بریدههایی از کتاب تو نباید بکشی (صلح، رؤیای من)
نویسنده:یورگن تودنهوفر
مترجم:حسین تهرانی
ویراستار:سارا بحری
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۵ رأی
۴٫۵
(۱۵)
بوش یکی از خشنترین رؤسایجمهور تاریخ آمریکا بود. در مقام فرماندار تگزاس هم مخصوصاً به خاطر رکوردی که در اجرای فرمان اعدام از خود بهجا گذاشت، چشمگیر شد.
سیّد جواد
آیا عجیب نیست که به قتل رساندن یک نفر، عملی رذیلانه است، ولی به قتل رساندن دهها هزار نفر، عملی قهرمانانه؟
یا حیدر کرار
«آیا آدم اجازه دارد در جنگ کودکان را هم بکشد؟
Mary gholami
آدم باید بتواند ببخشد. زندگی کوتاهتر از آن است که آدم بخواهد از کسی متنفر باشد.
سیّد جواد
عبداللطیف به ما خرما میدهد. خودش چون دیابت دارد، فقط یک دانه میخورد. بعد برایمان شرح میدهد که بدویها همیشه هستهی آخرین خرما را در دهانشان نگه میدارند. این کار باعث تحریک غددبزاقی میشود و از تشنگی جلوگیری میکند، که میتواند در بیابان جان آدم را نجات دهد.
سیّد جواد
پاکستان که خودش از لحاظ مالی کشور ضعیفی بود، آنموقع به پنج میلیون آوارهی افغانی پناه داد. یک عمل انسانی بزرگ.
سیّد جواد
حکومت دیکتاتوری خیلی بد است. ولی هرجومرج از آن بدتر است.
سیّد جواد
میخواهم بدانم آیا برای او مرزی هم وجود دارد که از آن رد نشود. میگوید: «بله، بگرام. وقتی یک افغانی توسط تعدادی سگ مورد تجاوز قرار میگیرد، دیگر به من ربطی ندارد. به همین دلیل آنجا را ترک کردم.»
ناباورنامه میپرسم: «تجاوز به وسیلهی سگ؟» فردریک میپرسد که آیا باید همچنان به نوشتن ادامه بدهد یا نه؟ جک سرش را به علامت تأیید تکان میدهد. «خیلیها از این موضوع خبر دارند، ولی فقط تعداد کمی دربارهاش حرف میزنند. گزارش مک کریستال را دربارهی بگرام بخوانید. حال آدم بد میشود. درحالیکه او از سگها اسم نبرده است. غرق کردن مصنوعی و بیست بار کوبیدن مبارزین به دیوار، بهنظرم به اندازهی کافی بد بود. تجاوز به وسیلهی سگها دیگر آخر رذالت است.»
سیّد جواد
بعدها متوجه میشوم که در این شب دویست و هفتاد و نه بمبافکن انگلیسی، بیش از سیصدوپنجاه هزار بمب آتشزا و چهارصد و چهل بمب انفجاری را پرتاب کردهاند. ولی این آمار و ارقام است. آنچه که هرگز فراموش نخواهم کرد، لرزش زمین است. انسانهایی هستند که در آتش سوختند و شهر اجدادیم که در خون غلتید و نابود شد. جنگ این است. ما آلمانیها آغازگر آن بودیم. ولی آیا این مجوزی است برای به آتش کشیدن شهرها و قتل کودکان؟
شیطان در آن شب فقط از آلمانیها سوءاستفاده نکرد. شاید آن شب برای اولین بار بود که فهمیدم؛ جنگ منصفانه وجود ندارد.
سیّد جواد
نود و نه درصد مردم افغانستان هرگز اسم القاعده را نشنیده بودند.
سیّد جواد
خیرالله کوچولو که همیشه چهرهی بشاشی داشت، اینبار با قیافهای مصمم نجوا کرد: «ملت افغانستان تابهحال در هیچ جنگی شکست نخورده است، چون ما هیچوقت تسلیم نمیشویم.» او ناگهان بهنظر بزرگسال آمد.
سیّد جواد
آیا عجیب نیست که به قتل رساندن یک نفر، عملی رذیلانه است، ولی به قتل رساندن دهها هزار نفر، عملی قهرمانانه؟
িមተєကє .నមժមተ
بعد از بازگشت از این سفر، بارها اعلام کرد که به عنوان یک شهروند غربی شرمنده است و در مصاحبهای که با نشریهی اشترن انجام داد، گفت: «بوش انسانهای بیشتری را کشته است، تا بنلادن.»
িមተєကє .నមժមተ
جنگها برنامههای پرورش تروریسم هستند. به ازای هر کودکی که کشته میشود، ده مبارز جدید به پا میخیزند، تا انتقام بگیرند.
سیّد جواد
ارنست همینگوی هم به علاقهاش به آدم کشتن فخر میفروخت- حتی در نامهای که به عنوان خبرنگار جنگی برای ناشرش نوشته است، با افتخار شرح میدهد که چگونه یکی از اسیران اساس را به قتل رسانده است. مردک میخواسته به او یاد بدهد که کشتن اسرا خلاف حقوق بینالملل است. به او گفتم: «اشتباه میکنی، و سه گلوله در شکمش خالی کردم. وقتی به زانو افتاد، یک گلوله در سرش خالی کردم، به نحوی که مغزش از دهانش بیرون پرید، یا از بینیاش.» یکی از بزرگترین خوشیهای کشتن یک نفر، احساس عصیان علیه مرگ است که آدم آن را تجربه میکند. این گفتهی ارنست همینگوی، برندهی جایزه نوبل ادبیات است.
سیّد جواد
حتی اگر در درون غصه داری، باید لبخند بزنی.
کاربر ۸۸۴۷۵۲
شش سال و نیم جنگ و اشغال عراق توسط آمریکا، قربانیان بیشتری طلب کرده است، تا سی و پنجسال حکومت جابرانهی صدام حسین. بیش از یک میلیون عراقی در این جنگ کشته شدهاند.
سیّد جواد
آمریکا، عراق را آزاد نکرد، آن را با بمب نابود کرد.
سیّد جواد
«دخالتهای بشردوستانه» یک شیوهی مکارانه برای دور زدن تابوی جنگ است. بمب بشردوستانه وجود خارجی ندارد. همانطور که تظاهرکنندگان جوان دهها سال پیش شعار میدادند: «بمباران برای برقراری صلح، مانند به آتش کشیدن بازار برای یک دستمال است.»
سیّد جواد
آنوقت چه کسی در غرب میداند که در ایران دهها کلیسا وجود دارد، ده کنیسه، یک بیمارستان بزرگ مخصوص یهودیان و یک جمعیت بیستوپنج هزار نفری از یهودیان؟ که مسیحیان و یهودیان ایرانی کشورشان را به همان اندازه دوست دارند، که شیعیان ایرانی؟
reza
ما باید سیاستمدارانمان را که موافق جنگ هستند، چهار هفته به مناطق جنگی بفرستیم. برای نگهبانی دادن و گشت زدن، بدون محافظ شخصی. بعد دیگر هیچ جنگی رخ نخواهد داد.
Mohammad Rasoulian
«آدم باید بتواند ببخشد. زندگی کوتاهتر از آن است که آدم بخواهد از کسی متنفر باشد.»
یا حیدر کرار
از جک میپرسم، در این جنگ بیارزش، چه تعداد افغانی را کشته است. میگوید: «دویست، شاید هم دویست و پنجاه نفر.» درحالیکه زبانم بند آمده است، به او نگاه میکنم. جک ادامه میدهد: «چارهی دیگری نداشتم. پرسش این بود؛ من یا او؟ بهتر دیدم که او نباشد. دوستانم معتقدند که من یک فرشتهی نجات خیلی فعال و زرنگ دارم. بار اول خیلی میترسیدم، صورتم هزار رنگ میشد. از خودم پرسیدم: اینجا چه میکنی؟ ولی بعد جنازهی دو تن از همکارانم را دیدم. از آن به بعد سریعتر شلیک میکنم.»
میپرسم: «با چه اسلحهای؟» پاسخ میدهد: «همیشه با مسلسل، آنهم به بدن طرف. هیچوقت به سرش شلیک نمیکنم، وگرنه خطر اینکه گلوله به خطا برود، خیلی زیاد است. افراد حقانی، حکمتیار و ملاعمر تقریباً همیشه نشئه هستند. حتی اگر سی گلوله در بدن داشته باشند، باز هم به طرفات میدوند؛ چون تحتتأثیر استعمال موادمخدر، درد را احساس نمیکنند. باید آنقدر شلیک کنی، تا از پا در بیایند.»
سیّد جواد
جک ادامه میدهد: «تو فکر میکنی همهچیز را میدانی، بعد ناگهان یک صندلی یا یک چهارپایه میآورند داخل اتاق و مرد افغانی را به آن میبندند. شکمش را رو به پایین میگیرند. بعد سگها وارد میشوند. تقریباً همیشه چندین سگ؛ سگهای افغانی. سگهای ارتش آمریکا را هیچوقت به این کار نمیگمارند، چون به شرافت آمریکاییها لطمه میخورد.»
جک میبیند که حال فردریک بد شده است، با این حال میخواهد بقیه داستان را هم تعریف کند. حال من هم از این کار بههم میخورد. «نگهبانان با اسرا قرار گذاشته بودند که اگر خواستند اعتراف کنند، میتوانند با سر یا دست علامت بدهند. اگر اطلاعاتشان فاقد ارزش بود، سگ بعدی را میآوردند داخل، بعد اسیر افغانی میتوانست هر چه میخواهد علامت بدهد؛ تمام سگها باید کارشان را تا پایان انجام میدادند. آنها لطمه سختی به اسرای افغانی زدند.»
سیّد جواد
در واقع بیشرمانه است که آمریکا و اسرائیل، که خودشان دارای هزاران بمب اتمی هستند، ایران را به حملهی نظامی تهدید کنند؛ اگر این کشور بخواهد احتمالا یک، دو و یا حتی سه بمب اتمی بسازد. سلاحهایی که ایران نمیتواند از آنها استفاده کند، مگر اینکه خطر یک حملهی متقابل را که نابودکننده است، به جان بخرد. اگر بمب اتمی- همانطور که من اعتقاد دارم- واقعاً یک خطر برای جامعهی بشری محسوب میشود، پس هیچ کشوری حق داشتن آن را ندارد. نمیتوان فقط یک کشور را به نداشتن آن مجبور کرد.
reza
ما دوران بردهداری، سوزاندن جادوگران، استعمار، راسیسم و آپارتاید را با موفقیت پشتسر گذاشتیم. اگر موفق شویم جنگ را هم غیرقانونی اعلام کنیم، بشریت گام بزرگی رو به جلو برداشته است.
یورگن تودنهوفر
یا حیدر کرار
با جدیت کودکانه از او میپرسم: «آیا آدم اجازه دارد در جنگ کودکان را هم بکشد؟» پدربزرگم جواب نمیدهد. من هیچوقت پاسخ سؤالهای کودکانهام را نگرفتهام، تا همین امروز هم نه.
آترین🍃
تصویری که دنیای غرب از ایران ساخته بود، صدها سال نوری با واقعیت فاصله داشت.
Mary gholami
اغلب یک قوم و یا یک فرهنگ بهطور کامل شیطانی جلوه داده میشود. قبلاً نوبت یهودیها بود، حالا نوبت مسلمانان است
kimphaestus
»- آنچه که ژوپیتر مجاز به انجام آن است، باعث نمیشود که یک گاو نر هم همان کار را انجام دهد.
kimphaestus
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۶۰ صفحه
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۶۰ صفحه
قیمت:
۷۸,۵۰۰
تومان