کند به ندرت متوجه زیبایی ها و همچنین نواقص آن مکان می شود و هر دوی این ها به چشم توریست ها تازه می آید. یک نفر می تواند بین پاکی و تجربه یکی را انتخاب کند، اما نمی تواند هر دو را انتخاب کند.
zohreh
حجم
۴۵۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه
حجم
۴۵۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه
قیمت:
۸۵,۰۰۰
۵۹,۵۰۰۳۰%
تومان