جملات زیبای کتاب بی پروا (جلد دوم) | طاقچه
تصویر جلد کتاب بی پروا (جلد دوم)

بریده‌هایی از کتاب بی پروا (جلد دوم)

نویسنده:لورن رابرتس
انتشارات:نشر داهی
امتیاز
۴.۱از ۳۱ رأی
۴٫۱
(۳۱)
برای تمام وقت‌هایی گریه می‌کنم که فکر می‌کردم نباید گریه کنم. تمام زمان‌هایی که فکر می‌کردم این کار نشان از ضعف است.
N
به‌راستی که تاب‌آوردن چقدر زیباست؛ اینکه به‌رغم تمام سختی‌ها همچنان بخندی.
N
قرار بود، او برای همیشه مالِ من باشد. حالا با چشمان خودم می‌بینم مال کس دیگری می‌شود. چراکه دیو نمی‌تواند دلبر را داشته باشد.
N
قدرت باید به تصویر کشیده شود و احترام باید طلبیده شود.
N
آیا مرگ تعلق‌خاطرِ دیرینه‌ای را بر من آشکار ساخته است؟ انگار نمی‌توانم تفاوت میان اندوه را با عشق و احساس گناه بفهمم.
N
«من همیشه زخمی هستم. همیشه تاحدودی درهم‌شکسته هستم.»
اناستازیا
اگر چیزی مانده باشد که برای آن بسوزد، برای امید زنده می‌ماند.
N
«من همیشه زخمی هستم. همیشه تاحدودی درهم‌شکسته هستم.»
اناستازیا
لِنی به‌نرمی می‌گوید: «بس کن، این حرف رو نزن. فقط زندگی نکن برای‌اینکه یک روز بمیری. بمیر برای‌اینکه به‌اندازهٔ کافی زندگی کردی.»
*Fatima*

حجم

۴۴۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

حجم

۴۴۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

قیمت:
۱۱۵,۰۰۰
تومان