وقتی ایزیدور آیزاک رابی در سال ۱۹۴۴ برندهٔ جایزهٔ نوبل فیزیک شد، از او پرسیدند چرا تصمیم گرفت دانشمند شود. او پاسخ داد: «مادرم مرا دانشمند کرد. بقیهٔ مادرهای بروکلین از فرزندانشان میپرسیدند: "خب، امروز چیزی یاد گرفتی؟" اما مادر من همیشه میپرسید: "ایزی، امروز سؤال خوبی پرسیدی؟" همین تفاوت کوچک، یعنی تشویق به پرسیدن سؤالهای خوب، مرا بهسمت دانشمندشدن سوق داد.»[۱۱]
کاربر ۱۱۰۰۹۹۱
موفقیت در انجامدادن کاری، خود نوعی پاداش است. انسان وقتی مطلب جدید و جالبی یاد میگیرد، حال خوبی پیدا میکند.
کاربر ۲۴۹۳۳۶۷
پیتر گری، روانشناس، فایدهٔ این نوع بازی را بررسی کرده است و میگوید: «بازی مهمترین راهی است که بچهها از طریق آن علایق و توانمندیهایشان را رشد میدهند.» اما فواید بازی به همینجا ختم نمیشود. وقتی بچهها بیرون از خانه، در فضای باز دور هم جمع میشوند و بازی میکنند، در واقع «میآموزند که چگونه تصمیم بگیرند، مسئله حل کنند، خودکنترلی را تمرین کنند و به قانونها پایبند باشند». در بازیهای آزاد، «کودکان یاد میگیرند چگونه احساسات خود را تنظیم کنند، دوستیابی را تمرین کنند، با دیگران بهعنوان افراد برابر تعامل داشته باشند و شادی را تجربه کنند».
کاربر ۱۱۰۰۹۹۱
در سال ۱۹۲۹، مصاحبهای با آلبرت انیشتین در آپارتمانش در برلین انجام شد. از او پرسیدند که بیشتر به تخیلش اعتماد دارد یا به دانشش؟ او پاسخ داد: «من آنقدر هنرمندم که آزادانه از تخیلم استفاده کنم. تخیل از دانش مهمتر است. دانش محدود است، اما تخیلْ جهان را در بر میگیرد.»[۱۱] این دیدگاه دربارهٔ یادگیری، از همان زمان، بارها مطرح شده است و در جایجای این کتاب نیز مطرح میشود.
کاربر ۸۸۵۶۵۳۳