جملات زیبای کتاب بی پروا (جلد دوم) | طاقچه
تصویر جلد کتاب بی پروا (جلد دوم)

بریده‌هایی از کتاب بی پروا (جلد دوم)

نویسنده:لورن رابرتس
انتشارات:نشر داهی
امتیاز
۴.۲از ۴۶ رأی
۴٫۲
(۴۶)
برای تمام وقت‌هایی گریه می‌کنم که فکر می‌کردم نباید گریه کنم. تمام زمان‌هایی که فکر می‌کردم این کار نشان از ضعف است.
N
قرار بود، او برای همیشه مالِ من باشد. حالا با چشمان خودم می‌بینم مال کس دیگری می‌شود. چراکه دیو نمی‌تواند دلبر را داشته باشد.
N
به‌راستی که تاب‌آوردن چقدر زیباست؛ اینکه به‌رغم تمام سختی‌ها همچنان بخندی.
N
قدرت باید به تصویر کشیده شود و احترام باید طلبیده شود.
N
لبخندی می‌زند: «عزیزم، من هیچ‌وقت نیاز نداشتم تظاهر کنم تو رو می‌خوام.»
کاربر ۹۸۶۰۲۵۰
اگر چیزی مانده باشد که برای آن بسوزد، برای امید زنده می‌ماند.
N
لِنی به‌نرمی می‌گوید: «بس کن، این حرف رو نزن. فقط زندگی نکن برای‌اینکه یک روز بمیری. بمیر برای‌اینکه به‌اندازهٔ کافی زندگی کردی.»
*Fatima*
«من همیشه زخمی هستم. همیشه تاحدودی درهم‌شکسته هستم.»
اناستازیا
قلبم بااینکه می‌داند خواهد شکست، اما همچنان برای او می‌تپد.
masome1385
آیا مرگ تعلق‌خاطرِ دیرینه‌ای را بر من آشکار ساخته است؟ انگار نمی‌توانم تفاوت میان اندوه را با عشق و احساس گناه بفهمم.
N
بگذار فکر کنند من دیوانه هستم. شاید هم واقعاً هستم. شاید این‌طوری بهتر باشد.
masome1385
او شکنجه‌ای است که شاید نتوانم تحمل کنم. با کمال میل می‌خواهم او تباهیِ من باشد. نگاه خیره‌اش را بالا می‌آورد و در چشمانی که متعلق به من نیستند می‌دوزد. چشمان مردی که می‌تواند او را برای خود داشته باشد؛ اگر پِیدین اجازه‌اش را بدهد. قرار بود، او برای همیشه مالِ من باشد. حالا با چشمان خودم می‌بینم مال کس دیگری می‌شود. چراکه دیو نمی‌تواند دلبر را داشته باشد.
دنیز
«من همیشه زخمی هستم. همیشه تاحدودی درهم‌شکسته هستم.»
اناستازیا
لبخندی پهن و درخشان می‌زند درست مثل آسمان شب که بالای سرمان است. باور دارم او می‌تواند با ستاره‌ها رقابت کند.
کاربر ۹۸۶۰۲۵۰
پیش‌از اینکه مجری قانون باشم شاهزاده بودم. پیش‌از اینکه به یک هیولا تبدیل شوم، تنها پسری بودم.
masome1385
خونم تنها زمانی به کار می‌آید که در بدنم بماند. ذهنم تنها زمانی به کار می‌آید که گم‌گشته نشود. قلبم تنها زمانی به کار می‌آید که نشکند. خُب، پس به نظر می‌رسد دیگر به هیچ دردی نمی‌خورم.
masome1385
نومیدانه آرزو می‌کنم می‌توانستم در گذشته غرق شوم؛ چراکه زمانِ حالم چندان رضایت‌بخش نیست.
masome1385
«به‌نظرِ من که اسمت برای‌اینکه آخرین کلمه قبل‌از مردن باشه خیلی قشنگه.»
masome1385
برای گذشته‌ام گریه می‌کنم، برای دختر کوچولویی که آن‌قدر دست پدرش را در دست گرفت تا اینکه کاملاً سرد شد. برای دختر کوچولویی که سعی کرد در سرزمینی که از او متنفر است زنده بماند. برای آدِنا گریه می‌کنم؛ خورشیدِ من در تاریکی که به‌سمت آن حرکت می‌کردم.
masome1385
اگر برای هیچ بجنگد، برای مرگ زنده می‌ماند.
N
اگر برای هیچ بجنگد، برای مرگ زنده می‌ماند. اما اگر چیزی مانده باشد که برای آن بسوزد، برای امید زنده می‌ماند.
N
آسیبِ روحی را در شکل‌های بدتری هم دیده‌ام؛ دیده‌ام چطور شجاعت را از وجود فرد بیرون می‌کشد، رؤیاهای او را می‌بلعد و موجودی توخالی می‌سازد. من و آسیبِ روحی باهم به‌خوبی آشنا هستیم.
N

حجم

۴۴۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

حجم

۴۴۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

قیمت:
۱۱۵,۰۰۰
تومان